رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
لذات فلسفه
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 128 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 128 رای
این کتاب محصول دیگری از تلاش‌های ویل دورانت، پژوهشگر تاریخ تمدن است که در مباحث روشنگر متعددی در زمینه‌های گوناگون، از قبیل شناخت، حقیقت، ماده، ذهن، ماتریالیسم، ایدئالیسم، حیات، مسائل مربوط به اخلاق، عشق، زناشویی، زیبایی‌شماسی، فلسفه تاریخ، سرنوشت تمدن، فلسفه سیاسی، دموکراسی، حکومت، فرهنگ، جادو، دین و غیره بررسی شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1391/05/13

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی لذات فلسفه

تعداد دیدگاه‌ها:
115
یه جای کتاب یه نقل قول میاره از یه فیلسوفی که \" میگه انسان در ذات اش موجودی متفکر نیست و هر کس هم که اهل تفکر و اینا باشه داره کاری رو انجام میده که خلاف ذاتشه \"
یه لحظه به این فکر کنین که ما نمیبایس فکر کنیم
ادامه کامنت قبلی:
بلکه دلیل بر خلاف ادعای آقای فالفی هست که ثابت میکنه:
1منطق ابزار صحیح فکر کردنه ؛و تفلسف که خود فکر کردنه پس منطق بهترین ابزار برای فلسفه است
بر خلاف بقیه گفته های شما هم شاهد وجود دارد

بله اینکه میفرمایید کاملا درسته : در تعریف منطق اومده : آلة قانونیة تعصم مراعتها الذهن عن الخطاء فی الفکر .
منطق وسیله ایست که به واسطه مراعات آن ذهن از خطای در فکر باز میماند .
اما منظور از این عبارت اصلا این نیست به نظر من . این عبارت ناظر به اینه که خواهش های نفسانی ما که در مقابل عقلانیت هستند از منطق برای اثبات غرایض شخصی سوء استفاده میکنه . لذا ناظر به یک مساله اخلاقیه نه این که بخواد منطق رو بکوبه . چرا که خود نویسنده هم میخواد حرف منطقی بزنه .
منطق در خوان فلسفه ، پیش غذای ناچیزی است و اشتهای راغبان فلسفه را کور می سازد ، ما بدان بدگمانیم زیرا که میدانیم بیشتر استدلالها خواهش هایی نفسانی هستند که کم با چاشنی عقل در آمیخته اند ؛ ادعا میکنیم که ، کاخی از اندیشه های دور از خواهش های نفسانی ، میسازیم ولی در عم..................
فالفی عزیز
برای بیاناتت دلیلی وشاهدی هم داری؟

دوست نازنینم !
این حرف من نیست .
یه بخش از همین کتابه .
در ضمن بیشتر ما انسانها به قدری درگیر خودخواهی ها و نفسانیت هستیم که حتی اگر استدلال هم میکنیم دنبال اثبات خودمون هستیم . نتیجتا با منطق در پی آراستن اغراض شخصی و قومی خودمون هستیم .
من خودم رو استثنا نمیکنم .
ادامه کامنت قبلی:
بلکه دلیل بر خلاف ادعای آقای فالفی هست که ثابت میکنه:
1منطق ابزار صحیح فکر کردنه ؛و تفلسف که خود فکر کردنه پس منطق بهترین ابزار برای فلسفه است
بر خلاف بقیه گفته های شما هم شاهد وجود دارد
منطق در خوان فلسفه ، پیش غذای ناچیزی است و اشتهای راغبان فلسفه را کور می سازد ، ما بدان بدگمانیم زیرا که میدانیم بیشتر استدلالها خواهش هایی نفسانی هستند که کم با چاشنی عقل در آمیخته اند ؛ ادعا میکنیم که ، کاخی از اندیشه های دور از خواهش های نفسانی ، میسازیم ولی در عم..................
فالفی عزیز
برای بیاناتت دلیلی وشاهدی هم داری؟
نقل قول:
اگه باهات دوست بشم میای توی پروفایلم ذرت های منو میخوری .

نه عزیز نگران نباش
من یک ماهه همین ذرت دستمه هنوز تمومش نکردم.......
ای فالفای عزیز
چرا پروفایلت در دسترس کسی نیست؟
دلمان خواست شما از دوستان ما باشی..........ای داد

اگه باهات دوست بشم میای توی پروفایلم ذرت های منو میخوری .;-)
ای فالفای عزیز
چرا پروفایلت در دسترس کسی نیست؟
دلمان خواست شما از دوستان ما باشی..........ای داد
امروزه فرهنگ ما «سطحی» و دانش ما «خطرناک» است،زیرا؛
از لحاظر «ماشین» توانگر و از نظر «غایات و مقاصد» فقیر هستیم.
آن تعادل ذهنی که وقتی،از ایمان دینیِ گرمی بر می خاست،از میان رفته است.
علم،مبانی فوق طبیعیِ اخلاقیات ما را از ما گرفته است،
و گویی همه ی جهان در اصالت فردیتی درهم و برهم،که نشانه ی قطعه قطعه شدن نامنظم خوی و منش است،«گم گشته» است.
ما بر روی زمین با سرعتی بی سابقه حرکت می کنیم،و نمی دانیم،و فکر نکرده ایم که «کجا می رویم؟»
و آیا در اینجا برای «نفوس ناآرام» خود سعادتی پیدا خواهیم کرد؟
ما با دانش خود،که ما را با قدرت خود «مست» کرده است «نابود» می شویم،
ما بدون «حکمت» نجات نخواهیم یافت...
«ویل دورانت،از مقدمه ی همین کتاب»
منطق در خوان فلسفه ، پیش غذای ناچیزی است و اشتهای راغبان فلسفه را کور می سازد ، ما بدان بدگمانیم زیرا که میدانیم بیشتر استدلالها خواهش هایی نفسانی هستند که کم با چاشنی عقل در آمیخته اند ؛ ادعا میکنیم که ، کاخی از اندیشه های دور از خواهش های نفسانی ، میسازیم ولی در عمل آن دلیلی را برمیگزینیم که ظاهرا اغراض شخصی و قومی ما را بیاراید .
لذات فلسفه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک