رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

داریوش، شاه شاهان - جلد 1

داریوش، شاه شاهان - جلد 1
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
این کتاب به داستان زندگی "داریوش"، پادشاه هخامنشی، اختصاص دارد و طی آن چگونگی روی کار آمدن و سلطنت داریوش، خدمات او به ایران و جنگ‌ها و کشورگشایی‌هایش به تصویر کشیده شده است. داستان با مرگ داریوش پایان می‌گیرد.
سده پنجم پيش ازميلاد مسيح ، شاهنشاهي ايران دراوج قدرت است. داريوش كه پايان سلطنت افتخارآميزش نزديك شده است ، خود را آماده فتح اروپا مي كند. آيا با يونانيان كه باني آتش زدن شهرسارد هستند رويارو خواهد شد يا سپاهيان خود را به سوي كشورافسانه اي سكائيان خواهد برد؟
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1391/06/28

کتاب‌های مرتبط

مدرس
مدرس
4.3 امتیاز
از 18 رای
سخنوران کاشان
سخنوران کاشان
4.2 امتیاز
از 5 رای
تاریخ پیامبر اسلام
تاریخ پیامبر اسلام
4.7 امتیاز
از 67 رای
Surprised by Joy: The Shape of My Early Life
Surprised by Joy: The Shape of My Early Life
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی داریوش، شاه شاهان - جلد 1

تعداد دیدگاه‌ها:
4
اما شاه شاهان اندیشه سیاسی است که بیانگر این اندیشه قدرت است که یک شاه داریم که مانند رضا شاه و محمدرضا شاه بر راس امور هستند و یک پادشاه هم داریم که فراتر از این شاه قرار دارد و وجودش صرفاً بصورت نمادین و سمبلیک است. اصلا خویش را صرف امور روز و سیاست نمیکند. هگل در کتاب عقل در تاریخ به اندیشه شاهنشاهی اشاره می کند و ان را بهترین نوع زمامداری میداند و در این زمینه کورش را الگوی اندیشه شاهنشاهی قرار میدهد. در اندیشه شاهنشاهی شاه به محض ورود به سیاست دامن خویش را آلوده میکند و به همین خاطر در سایه وجود دارد. حضورش یک نماد مقدس است که حامل فره ایزدی است.
محمدرضا شاه در خطبه معروفش بر سر تخت جمشید گفت کورش شاه شاهان. درست می گفت یعنی شاهی که فراتر از حاکمان و سلاطین است. ضمن اینکه وضعیت ژوپلتیک ایران از دیرباز دارای ایالات ریشه داری تاریخی است که متضمن حلقه ای جهت وحدت ملی است. این امر زمانی تأمین میوشد که نظامی مانند اندیشه سیاسی شاهنشاهی بر راس ان بنشیند گرچه این شکل است قطعا محتوا باید مضمونی کاملاً دمکراتیک باشد.
اندیشه سیاست یک امر واقع گرایانه و بقول علما مستحدثه است. یعنی پابپای تکامل علوم و تکامل فهم بشر علم سیاست تکوین میباد. این یک وجهه. وجهه دیگر علم سیاست مجموعه داده ها و میراثی است که از طریق تاریخ سیاست اخذ میشود. گرچه میتوان برای وضع تئوری های فلسفه سیاسی مدرن از مجموعه داده های کلاسیک نیز بهره برد. در زمینه اندیشه سیاسی در ایران باستان آنچه که بسیار مهم است اندیشه شاهنشاهی است که در سلسله هخامنشی بسیار پرورش داده میشد و در عهد صفویه نادر شاه صفوی موید آن بود. به عقیده من مشروطه و قانون اساسی مشروطه ضمن این که خاستگاه مدرن و اروپایی دارد؛ اما در ضمن تقویت کننده یک نوع اندیشه سلطنت مشروطه است. گرچه پس از مظفرالدین شاه و تا حدی احمدشاه (اخرین پادشاه قاجار). دوره پهلوی مؤید اندیشه سلطنت مشروطه نبود. گرچه به واسطه مداخله کشورهایی مانند بریتانیا و ... در دهه اول حکومت پهلوی دوم به طور طبیعی سلطنت محمدرضا شاه مشروطه محسوب میشد. حتی تا کودتای 28 مرداد مجلس در بسیاری از مواصع قلمرو قدرت حکومت میکرد. اما پس از این کودتا دایره اقتدار ایشان به مراتب بیشتر و بیشتر شد و مجلسین هم بیشتر تحت فرمان ایشان قرار گرفت. فقط کافی بود مجلس را به توب ببندد و فاتحه ای بر آن بخوانند. تمام نخست وزیران به فرمان اعلی حضرت جلوس میکردند و به فرمان اعلی حضرت وزرا و سفرا و ... عزل و نصب میشدند. حتی مرخصی برخی کارمندان عالی رتبه وزارتخانه ها بخصوص ارتش توسط اعلی حضرت همایونی صورت میگرفتو نکته بارز این بود که شاه پهلوی دوم اندیشه سیاسی شاهنشاهی را درک میکرد اما ایران را دوره ای میدید که حال نباید بصورت شاه سایه و تشریفاتی عمل کرد. شاه باید در راس امور باشد و حکم براند.

جناب فرهنگ ممنون از توضیحاتتون.بسیار مفید واقع شدند.;-)8-)
اندیشه سیاست یک امر واقع گرایانه و بقول علما مستحدثه است. یعنی پابپای تکامل علوم و تکامل فهم بشر علم سیاست تکوین میباد. این یک وجهه. وجهه دیگر علم سیاست مجموعه داده ها و میراثی است که از طریق تاریخ سیاست اخذ میشود. گرچه میتوان برای وضع تئوری های فلسفه سیاسی مدرن از مجموعه داده های کلاسیک نیز بهره برد. در زمینه اندیشه سیاسی در ایران باستان آنچه که بسیار مهم است اندیشه شاهنشاهی است که در سلسله هخامنشی بسیار پرورش داده میشد و در عهد صفویه نادر شاه صفوی موید آن بود. به عقیده من مشروطه و قانون اساسی مشروطه ضمن این که خاستگاه مدرن و اروپایی دارد؛ اما در ضمن تقویت کننده یک نوع اندیشه سلطنت مشروطه است. گرچه پس از مظفرالدین شاه و تا حدی احمدشاه (اخرین پادشاه قاجار). دوره پهلوی مؤید اندیشه سلطنت مشروطه نبود. گرچه به واسطه مداخله کشورهایی مانند بریتانیا و ... در دهه اول حکومت پهلوی دوم به طور طبیعی سلطنت محمدرضا شاه مشروطه محسوب میشد. حتی تا کودتای 28 مرداد مجلس در بسیاری از مواصع قلمرو قدرت حکومت میکرد. اما پس از این کودتا دایره اقتدار ایشان به مراتب بیشتر و بیشتر شد و مجلسین هم بیشتر تحت فرمان ایشان قرار گرفت. فقط کافی بود مجلس را به توب ببندد و فاتحه ای بر آن بخوانند. تمام نخست وزیران به فرمان اعلی حضرت جلوس میکردند و به فرمان اعلی حضرت وزرا و سفرا و ... عزل و نصب میشدند. حتی مرخصی برخی کارمندان عالی رتبه وزارتخانه ها بخصوص ارتش توسط اعلی حضرت همایونی صورت میگرفتو نکته بارز این بود که شاه پهلوی دوم اندیشه سیاسی شاهنشاهی را درک میکرد اما ایران را دوره ای میدید که حال نباید بصورت شاه سایه و تشریفاتی عمل کرد. شاه باید در راس امور باشد و حکم براند.
من چند سال پیش این کتاب رو خوندم. به شکلی شیوا وقایع و فرهنگ و نحوه زندگی دوره هخامنشی رو در قالب یک رمان (که البته ممکنه داستانش واقعی نباشه) بیان می کنه. انقدر قشنگ روایت می کنه که واقعا آدم رو به اون روزگار می بره.
البته روی اون کتابی که خوندم ننوشته بود که دو جلده و این جلد اولشه. وقتی که به آخرش رسیدم تازه در کمال شگفتی متوجه شدم و توی کف موندم و تا حالا هم جلد دومش رو به دست نیاوردم
داریوش، شاه شاهان - جلد 1
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک