سفر به دیگر سو
نویسنده:
کارلوس کاستاندا
مترجم:
دل آرا قهرمان
امتیاز دهید
سفر به دیگر سو یا سفر به ایختلان سومین کتاب کارلوس آراندا کاستاندا در حکم پایان نامه مقطع دکتری مردم شناسی او به شمار می رود.پیش از آن در 1973 ، این جوان جستجوگر در پی جستجو برای تاثیر داروهای گیاهی در نظام درمان سنتی سرخپوستان به سونورای مرکزی می رود و حاصل ملاقات او با «دون خوان ماتوس»سرخپوست پیر و مرموز ، نگارش کتابی است که «آموزه های دون خوان» نام دارد.
مجموعه کتاب های کاستاندا در تلاش برای ترسیم سامانه معنایی خاصی است که ناوالیسم نامیده می شود.به رغم تمامی ظرافت های شرقی نهفته در این انگاره ، توجه به ریشه های اصیل زادبوم و آئین خویش ، ضروری می نماید.
عنوان کتاب بیانگر حقیقتی غول آسا مربوط به ناوال دون خنارو فلورس از دوستان و همکاران دون خوان ماتوس میباشد. ایختلان شهرِ محل زندگی دون خنارو (گنارو) میباشد؛ و دون خنارو پس از کشمکش با همزاد (موج انرژی) و قصدِ جدیدِ ناشی از این رویارویی، که او را مجبور به ادراک دنیایی دیگر یا زاویه ای دیگر از ایختلان کرده، و هر دو حالت با ایختلان متفاوت است؛ اگر خنارو، موفق به؛ بدست آوردن همان انسجام و موضع قبلی پیوندگاهِ پیش از کشتی گرفتن با همزاد بشود دوباره ایختلان را خواهد دید؛ و البته انجام این کار نشانه عدم آگاهی می باشد. خنارو بعد از کشتی گرفتنِ با همزاد، در مسیر بازگشت به خانه،(ایختلان) فقط با مسافرانی موهوم برخورد میکند. یک مردِ دانش (ساحر) ، موجودی تغییر یافته یا انسانی نزدیکتر به وضعیت واقعی وجود خود به لحاظ آگاهی هست و به همین دلیل هرگز نمیتواند دوباره به سبک زندگی قدیمی اش برگردد، در مورد خنارو دیگر "خانه اش" را که همان "Ixtlan" هست پیدا نخواهد کرد...
بیشتر
مجموعه کتاب های کاستاندا در تلاش برای ترسیم سامانه معنایی خاصی است که ناوالیسم نامیده می شود.به رغم تمامی ظرافت های شرقی نهفته در این انگاره ، توجه به ریشه های اصیل زادبوم و آئین خویش ، ضروری می نماید.
عنوان کتاب بیانگر حقیقتی غول آسا مربوط به ناوال دون خنارو فلورس از دوستان و همکاران دون خوان ماتوس میباشد. ایختلان شهرِ محل زندگی دون خنارو (گنارو) میباشد؛ و دون خنارو پس از کشمکش با همزاد (موج انرژی) و قصدِ جدیدِ ناشی از این رویارویی، که او را مجبور به ادراک دنیایی دیگر یا زاویه ای دیگر از ایختلان کرده، و هر دو حالت با ایختلان متفاوت است؛ اگر خنارو، موفق به؛ بدست آوردن همان انسجام و موضع قبلی پیوندگاهِ پیش از کشتی گرفتن با همزاد بشود دوباره ایختلان را خواهد دید؛ و البته انجام این کار نشانه عدم آگاهی می باشد. خنارو بعد از کشتی گرفتنِ با همزاد، در مسیر بازگشت به خانه،(ایختلان) فقط با مسافرانی موهوم برخورد میکند. یک مردِ دانش (ساحر) ، موجودی تغییر یافته یا انسانی نزدیکتر به وضعیت واقعی وجود خود به لحاظ آگاهی هست و به همین دلیل هرگز نمیتواند دوباره به سبک زندگی قدیمی اش برگردد، در مورد خنارو دیگر "خانه اش" را که همان "Ixtlan" هست پیدا نخواهد کرد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سفر به دیگر سو
ياد دوران نوجواني ام افتادم!آن روزها دنيا شكل ديگري داشت اصلا دنيا را جور ديگري ميديدم.
اگر دوست داريد كتابهاي عجيب و مرموز و تخيلي (نه از نوع كودكانه) بخوانيد،كتابهاي كاستاندا را به شما توصيه ميكنم.
ممنون
البته بنده با این دیدگاه نفی مطلق نمی کنم زیرا درکتابخانه منزلم از کتاب های هر دو بزرگوار دارم و از قسمت هایی از آن لذت وافر می برم.مگر نه اینکه من هم جزو همان نسلی زخم خورده ای هستم که به آرامش نیاز دازد؟!!!
مرسی