رسته‌ها
صیغه: مجموعه قصه
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 49 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 49 رای
✔️ عناوین داستانها عبارتند از:
صیغه / مصیبت / ساده / ملاحت / هوو / خانومی / عاقبت / مسافر / حجامت / امامزاده

از داستان صیغه:
نمیدونم چرا اون روز ظهر وقتی زنگ مدرسه رو زدن، تصمیم گرفتم زودتر خودمو برسونم خونه. شایدم خیلی گرسنه ام بود. علی بلبل و حسن فشفشه تا نزدیکیای دریا دنبالم کردن، اما من خودمو توی پوسته ها قایم کردم و بعدشم زدم توی نخلستون و خودمو رسوندم خونه. وقتی دم در خونه رسیدم، عرق از هفت بندم سرازیر شده بود. پیرهنم به تنم چسبیده بود و از زور گرما نفسم در نمی اومد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
94
آپلود شده توسط:
mrezie67
mrezie67
1391/02/15

کتاب‌های مرتبط

The Complete Short Stories Of Ernest Hemingway
The Complete Short Stories Of Ernest Hemingway
4 امتیاز
از 4 رای
طرفه ها
طرفه ها
4.6 امتیاز
از 10 رای
اندیشه
اندیشه
4.6 امتیاز
از 27 رای
نمازخانه کوچک من
نمازخانه کوچک من
4.4 امتیاز
از 65 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی صیغه: مجموعه قصه

تعداد دیدگاه‌ها:
8
بالاخره اگه ما مسلمانیم و اعتقاد به احکام خدا و رسولش داریم اینهم یکی از احکام خداوند است که توسط رسولش ابلاغ شده
[quote='saleh1']خیلی دردناک بود. آخه صیغه دیگه چه صیغه ایه؟؟؟[/quote]
در مورد چه صیغه ای بودن صیغه بزرگ اندر بزرگ گرامی داد سخن دادند
اما در مورد نفس صیغه:
یک قانونه و مثل باقی قانونها وضع شده توسط حاکمان سیاسی و دینی؛ ضابطه ایست برای مهار یک نوع رفتار و این در جوامعی که کسی حد خودش رو نمی دونه، مثل مملکت گل و بلبل، ضروریه.
هر چند به شدت ازش متنفرم!
ما یک بار در خانه یمان یک خبطی کردیم برگشتیم به اهالی عرض کردیم که "من جوانم و به هر حال نیازهایی دارم و حالا که امکان ازدواج ندارم، تصمیم گرفتم یک بانوی محترمه ی بیوه را صیغه کرده و مدتی را با او سر کنم"...
مادر ما هم نه گذاشته نه برداشته، چند روز بعد با خوشحالی به ما گفت: "از همان بانوان محترمه ی بیوه که میخواستی برایت یافتم!"
عکسش را که دیدیم، صورتش همچون انجیر خشک شده چین و چروک داشت... به گمانم حول و حوش 90، 95 سال سنش بود...!
... در پاسخ به مادرم عرض کردم: " نه مادر جان... من الان یکهو حس کردم نیازم برطرف شد!"
پایان
آخه صیغه دیگه چه صیغه ایه؟؟؟

آینده در گذشته که نیست . ماضی بعید هم نیست . احتمالا حال کامل است . :D
بی تردید باید این تابو ها و عقاید بیمار گونه رو از هم پاشید اما آنچه بر جای خواهد ماند در صورت خودآگاهی که مقدمه ای بر این فروپاشیدن است، عقل خواهد بود
داستان صیغه رو خوندم ! فشار جنسی و لج کردن با زن حاجی باعث شد که ..........
خیلی دردناک بود. آخه صیغه دیگه چه صیغه ایه؟؟؟
صیغه: مجموعه قصه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک