نخل و باروت
نویسنده:
قاضی ربیحاوی
امتیاز دهید
"نخل و باروت" متشکل از پنج داستان است و هرکدام به گوشهای از زندگی مردمان آن دیار میپردازد. شخصیتهای این مجموعه با تمام تفاوتی که در لحن ومضمون داستانها وجود دارد در جایی به هم میرسند : "سکوی گلی روبروی شط " که دربعضی از داستانها حضور دارد و شخصیتهای داستانهای مختلف در لحظات تنهایی روی آن مینشینند و به غروب خورشید نگاه میکنند. داستان اول این مجموعه "مکینه" نام دارد و داستان از زبان نوجوانی شانزده هفده ساله روایت میشود که جستجوی او در جهان حقیقی به دنبال پدر خود به دنیای ذهن او نیز کشیده میشود و راوی به دنبال نشانی از پدر تمام یادها وخاطرات خود را مرور میکند.
روایت این داستان که از زبان نوجوان انجام میشود و زبان آن به خوبی توسط نویسنده اجرا شده و پرشهای زمانی گاه و بیگاه راوی با منطق داستانی و روایت آن که در ذهن راوی شکل میگیرد و روایت میشود سازگار است. "مکینه" مونولوگ درونی راوی است با خود و در سراسر این داستان که در ذهن او روایت میشود راوی بیش از هرکس با پدر گمشده خود صحبت میکند تا شخصیتهای دیگر داستان مثل مادرویا خواهرش.
داستان دوم مجموعه "نخل و باروت" "اعتصاب" نام دارد که به موضوع اعتصاب کارکنان شرکت نفت در اوج اعتراضات علیه شاه میپردازد. داستان کوتاهی که فضای ملتهب آنروزهای آبادان و تناقضات و درگیریهای مردم برای پیوستن به اعتصابات را به خوبی به تصویر میکشد و روایتی هنری از تجربهای تاریخی به دست میدهد. داستان سوم مجموعه "گل تاج و تنهایی عیسی" است. این داستان متفاوتترین داستان مجموعه است و داستان زن و مردی را روایت میکند که به دلیل بیماری زن مرگ ، فاصله و جدایی را در نزدیکی خود میبینند. این داستان هم با استفاده از پرشهای زمانی ، استعاره سازی که مهمترینشان درخت یاس است وهمچنین به کار گیری اپیفنی یا پیش آگاهی از مرگ در مجموع داستان شاعرانهای است با پایانی سوررئال و به یاد ماندنی.
"نخل و باروت" که نام مجموعه نیز از آن گرفته شده داستان متفاوتی است که در فضایی دلهره آور روایت میشود و خالی از جذابیتهای خالص و ناب داستانی نیست." نخل و باروت" در مجموع مجموعهای از پنج داستان متفاوت است که شاید اگر در زمان دیگری منتشر میشدبیشتر دیده میشد.
بیشتر
روایت این داستان که از زبان نوجوان انجام میشود و زبان آن به خوبی توسط نویسنده اجرا شده و پرشهای زمانی گاه و بیگاه راوی با منطق داستانی و روایت آن که در ذهن راوی شکل میگیرد و روایت میشود سازگار است. "مکینه" مونولوگ درونی راوی است با خود و در سراسر این داستان که در ذهن او روایت میشود راوی بیش از هرکس با پدر گمشده خود صحبت میکند تا شخصیتهای دیگر داستان مثل مادرویا خواهرش.
داستان دوم مجموعه "نخل و باروت" "اعتصاب" نام دارد که به موضوع اعتصاب کارکنان شرکت نفت در اوج اعتراضات علیه شاه میپردازد. داستان کوتاهی که فضای ملتهب آنروزهای آبادان و تناقضات و درگیریهای مردم برای پیوستن به اعتصابات را به خوبی به تصویر میکشد و روایتی هنری از تجربهای تاریخی به دست میدهد. داستان سوم مجموعه "گل تاج و تنهایی عیسی" است. این داستان متفاوتترین داستان مجموعه است و داستان زن و مردی را روایت میکند که به دلیل بیماری زن مرگ ، فاصله و جدایی را در نزدیکی خود میبینند. این داستان هم با استفاده از پرشهای زمانی ، استعاره سازی که مهمترینشان درخت یاس است وهمچنین به کار گیری اپیفنی یا پیش آگاهی از مرگ در مجموع داستان شاعرانهای است با پایانی سوررئال و به یاد ماندنی.
"نخل و باروت" که نام مجموعه نیز از آن گرفته شده داستان متفاوتی است که در فضایی دلهره آور روایت میشود و خالی از جذابیتهای خالص و ناب داستانی نیست." نخل و باروت" در مجموع مجموعهای از پنج داستان متفاوت است که شاید اگر در زمان دیگری منتشر میشدبیشتر دیده میشد.
آپلود شده توسط:
mrezie67
1391/02/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نخل و باروت