رسته‌ها
قضاوت های حضرت علی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 50 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 50 رای
امام علی ولی امر مسلمین پس از رسول اکرم میباشد که در دوران های خلفای سه گانه در امور حکومتی دخالتی نمیکرد، اما در جاهایی که از ایشان تقاضا میشد در امور مسلمین نظارت میکرد.
کتاب حاضر مجموعه ای از قضاوت های حیرت انگیز امیرالمومنین است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
173
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohsen_3412
mohsen_3412
1391/06/27
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قضاوت های حضرت علی

تعداد دیدگاه‌ها:
144
جنابvahidhp
یه تنه میخوای با همه بجنگی،بهتره زیاد تند نری و به جای هل من مبارز طلبیدن و درخواست فیض کردن به موارد زیر یه نگاهی بندازی:
1)تو ماجرای دو مادر و یک فرزند،مگر هیچ کدوم از زنان شوهری نداشتند که حداقل به عنوان شاهد در ماجرا حضور داشته باشند،یعنی اون موقع این قدر شیر تو شیر بوده که هرکی بچه ی هرکی رو میدید برمیداشت و میبرد پیش خلیفه که بچه مال منه،مگر نه اینکه اون موقع رسمی به اسم سپردن کودک به دایه وجود داشته پس اگر قرار بوده یه همچین اتفاقی رخ بده باید همیشه این اتفاق میافتاده و مادر و دایه با هم درگیر میشدن و عمر هم از صبح تا شب باید یه ارّه دستش میگرفته و به اصطلاح قضاوت میکرده و میگفته بچه مال کیه!وقتی که در اسلام ،اصل بزرگی مثل حضور شاهد که حتی در قرآن هم به اون اشاره شده وجود داره چطور میتونیم باور کنیم خلیفه ی اون موقع مسلمین و خلیفه ی بعدی به این مورد بی توجه باشن و اولین فکرشون پند و نصیحت وسپس ارّه باشه!و آیا این با عدالت جور درمیاد که چیزی رو که صاحب داره و به این مطلب هم اطمینان وجود داشته بخوای بین دو نفر تقسیم کنی و آیا این جزء اعتقادات شیعه نیست که امامان علم لدنی دارند و از ریز و درشت عالم و اتفاقاتی که در اون میافته با خبرن پس حضرت میتونستن با استفاده از این علم، یه ضرب شستی به عمر نشون بدن و هم با تهدید شخص دروغگو (که با توجه به علم لدنی میدونستن کیه)به پیامدهای برملا شدن دروغش (حالا هر کدومشون که بودن) درس عبرتی به دیگران میداد.وقتی که شخص دروغگو به همین راحتی اقرار کرده و پذیرفته عمل خودش رو ،پس حضرت هم میتونستن دل مادر واقعی رو نلرزونن و امتحان مهر مادری ازشون نگیرن
2)تو ماجرای زنی حیله گر،بهتر نبود به جای آب جوش ریختن ، اون لباس یا رختخواب رو ،بو میکردن و فکر نکنم کسی باشه که بتونه ادعا کنه بوی تخم مرغ با بوی منی یه جوره یا شاید حس بویایی خلفا خوب کار نمیکرده و یا شاید هم بوییدن هر چیزی از شأن خلافتشون کم میکرده،در ضمن باز هم همون نکته ی انحرافی ،تو این داستان هم هست و اون هم اینکه برای اثبات زنا احتیاج به شاهد یا اقرار خود زناکار هست که تو این داستان (قسمت دوم)باز هم عمر دستور اسلام رو زیر پا میگذاره و فوراً دستور قتل میده.البته یک نکته نباید فراموش بشه و اون هم اینکه در قسمت دوم این داستان اگر واقعاً زنایی صورت گرفته بود با ریختن آب جوش ،مدرک جرم از بین نمیرفت ؟
3)در ماجرای یتیمه ی بی سرپرست،میخوام بدونم پس عمر چکاره حسن بوده که هر موقع یه قضاوتی پیش میومده به حضرت علی حواله میداده که به گفته ی شیعیان باعث کشته شدن زن وفرزند حضرت بوده و جایگاه خلافت رو غصب کرده بوده و دشمن هم بودن و تازه حضرت علی هم همیشه آماده قضاوت کردنای عجیب و غریب بوده,بگذریم،اینکه از زبان حضرت علی گفته شده که من بعد از دانیال اولین نفری بودم که یه همچین حربه ای بکار بردم واقعاً جای شگفتی داره چون فکر میکنم اون موقع هنوز اینترنتی وجود نداشته که حضرت بخوان به کل پرونده های قضایی مربوطه جهان دسترسی داشته باشن و همچین ادعای بکنن واین یعنی همون معجزه! و مهمترین مطلب که واقعاً جای شگفتی داره اینه که حضرت علی به مرد دستور میده زنت رو طلاق بده و اون دختر(که جای دختره اون مرد بوده) رو بگیره ،واقعاً این جزء قضاوت های شگفت انگیزه حضرته!
البته این چند مورد کوتاه بود و این قصه ادامه دارد.لطفاً غلط املایی های بنده رو هم نادیده بگیرید.
آقای horrad باز دستت درد نکنه یه کم حوصله خرج دادی کامل توضیح بده نه اینکه الکی الکی نتیجه بگیری.در مورد داستان مادر و فرزند که میگی اون زمان خیلی اسم و رسم دار بوده اند و ...قبل از هرچیزی بگم تو این کتاب تمام جزئیات به شکل دقیق آورده نشده تا شما قانع قانع قانع بشی و دلیلش ضعف در داشتن اسناد و مدارک و روایات تاریخی هست که تا امروز اینگونه به دست من و شما برسه.
جنابvahidhp
به چند مورد دیگه لطفاً توجه کنید:
4)در داستان زندانی کردن دزد(صفحه16)،واقعاً جای بسی تعجبه که حضرت علی به عمر میگوید یک دست و یک پای دزد را بریدی حال دیگر زندانی اش کن ،چرا همون بار اول این پیشنهاد رو ندادن و اگر عمر طبق دستور قرآن این کار رو کرده پس چرا حضرت علی جلوی کار عمر رو میگیرن و پیشنهاد دیگه ای میدن؟
5)در ماجرای پدر و مادر سیاه پوست و فرزند سفید پوست(صفحه 17)،یک موضوع علمی مطرح میشه که با نتیجه گیری غیر علمی به پایان میرسه.اما جالبترین قسمت این داستان باز هم مربوط به صدور حکم اعدام از جانب عمر (انگار کار خلفا فقط قضاوت کردن و حکم اعدام دادن بوده!)و پیداشدن یکباره ی حضرت علی در این حین و نجات بیگناهان از صدور حکم بوده.اما احتمال مسئله ی مطرح شده (هر چند یک در چند میلیون باشه) وجود داره اما نه به دلیل غلبه ی خون حیض بر نطفه بلکه فقط به دلیل جهش ژنتیکی میتونه این اتفاق بیافته و با گفتن این مطلب که بچه ی سفید پوست بعداً سیاه پوست میشود و این امر هم اتفاق میافته(البته در داستان)انگار سطل آب سردی، رو سر آدم ریخته میشه چون وقتی که جهشی در ژنها اتفاق افتاده وتغییر ،ایجاد شده باشه که دیگه ژن تغییر یافته که برنمیگرده سر جای اولش !
6)در داستان استدلال به قرآن(صفحه18)،باز هم قصه به همون صورت تکراری حکم دادن عمر به اعدام و سنگسار و وارد شدن حضرت علی به داستان و نجات جان افراد بیگناهشروع میشه.خوب وارد خود داستان بشیم طبق این داستان حضرت علی در مورد بارداری و شیر دادن کودک به دو آیه از قرآن استناد میکنه:1-مدت حمل وشیر دادن کودک 30 ماه است2-مادران ،فرزندان خود را 2سال تمام (24 ماه)شیر میدهند.حالا چندتا سؤال مطرح میشه:
1-اگر جای شش ماه ،این زن ،فرزند خود را در 7 یا 8 ماهگی بدنیا میآورد باز هم استناد بالا قابل قبول بود؟
2-مگر نه اینکه احتمال زایمان زنان در 6ماهگی بسیار پایین تر از زایمانهای 9 ماهه است پس چطور میشود که قرآن احتمال بالاتر رو بی خیال میشه و برای احتمال بسیار پایین تر ارزش قایل میشود و در مورد اون آیه نازل میکنه که شاید یه روزی همچین اتفاقی رخ بده !
3-اگر هم استناد به آیه های بالا بکنیم باز هم یک تناقض بوجود میاد و اون اینکه دوران طبیعی بارداری 9ماه است طبق آیه ی اول مجموع دوران بارداری و شیردهی30 ماه است که اگر 9 ماه بارداری رو از اون کم کنیم میماند 21ماه که با آیه ی دوم که 24 ماه است در تناقض است.
البته در اینجا صحبتfarbod_lili بزرگوار رو تأیید میکنم که هدف ما از این بحثها زیر سؤال بردن حضرت علی نیست بلکه روشن کردن مطالبی است که پر از شبهه و ابهام است ولی به عنوان حقیقت محض به خورد دیگران داده میشود.
امام علی و امیرالمومنین پس از رسول اکرم میباشد که در دوران های خلفای سه گانه در امور حکومتی دخالتی نمیکرد اما در جاهایی که از ایشان تقاضا میشد در امور مسلمین نظارت میکرد

کدوم مسلمین ! منظورشون خلفای سه گانه و رعیتشون بوده یا یاسر و سلمان و بلال و مقداد. شماها که اعتقاد دارید آنها همشون از بیخ کافر شدند و حق حضرت علی را غصب کردند وعلی(ع) هم 25 سال خونه نشینی و سکوت را اختیار فرمود ند، اما تاریخ به گواه و ادعای خودتون چیز دیگه ایی میگه.
حضرت علی به اونها مشاوره می داده به ادعای خودتان عمر 70بار گفته اگر علی نبود او هلاک میشد ،دختر داده ؛ زن بیوه ابوبکر گرفته،پسر ابوبکر را بزرگ کرده،فرزندانش را مأمور نگهبانی از خونه عثمان می کنه و...
حال خود قضاوت کنید:ما قسم عباس را قبول کنیم یا دم خروس را
اما عاقلان یک اشارت کافیست...
horrad عزیزم، مرسی از اطلاع رسانی و نتیجه گیریه درستت.
البته ما هیچ کدوممون قصد نداریم حضرت علی رو ببریم زیر سوال یا به جایگاهشون بی احترامی کنیم،
فقط بحثمون اینه که این کتاب "کذب محضِ" vahidhp عزیزم.
:)
جنابvahidhp
یه تنه میخوای با همه بجنگی،بهتره زیاد تند نری و به جای هل من مبارز طلبیدن و درخواست فیض کردن به موارد زیر یه نگاهی بندازی:
1)تو ماجرای دو مادر و یک فرزند،مگر هیچ کدوم از زنان شوهری نداشتند که حداقل به عنوان شاهد در ماجرا حضور داشته باشند،یعنی اون موقع این قدر شیر تو شیر بوده که هرکی بچه ی هرکی رو میدید برمیداشت و میبرد پیش خلیفه که بچه مال منه،مگر نه اینکه اون موقع رسمی به اسم سپردن کودک به دایه وجود داشته پس اگر قرار بوده یه همچین اتفاقی رخ بده باید همیشه این اتفاق میافتاده و مادر و دایه با هم درگیر میشدن و عمر هم از صبح تا شب باید یه ارّه دستش میگرفته و به اصطلاح قضاوت میکرده و میگفته بچه مال کیه!وقتی که در اسلام ،اصل بزرگی مثل حضور شاهد که حتی در قرآن هم به اون اشاره شده وجود داره چطور میتونیم باور کنیم خلیفه ی اون موقع مسلمین و خلیفه ی بعدی به این مورد بی توجه باشن و اولین فکرشون پند و نصیحت وسپس ارّه باشه!و آیا این با عدالت جور درمیاد که چیزی رو که صاحب داره و به این مطلب هم اطمینان وجود داشته بخوای بین دو نفر تقسیم کنی و آیا این جزء اعتقادات شیعه نیست که امامان علم لدنی دارند و از ریز و درشت عالم و اتفاقاتی که در اون میافته با خبرن پس حضرت میتونستن با استفاده از این علم، یه ضرب شستی به عمر نشون بدن و هم با تهدید شخص دروغگو (که با توجه به علم لدنی میدونستن کیه)به پیامدهای برملا شدن دروغش (حالا هر کدومشون که بودن) درس عبرتی به دیگران میداد.وقتی که شخص دروغگو به همین راحتی اقرار کرده و پذیرفته عمل خودش رو ،پس حضرت هم میتونستن دل مادر واقعی رو نلرزونن و امتحان مهر مادری ازشون نگیرن
2)تو ماجرای زنی حیله گر،بهتر نبود به جای آب جوش ریختن ، اون لباس یا رختخواب رو ،بو میکردن و فکر نکنم کسی باشه که بتونه ادعا کنه بوی تخم مرغ با بوی منی یه جوره یا شاید حس بویایی خلفا خوب کار نمیکرده و یا شاید هم بوییدن هر چیزی از شأن خلافتشون کم میکرده،در ضمن باز هم همون نکته ی انحرافی ،تو این داستان هم هست و اون هم اینکه برای اثبات زنا احتیاج به شاهد یا اقرار خود زناکار هست که تو این داستان (قسمت دوم)باز هم عمر دستور اسلام رو زیر پا میگذاره و فوراً دستور قتل میده.البته یک نکته نباید فراموش بشه و اون هم اینکه در قسمت دوم این داستان اگر واقعاً زنایی صورت گرفته بود با ریختن آب جوش ،مدرک جرم از بین نمیرفت ؟
3)در ماجرای یتیمه ی بی سرپرست،میخوام بدونم پس عمر چکاره حسن بوده که هر موقع یه قضاوتی پیش میومده به حضرت علی حواله میداده که به گفته ی شیعیان باعث کشته شدن زن وفرزند حضرت بوده و جایگاه خلافت رو غصب کرده بوده و دشمن هم بودن و تازه حضرت علی هم همیشه آماده قضاوت کردنای عجیب و غریب بوده,بگذریم،اینکه از زبان حضرت علی گفته شده که من بعد از دانیال اولین نفری بودم که یه همچین حربه ای بکار بردم واقعاً جای شگفتی داره چون فکر میکنم اون موقع هنوز اینترنتی وجود نداشته که حضرت بخوان به کل پرونده های قضایی مربوطه جهان دسترسی داشته باشن و همچین ادعای بکنن واین یعنی همون معجزه! و مهمترین مطلب که واقعاً جای شگفتی داره اینه که حضرت علی به مرد دستور میده زنت رو طلاق بده و اون دختر(که جای دختره اون مرد بوده) رو بگیره ،واقعاً این جزء قضاوت های شگفت انگیزه حضرته!
البته این چند مورد کوتاه بود و این قصه ادامه دارد.لطفاً غلط املایی های بنده رو هم نادیده بگیرید.
هدف از گفتن غلط املایی ها فقط آموزش بود اگه بهتون برخورد عذر میخوام باید سعی کنیم نقدپذیر باشیم...دوست من باید بگم هیچ مفهومی وجود نداشت تا بخواد فشاری به اینجانب وارد بشه و عرضم اینه شما که کتاب رو خوندی و دستی هم در نقّادی دارید لا اقل درست ارجاع بده و تعریف شما از کذب محض هم برای این کتاب درست نیست دقت نکردی منظورمو...یا نقد نکن یا درست نقد میکنن...باتشکر

اینکه بنده اینجا چیزی بنویسم یا ننویسم متاسفانه متاسفانه به شما ارتباطی نداره. شما اگه با من مشکلی داری میتونی کامنتهای منو نخونی و جواب ندی و مطمئن باش که برام اهمیتی نداره. اگه خیلی مشکل داری پیام خصوصی بده تا بیشتر با هم آشنا بشیم بزرگوار :-)
در مورد کتاب و کذب محض، اگه تعریف شما از کذب یا محض متفاوت با تعریف رایجِ این کلماتِ، شما تعریف خودتون رو به من بگید تا من بار علمیِ کمم یکم بیشتر بشه. (چون متاسفانه به قول دوستمون "ارنولد لاهیج" من فارسی رو فراموش کردم انقدر عربی توش قاطی شده!) بعدش دلایلتون رو برای کذب محض نبودن این کتاب ارائه بفرمایید و یقین داشته باشید که حرف درست رو قبول میکنم و از همه بخاطر سیاه کردن این صفحه عذر خواهی میکنم.
البته اگر علاقه داشتید!!!
ارنولد لاهیج عزیزم، شما مگه مرخصی هاتون تموم نشده؟!
هدف از گفتن غلط املایی ها فقط آموزش بود اگه بهتون برخورد عذر میخوام باید سعی کنیم نقدپذیر باشیم...دوست من باید بگم هیچ مفهومی وجود نداشت تا بخواد فشاری به اینجانب وارد بشه و عرضم اینه شما که کتاب رو خوندی و دستی هم در نقّادی دارید لا اقل درست ارجاع بده و تعریف شما از کذب محض هم برای این کتاب درست نیست دقت نکردی منظورمو...یا نقد نکن یا درست نقد میکنن...باتشکر
غلط املایی داشتید(توجیح,ملع عام) و ارجاع نوشته تون از کتاب پر نقص...این کتاب کذب محض نیست دقت کردی واژه محض تعریف معینی داره که احتمالاً شما اون رو نمیدونید و باید بگم دلت از یه جا دیگه خیلی پرِ...

بنده کتاب رو نقد کردم و زیر سوال بردم. شما اگه حرفی در موردش داری میتونی ارائه کنی از کتاب دفاع کنی. اینکه منو نقد کنی چیزی به بی ارزش بودن این کتاب اضافه نمیکنه دوست من.
به هیچ وجه ادعای تحصیلات یا سواد ندارم، غلط املایی پیش میاد، آفرین به شما. نیومدم امتحان دیکته بدم که! :))
همین که مفهوم به شما فشار آورده کفایت میکنه!
avr2010 عزیز، با نظر شما کاملا موافقم. اما اجازه بدید کاملتر عرض کنم. "احادث و روایات باید با اصل قرآن مطابقت داده بشه، نه با تفسیر قرآن."
ernestoche گرامی، حقانیت حضرت علی به همه ما اثبات شده، نه علمی بلکه با دل. هیتلر هم در عین اینکه شخصی با اراده و باهوش بود اما چه کسی میتونه این همه خونریزیشو که بخاطر تاثیرات عقده های کودکیش بوده توجیح کنه؟!
khar tu khar محترم، ما قبلا هم با همدیگه توی صفحه های دیگه جدال داشتیم. تاریخ نویسها و مفسّرهایی که شما به عنوان مرجع و تایید کلامتون ازشون استفاده میکنید و با استناد به اونا مطلبی رو قبول میکنید رو چه چیزی تضمین میکنه بجز یکسری کتاب یا علمای دینی دیگه؟ همونارو کی تایید کرده!!!
.......
......
.
غلط املایی داشتید(توجیح,ملع عام) و ارجاع نوشته تون از کتاب پر نقص...این کتاب کذب محض نیست دقت کردی واژه محض تعریف معینی داره که احتمالاً شما اون رو نمیدونید و باید بگم دلت از یه جا دیگه خیلی پرِ...
[edit=saraab]1391/01/30[/edit]
سلام به همه دوستان، توصیه میکنم حتما این کتاب رو بخونید البته با دقت کامل و توجه به علوم روز. در کتاب 100 علم در کلام علی علی السلام با استناد به این قضاوتها نشان می دهد که حضرت به علوم مختلفه آگاهی کامل داشته اند. از جمله فیزیک ، شیمی، ریاضیات و ...
برای نمونه یه کوچولوشو می گم برای اونایی که وقت خوندن همشو ندارن: یه روز یه آقا که دوتا خانم داشت در یه روز هر دوشون حامله شدن و در یه روز زاییدن یکی دختر یکی پسر. اونی که دختر زاییده بود رفت بچه هوو رو دزدید. زن صاحب پسر، شروع به دعوا کرد و کسی هم نبود که اثبات کنه که کدوم زن صاحب فرزند پسره، اومدن پیش آقا، حضرت فرمود: دو ظرف یک اندازه بیاورید و هر دو آن را پر از شیر کنید و بعد آن دو ظرف رو وزن کنید هر کدام از ظرف شیرها که سنگین تر بود صاحب فرزند پسره. گفتتند چرا؟ فرمود: چون خدا می فرمایید للذکر مثل حظ الانثیین. یعنی سهم پسر دو برابر دختر است.
از این قضاوت می توان فهمید علم حضرت را به چگالی یا حرم حجمی. همین حالا که خیلی فکرش رو نمی تونن بکنن که شیر دو تا خانم از لحاظ چگالی متفاوت باشه ولی حضرت 1400 سال پیش این قضاوت رو کردند. موارد علم آن حضرت به علوم زیاد و عجیبه وقت بیانش نیست. اگه یه روزی وقت کنم یه وبلاگ براش می نویسم.
قضاوت های حضرت علی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک