رسته‌ها
آرش کمانگیر: منظومه
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 694 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 694 رای
شاهکار سیاوش کَسرایی منظومه آرش کمانگیر است. وی از شاگردان نیما بود که به او وفادار ماند.ضمن آنکه سالیان دراز در حزب توده ی ایران فعالیت داشت و حتی بعد از دستگیری رهبران حزب توده ی ایران در دهه ی شصت به عضویت در کمیته ی مرکزی این حزب انتخاب شد.به همین دلیل گروهی او را شاعری مردمی می‌نامیدند.

بخشی از منظومه آرش کمان‌گیر:
برف می بارد؛
برف می بارد به روی خار و خارا سنگ.
کوه ها خاموش
دره ها دلتنگ
راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ...
بر نمی شد گر ز بام کلبه ها دودی،
یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد،
رد پاها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان
ما چه میکردیم در کولاک دل آشفته ی دم سرد؟
آنک، آنک کلبه ای روشن،
روی تپه روبه روی من...
در گشودندم.
مهربانی ها نمودنم
زود دانستم، که دور از داستان خشم برف و سوز،
در کنار شعله ی آتش
قصه می گوید برای بچه های خود عمو نوروز،
... گفته بودم زندگی زیباست.
گفته و ناگفته ای بس نکته ها کاینجاست...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
24
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1386/07/19

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آرش کمانگیر: منظومه

تعداد دیدگاه‌ها:
58
نسخه صوتی ارش کمانگیر رو چطور میتونم دانلود کنم؟
به نظرم استاد بهرام بیضایی با "برخوانی آرش" خود جوابیه ای زیبا به آرش آقای کسرایی دادند
[quote='mahsap']بعضی شعرا هستن وقتی میخونی یه شوق و شعف خاصی میدن
یا بهتر بگم ته دلت رو قلقلک میدن ...
اینم یکی از اون شعراییه که وقتی میخونمش
با تمام وجودم به اینکه از تبار این آدمها هستم افتخار میکنم ......[/quote]
شعر حماسی !
شعر شهید فهمیده هم خیلی قشنگه...
خیلی زیباست
من اون اول که داستانش رو شنیدم شیفته اش شدم........8-)
بعضی شعرا هستن وقتی میخونی یه شوق و شعف خاصی میدن
یا بهتر بگم ته دلت رو قلقلک میدن ...
اینم یکی از اون شعراییه که وقتی میخونمش
با تمام وجودم به اینکه از تبار این آدمها هستم افتخار میکنم ......:x:x
یه روزایی این شعر زینت بخش کتاب فارسی دبستان بوده ، اما حالا جاش چی اومده؟؟؟
آرش: درود ای واپسین صبح ای سحر بدرود
ک با آرش تو را این آخرین دیدار خواهد بود!
ب صبح راستین سوگند...
ب پنهان آفتاب مهربار پاک بین سوگند
ک آرش جان خود در تیر خواهد کرد
******************************
و پایان کار آرش بزرگ:
آری آری
جان خود در تیر کرد آرش
کار صدها صد هزارن تیغه شمشیر کرد آرش
از وقتی یادم می آد مامانم برام می خوندش عاشقشم8-)
آرش کمانگیر: منظومه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک