برگزیده آلفرد هیچکاک: پرندگان
مترجم:
محمدرضا جعفری
درباره:
آلفرد هیچکاک
امتیاز دهید
✔️ پرندگان بانضمام چند داستان دیگر
داستانهای این کتاب توسط آلفرد هیچکاک بصورت فیلم درآمده است که مترجم از میان بهترین مجموعههای پلیسی و جنایی هیچکاک برگزیده است.
پرندگان نوشته دافنه دوموریه / سربریده نوشته جیمز اولن / او مردی بود که میتوانست آدم بکشد نوشته جوناتان کریگ / دستهای گل سرخ برای شوهرش نوشته دی کین / تب قتل، هذیان سگ نوشته آلن بیگمن / قدرت پدری نوشته ریچارد دمینگ / میراث جنایت نوشته ویلیام آیریش / نقاب سپاه در پشت پرده نوشته پیر رولاک / سردسته زیتها نوشته ماکس کین / زن دلفریب نوشته چارلز آلیسون / قربانی شماره ۴۹ نوشته میکی الپیلی
کتاب با داستان پرندگان و با این جملات آغاز می شود:
سوم دسامبر هوا ظرف یک شب دگرگون شد و زمستان فرا رسید. تا پیش از آن، پاییزِ ملایم و معتدل باقی بود. برگ های سرخ و طلایی همچنان روی شاخه ها مانده بودند و ردیف بوته های پرچین همچنان سبز. هر جا که خاک را شخم زده بودند زمینْ حاصلخیز مانده بود.
نَت هاکن، به علت معلولیتی که از زمان جنگ برایش به جا مانده بود، مواجبی دریافت می کرد و به همین دلیل تمام وقت در مزرعه کار نمی کرد. کارش سه روز در هفته بود و معمولاً هم کارهای سبک را به او محول می کردند: پرچین ساختن، کاهگل اندود کردن و مرمت آلونک های داخل مزرعه. هر چند او مرد متاهلی بود و فرزندانی هم داشت، وضعیتش شبیه آدمی تنها بود؛ بیشتر خوش داشت تنهایی کار کند. وقتی ساخت یک آب بند یا تعمیر حصاری در دور ترین نقطه شبه جزیره را ـ یعنی آنجا که دریا از هر طرف کشتزارها را محاصره کرده بودـ به او می سپردند، بسیار خوشایندش بود. بعد، هنگام نیمروز، دست از کار می کشید و پیراشکی های گوشتِ دستپخت همسرش را می خورد و لبه صخره ای می نشست و پرندگان را تماشا می کرد...
بیشتر
داستانهای این کتاب توسط آلفرد هیچکاک بصورت فیلم درآمده است که مترجم از میان بهترین مجموعههای پلیسی و جنایی هیچکاک برگزیده است.
پرندگان نوشته دافنه دوموریه / سربریده نوشته جیمز اولن / او مردی بود که میتوانست آدم بکشد نوشته جوناتان کریگ / دستهای گل سرخ برای شوهرش نوشته دی کین / تب قتل، هذیان سگ نوشته آلن بیگمن / قدرت پدری نوشته ریچارد دمینگ / میراث جنایت نوشته ویلیام آیریش / نقاب سپاه در پشت پرده نوشته پیر رولاک / سردسته زیتها نوشته ماکس کین / زن دلفریب نوشته چارلز آلیسون / قربانی شماره ۴۹ نوشته میکی الپیلی
کتاب با داستان پرندگان و با این جملات آغاز می شود:
سوم دسامبر هوا ظرف یک شب دگرگون شد و زمستان فرا رسید. تا پیش از آن، پاییزِ ملایم و معتدل باقی بود. برگ های سرخ و طلایی همچنان روی شاخه ها مانده بودند و ردیف بوته های پرچین همچنان سبز. هر جا که خاک را شخم زده بودند زمینْ حاصلخیز مانده بود.
نَت هاکن، به علت معلولیتی که از زمان جنگ برایش به جا مانده بود، مواجبی دریافت می کرد و به همین دلیل تمام وقت در مزرعه کار نمی کرد. کارش سه روز در هفته بود و معمولاً هم کارهای سبک را به او محول می کردند: پرچین ساختن، کاهگل اندود کردن و مرمت آلونک های داخل مزرعه. هر چند او مرد متاهلی بود و فرزندانی هم داشت، وضعیتش شبیه آدمی تنها بود؛ بیشتر خوش داشت تنهایی کار کند. وقتی ساخت یک آب بند یا تعمیر حصاری در دور ترین نقطه شبه جزیره را ـ یعنی آنجا که دریا از هر طرف کشتزارها را محاصره کرده بودـ به او می سپردند، بسیار خوشایندش بود. بعد، هنگام نیمروز، دست از کار می کشید و پیراشکی های گوشتِ دستپخت همسرش را می خورد و لبه صخره ای می نشست و پرندگان را تماشا می کرد...
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/09/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی برگزیده آلفرد هیچکاک: پرندگان
7 داستان از نویسنده های دیگه هم داره;-)