چمنزارهای بهشت
نویسنده:
جان اشتاین بک
مترجم:
پرویز داریوش
امتیاز دهید
✔️ این کتاب شامل دوازده داستان به هم پیوسته است. ماجرای داستانها در دره زیبایی به نام چمنزارهای بهشت اتفاق می افتند که بیست خانوار در آن زندگی می کنند.
در ابتدای داستان می خوانیم:
در حدود سال 1776، آنگاه که محل هئیت مرسلین کارملو در آلتای کالیفرنیا ساخته می شد، در یک شب، یک دسته بیست نفری از هندیان بومی آمریکا که قبلا به دیانت مسیحی ایمان آورده بودند، روی از دین گرداندند و بامدادان از کلبه های خود رفتند. این افتراق کوچک اضافه بر آنکه سابقه بدی به جا گذاشت، کار چاله های گلی را که در آن خشت می زدند نیز لنگ کرد.
پس از مشاوره کوتاه سران مذهبی و مدنی، یک سرجوخه اسپانیایی با یک جوخه سوار، مامور شدند تا آن فرزندان گمراه را به آغوش کلیسا بازگردانند. جوخه سواران سفری دشوار در سربالای دره کارمل و در کوههای پشت آن در پیش گرفت و این سفر بر اثر آنکه گریزندگان عملا نشان داده بودند که استادان حیله گر شیطانی در نهفتن آثار سفر خود هستند، همانقدر که دشوار بود، شگفت آور نیز بود...
بیشتر
در ابتدای داستان می خوانیم:
در حدود سال 1776، آنگاه که محل هئیت مرسلین کارملو در آلتای کالیفرنیا ساخته می شد، در یک شب، یک دسته بیست نفری از هندیان بومی آمریکا که قبلا به دیانت مسیحی ایمان آورده بودند، روی از دین گرداندند و بامدادان از کلبه های خود رفتند. این افتراق کوچک اضافه بر آنکه سابقه بدی به جا گذاشت، کار چاله های گلی را که در آن خشت می زدند نیز لنگ کرد.
پس از مشاوره کوتاه سران مذهبی و مدنی، یک سرجوخه اسپانیایی با یک جوخه سوار، مامور شدند تا آن فرزندان گمراه را به آغوش کلیسا بازگردانند. جوخه سواران سفری دشوار در سربالای دره کارمل و در کوههای پشت آن در پیش گرفت و این سفر بر اثر آنکه گریزندگان عملا نشان داده بودند که استادان حیله گر شیطانی در نهفتن آثار سفر خود هستند، همانقدر که دشوار بود، شگفت آور نیز بود...
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/10/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چمنزارهای بهشت
تولد دوباره کتابناک را میشود با واژه " آمدن بهار در زمستان " تعریف کرد
در این چند روز دوستان چون روزهای " نوروز عزیز" به رسم دیرینه ایرانی خود پس از مدتها به دیدار یکدیگر شتافتند به دید و بازدید پرداختند و به یکدیگر شادباش گفتند
پس مبارک باد این گشایش
از همه دوستان که در بازگشایی سایت کمک کردند سپاسگزاری میکنم
شادباش گویی ما را نیز پذیرا باشید:x
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو تو ان چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال ِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی ، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
"قیصر امین پور"
تولد دوباره کتابناک مبارک
فکر نمی کردم که دوباره کتابناک باز شه!
بازهم ممنون بچه ها!
باشد که این تلاش همگانی در جهت به کار انداختن دوباره این محیط سرمشقی باشد برای آموختن با هم بودن- یک دل بودن
و یک رنگ شدن در ساختن مام میهن دیار کهن ایران سرفراز - سپاس از همتتان
و سپاس بیکران از تلاش و کوششی که مدیران گرامی در این راه برخود پذیرا شدند.
مبارک باشه بازش شدن کتابناک و
امیدوارم که هیچ در روتون بسته نشه:D
بسی خوشحالم که کتابناک باز شد
مرسی از همتون دوستای خوبم