بینوایان - جلد 1
نویسنده:
ویکتور هوگو
مترجم:
حسینقلی مستعان
امتیاز دهید
✔️ بینوایان (Les Misérables) نام رمان معروفی نوشته ویکتور هوگو نویسنده سرشناس فرانسوی است. از این اثر فیلمها و تئاترهای اقتباسی زیادی ساخته شدهاست، مانند موزیکالی به همین نام.
وی در کتاب بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.
بینوایان تصویر راستین سیمای مردم فرانسه در قرن نوزدهم است. چهرهٔ چند قهرمان در بینوایان برجستهتر ترسیم شدهاست از جملهٔ آن ژان والژان. او مرد میانسال خسته روانی است با نیم تنهٔ کهنه و شلواری وصله دار که پس از گذراندن نوزده سال زندان با اعمال شاقه، پس از تمام شدن ایام محکومیت جایی برای رفتن ندارد و کسی پناهش نمیدهد حتی در لحظهای حاضر میشود به زندان باز گردد ولی راهش نمیدهند، در اوج درماندگی و سیه روزی به خانهٔ اسقفی پناه میبرد اسقف با خوشرویی و مهربانی از او پذیرایی میکند ولی این مهمان ناخوانده نیمه شب ظروف نقرهٔ اسقف را به سرقت میبرد. اما ساعتی بعد به دست ژاندارم دست گیر میشود. ولی بزرگواری اسقف مسیر زندگی او را تغییر میدهد. ژان والژان در بیست و پنج سالگی اسیر پنجههای ستمگری شدهاست. او که روستایی پاکدلی بوده بسبب سرقت یک قرص نان برای سیر کردن کودک گرسنهٔ خواهرش این همه زندان تحمل کردهاست. در نتیجه مهربانی و عاطفه برایش امر فراموش شده ایست. سر انجام نیک منشی یک مرد روحانی، درهای نیک بینی و خیر اندیشی را به روی او باز میکند و یکی از بزرگان روزگارش میشود که باید تفصیلش را در متن کتاب خواند. اخلاق، فضیلت، پستی، ستم و رویدادهای تاریخی با ژرف اندیشی بررسی میشود و تناردیه ماریوس و دیگر قهرمانان کتاب با نظم ویژهای در برابر هم قرار میگیرند و اثر جاودانهای میسازند. گرچه بینوایان از عشقهای خیال انگیز سرشار است اما جلوهٔ واقع بینانه زندگی مردم در زمان ویکتور هوگو در آن کاملاً دیده میشود.
حسینقلی مستعان نویسنده قصههای عامهپسند اولین مترجم فارسی این اثر است. فرج سرکوهی می گوید که این ترجمه با اصل اثر بسیار فاصله دارد و مستعان شیوه و شگردهای پاورقینویسی عامهپسند و نثر نازل خود را به ترجمه ترزیق کرده است. سید علی خامنهای این ترجمه را برترین رمان تاریخ ارزیابی کردهاست.
بینوایان - جلد 2
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35567
بینوایان - جلد 3
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35568
بینوایان - جلد 4
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35569
بینوایان - جلد 5
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35570
بیشتر
وی در کتاب بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.
بینوایان تصویر راستین سیمای مردم فرانسه در قرن نوزدهم است. چهرهٔ چند قهرمان در بینوایان برجستهتر ترسیم شدهاست از جملهٔ آن ژان والژان. او مرد میانسال خسته روانی است با نیم تنهٔ کهنه و شلواری وصله دار که پس از گذراندن نوزده سال زندان با اعمال شاقه، پس از تمام شدن ایام محکومیت جایی برای رفتن ندارد و کسی پناهش نمیدهد حتی در لحظهای حاضر میشود به زندان باز گردد ولی راهش نمیدهند، در اوج درماندگی و سیه روزی به خانهٔ اسقفی پناه میبرد اسقف با خوشرویی و مهربانی از او پذیرایی میکند ولی این مهمان ناخوانده نیمه شب ظروف نقرهٔ اسقف را به سرقت میبرد. اما ساعتی بعد به دست ژاندارم دست گیر میشود. ولی بزرگواری اسقف مسیر زندگی او را تغییر میدهد. ژان والژان در بیست و پنج سالگی اسیر پنجههای ستمگری شدهاست. او که روستایی پاکدلی بوده بسبب سرقت یک قرص نان برای سیر کردن کودک گرسنهٔ خواهرش این همه زندان تحمل کردهاست. در نتیجه مهربانی و عاطفه برایش امر فراموش شده ایست. سر انجام نیک منشی یک مرد روحانی، درهای نیک بینی و خیر اندیشی را به روی او باز میکند و یکی از بزرگان روزگارش میشود که باید تفصیلش را در متن کتاب خواند. اخلاق، فضیلت، پستی، ستم و رویدادهای تاریخی با ژرف اندیشی بررسی میشود و تناردیه ماریوس و دیگر قهرمانان کتاب با نظم ویژهای در برابر هم قرار میگیرند و اثر جاودانهای میسازند. گرچه بینوایان از عشقهای خیال انگیز سرشار است اما جلوهٔ واقع بینانه زندگی مردم در زمان ویکتور هوگو در آن کاملاً دیده میشود.
حسینقلی مستعان نویسنده قصههای عامهپسند اولین مترجم فارسی این اثر است. فرج سرکوهی می گوید که این ترجمه با اصل اثر بسیار فاصله دارد و مستعان شیوه و شگردهای پاورقینویسی عامهپسند و نثر نازل خود را به ترجمه ترزیق کرده است. سید علی خامنهای این ترجمه را برترین رمان تاریخ ارزیابی کردهاست.
بینوایان - جلد 2
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35567
بینوایان - جلد 3
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35568
بینوایان - جلد 4
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35569
بینوایان - جلد 5
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=35570
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/09/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بینوایان - جلد 1
بینوایان ویکتورهوگو ،
نسبت به عقوبت زدگان شفقت داشته باشیم
دریغا ما خود کیستیم ؟
من که خود با شما سخن می گویم کیستم ؟
شما که گوش به من می دارید کیستید ؟ از کجا می آئیم ؟
آیا کاملأ اطمینان داریم که پیش از آن که زائیده شویم کاری نکرده ایم ؟
زمین خالی از شباهت به یک زندان نیست ، از کجا معلوم است که آدمی یک بازداشت شده عدل الهی نیست .
از نزدیک به زندگی بنگرید ، این زندگی چنان ساخته شده است که در همه جایش عقوبتی احساس می شود .
آیا شما آن کسی هستید که خوشبخت نام دارد ؟ بسیار خوب ، با این همه ، همه روزه غمگین هستید ، هر روز اندوه بزرگی یا پروای کوچکی مخصوص به خود دارد .
دیروز برای سلامتی کسی که نزد شما عزیز است می لرزیدید ، امروز بر سلامت خود بیمناکید ، فردا اضطرابتان راجع به پول خواهد بود ، پس فردا زخم زبان یک مفتری اندوهگینتان خواهد ساخت، پسین فردا بدبختی یک دوست سبب تأثرتان خواهد شد ، سپس بدی یا خوبی هوا ، پس از آن شکستن یا گم شدن چیزی نفیس ، پس از آن تفریحی که به دلیل آن وجدان و ستون فقرات ملامتتان می کند ، یک بار دیگر جریان امور عمومی .
این در صورتی است که آلام قلبی را به شمار نیاوریم و همچنین امتداد می یابد ،
ابری از میان میرود ، ابر دیگری پدیدار می شود .
در هر صد روز به زحمت یک روز اتفاق می افتد که آفتاب شادمانی برای شما بدرخشد و حال آن که شما از افراد نادری هستید که سعادت دارند .
اما دیگر آدمیان ظلمت را که بر سرشان افتاده است .....
کسانی که صاحب فکرند این عبارت را کمتر به کار می برند :
« خوشبختان و بدبختان »
در این عالم که مسلمأ دهلیز عالم دیگری است خوشبخت وجود ندارد .
تقسیم واقعی بشر از این قرار است :
« روشنان و تاریکان »
کاستن از تعداد تاریکان و افزودن بر تعداد روشنان هدف اصلی است .
از این جهت است که فریاد کنان می گوئیم :
تعلیم ! دانش !
خواندن و آموختن روشن کردن آتش است .
از هجی کردن هر هجا شراره ای بیرون می جهد .
در واقع کسی که می گوید روشنایی ، واجب نمی آید که بگوید شادمانی .
آدمی در روشنایی رنج می برد ، افراط در آن می سوزاند ، شعله دشمن بال و پر است .
سوختن و از پرواز وا نماندن خارقه ای از نبوغ است .
هنگامی که بشناسید و هنگامی که دوست بدارید باز هم رنج خواهید برد ،
روز با چشم اشکبار به وجود می آید .
روشنان اگر هم هیچ مورد برای گریستن نداشته باشند بر ظلمت زدگان می گریند .....
بینوایان جلد 2 ص 322
میخوام بخرمش
[edit=گیلدخت]1392/10/17[/edit]
من دقیقااااااااااااااااااااااااا موافقم با نظرت[/quote]
ولی به نظر من تمام قشنگی این کتابا و کاملشون به توصیف های خیلی قشنگشه