پرندگان نیز رفتند
نویسنده:
یاشار کمال
مترجم:
مصطفی ایلخانی زاده
امتیاز دهید
✔️ یک سنت ترکی باستانی وجود دارد که به هر کسی که یک پرنده کوچک را آزاد کند نوید جایی در بهشت داده می شود. سه پسر برای اینکه بتوانند جایگاه خود را در بهشت فراهم کنند و البته کسب درآمدی داشته باشند، کاری گرفتن پرندگان را آغاز می کنند تا مردم بتوانند آنها را آزاد کنند...
«پرندگان نیز رفتند» داستانیست نمادین. روایتی از شغلی ورافتاده و سبکی از زندگی که در هیاهوی مدرنیسم گم شده است. سرگذشت سه نوجوان که با پیشینههای جورواجور و از شهرهای مختلف به استانبول رسیدهاند و زندگی جدیدی جستوجو میکنند، یک زندگی بیدغدغه و رویایی. البته رویای هر کدام با دیگری متفاوت است، یکی به بیغولهای برای اسکان مادرش راضیست و دیگری به بازپسگیری قالی یادگاری جهاز مادرش و عشقبازی با روسپیها؛ آن یکی هم سودای ویلاها و زنها را در سر میپروراند.
ماجرا در دشت فلوریا، در کنارهی استانبول و میان جنگل و تیغزار و دریا، میگذرد. سلیمان و سمیح و خیری برای پولآوردن در فلوریا چادر زدهاند و انبوه پرندهگانی را که در آن فصل سال در آنجا هستند به تور میاندازند. گاهی شاهین یا پرندهی کمیابی شکار میکنند و چند صد لیرهای گیرشان میآید، اما بیشتر اوقات فقط پرندههای ریز بیقیمت گرفتار تور میشوند. این پرندهها ارزشی ندارند؛ فقط میتوان آنها را در قفس انداخت و به شهر برد و دانهای دو و نیم لیره به کسانی فروخت که دلشان میخواهد آنها را آزاد کنند.
بیشتر
«پرندگان نیز رفتند» داستانیست نمادین. روایتی از شغلی ورافتاده و سبکی از زندگی که در هیاهوی مدرنیسم گم شده است. سرگذشت سه نوجوان که با پیشینههای جورواجور و از شهرهای مختلف به استانبول رسیدهاند و زندگی جدیدی جستوجو میکنند، یک زندگی بیدغدغه و رویایی. البته رویای هر کدام با دیگری متفاوت است، یکی به بیغولهای برای اسکان مادرش راضیست و دیگری به بازپسگیری قالی یادگاری جهاز مادرش و عشقبازی با روسپیها؛ آن یکی هم سودای ویلاها و زنها را در سر میپروراند.
ماجرا در دشت فلوریا، در کنارهی استانبول و میان جنگل و تیغزار و دریا، میگذرد. سلیمان و سمیح و خیری برای پولآوردن در فلوریا چادر زدهاند و انبوه پرندهگانی را که در آن فصل سال در آنجا هستند به تور میاندازند. گاهی شاهین یا پرندهی کمیابی شکار میکنند و چند صد لیرهای گیرشان میآید، اما بیشتر اوقات فقط پرندههای ریز بیقیمت گرفتار تور میشوند. این پرندهها ارزشی ندارند؛ فقط میتوان آنها را در قفس انداخت و به شهر برد و دانهای دو و نیم لیره به کسانی فروخت که دلشان میخواهد آنها را آزاد کنند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پرندگان نیز رفتند
با تشکر از miran2009
در قالب یک کتاب/
یاشار کمال ناگفتههایی از زندگی خود را بیان کرد
کتابی شامل گفتگویی مفصل با یاشار کمال نویسنده کردتبار اهل ترکیه به زبان کردی و در اقلیم کردستان عراق منتشر شد.
کتاب «یاشار کمال از خودش میگوید» که متن گفتگوی بلند «آلان باسکو» نویسنده و روزنامهنگار ترک با یاشار کمال نویسنده کردتبار اهل ترکیه است، در اقلیم کردستان عراق منتشر شد گزارش خبرگزاری به نقل از PNA
ر این گفتگوی مفصل، زوایای پیدا و پنهان بسیاری از زندگی یاشار کمال بیان شده است.
کمال در این کتاب به سوالات متعدد باسکو پاسخ داده و درباره زندگی و نحوه خلق آثارش با او به گفتگو نشسته است.
این کتاب توسط «بکر شوانی» از ترکی به کردی برگردانده شده و در 312 صفحه و با شمارگان 500 نسخه از سوی وزارت فرهنگ دولت اقلیم کردستان عراق چاپ و منتشر شده است.
یاشار کمال از نویسندگان معاصر مشهور و کردتبار ترکیه و هم اکنون در آستانه 80 سالگی است. نام اصلی او «کمال صادق گوکچَلی» و والدینش از کردهای تنگدست وان بودند. یاشار کمال کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشت و در این ایام بود که یک چشم خود را از دست داد. وی همچنین شاهد به قتل رسیدن پدرش هنگام نماز خواندن در مسجد بود.
این نویسنده کردتبار ترکیهای در میان خوانندگان ایرانی هم نامی آشناست. بیشتر رمانهای یاشار کمال به زبان فارسی ترجمه شده و مقبولیت خاص و عام، یافته است. آثار کمال اگر چه از متن سرزمین و جغرافیایی محدود و مشخصی برآمدهاند، ساختار و محتوایی جهانی دارند. رمان «اینجه ممد» او تا کنون به بیش از 20 زبان منتشر شده و بارها به فیلم در آمده است.