زمزمه های یک شب سی ساله
نویسنده:
ایرج جنتی عطایی
امتیاز دهید
نسخه تایپی
ایرج جنتی عطایی را میتوان به پشتوانه کارنامه درخشانش معتبر ترین ترانه سرای معاصر ایران به شمار آورد؛ ترانه سرایی که در عین عاشقانه سرایی ،زخم های تاریخی یک ملت را هم در ترانه هایش منعکس کرده است؛برنایی سپید موی در جدال شبی مداوم که فضای پیرامون شاعر را انباشته و گویی سرِ رفتن ندارد…
شبی_به قول شاملو_سمج که شاعر در آن زاده شده،و بالیده و در خود، سرزمینی آفریده با هزار خورشید و کهکشان….
بیشتر
ایرج جنتی عطایی را میتوان به پشتوانه کارنامه درخشانش معتبر ترین ترانه سرای معاصر ایران به شمار آورد؛ ترانه سرایی که در عین عاشقانه سرایی ،زخم های تاریخی یک ملت را هم در ترانه هایش منعکس کرده است؛برنایی سپید موی در جدال شبی مداوم که فضای پیرامون شاعر را انباشته و گویی سرِ رفتن ندارد…
شبی_به قول شاملو_سمج که شاعر در آن زاده شده،و بالیده و در خود، سرزمینی آفریده با هزار خورشید و کهکشان….
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زمزمه های یک شب سی ساله
با طلوع عشق من و تو ، هم زمین هم ستاره بود
ممنون از اشتراک این کتاب با ارزش .
من چي بگم كه در خور باشه
ناتوانم
مرسي از لطف شما
خب آخرشه دیگه!
من دارم تو آدمک ها میمیرم
تـو بـرام از پریا قصـه مـیگی
من توی پیله وحشت میپوسم
برام از خنـده چرا قصـه میگی...
تو اگر میدانستی که چه دردی دارد،
که چه زخمی دارد،
خنجر از دست عزیزان خوردن،
از من خسته نمی پرسیدی:
"آه، ای مرد، چرا تنهائی؟"
واژه ها كم مي آرن
تقريبا يه سال پيش بود كه ازشون يه مجموعه خوندم...
دستاي آدم رو براي نوشتن ترانه قلقلك مي ده و اين آدم رو سر ذوق مي آره...
خانه سرخ و كوچه سرخ است و خيابان سرخ است
باري از خون پهنه برزن و ميدان سرخ است
ده به ده پرچم خشم است كه برميخيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است
تا گل خوني فرياد در اين باغستان
ساقه از ضربه شلاق زمستان سرخ است
وحشتي نيست از انبوه مسلسل داران
تا در اين دشت غرور كينه داران سرخ است
رو سياه است اگر اين شب مردم كش بد
تا دم صبح وطن سينه ياران سرخ است
با تو سرسبزي از ايثار سيه پوشان است
اي مسلط دستت از خون شهيدان سرخ است