توهم تکامل
نویسنده:
محمدعلی کوشش
امتیاز دهید
.
تکامل گراها می گویند که نخستین سلول در زیر حجم عظیمی از آبهای گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهای سهمگین، به طور غیرارادی و ناگهان ظاهر شد. وقتی از آنها می پرسیم که چگونه چنین چیزی ممکن بوده، آنها می گویند که به شکل معجزه آسایی این اتفاق روی داده است. از آنها می پرسیم آیا می توانید در همان شرایط از مواد بی جان مواد زنده در آزمایشگاه بسازید، بی پاسخ می مانند و فقط یک سری نظریات تخیلی را ارائه می دهند.
سپس وقتی می پرسیم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گیاهان و حیوانات را حیات ببخشد، آنها با گفتن این که "اتفاقی" بوده، قضیه را جمع بندی می کنند. آنها یک الهه خیالی به نام شانس دارند و به راحتی این گونه استدلال های سفسطه آمیز را به میان می آورند. آنها می گویند که گل ها، گیلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هایی که اتم را می شکافند و به سفر فضا می روند، به صورت اتفاقی خلق شده اند. حتی یک کودک دبستانی هم به این نظریه می خندد، اما کسانی که تحصیل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدی می گیرند و برایش توجیه می سازند. این نشان می دهد که داروینیسم چگونه به لحاظ زبانی مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بین برده، و مردم کم کم دارند حقیقت را مشاهده می کنند. داروینیسم به زودی به تاقچه های پرغبار تاریخ سپرده می شود و مردم از این که چگونه یک عمر فریفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشی دارونیسم، خیمه ماتریالیست فرو خواهد ریخت.
ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند. زمانی مردم جاهل از گل و آب مجسمه ای می ساختند و می گفتند این خدای ما است. و آن بت بی جان را که قادر به انجام کوچکترین کاری نبود خدا و آفریننده خود می دانستند . امروزه همان بت پرستی پیشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل دیگری در آمده است. در حقیقت ماتریالیست ها و ماده گرایان می گویند که خدای آنها همان ماده و طبیعت است. یعنی در کره زمین که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکی یعنی همان گل(بت- ماده) تشکیل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئیده است. اما غافل از اینکه ماده بدون وجود هوش و آفریدگاری بی نهایت هوشمند، به اندازه همان بت گلی، قدرت دارد و قادر به آفرینش یک مگس هم نیست.
در این کتاب با دلایلی کاملا عقلانی ثابت می کنیم که تکامل یک توهم بیش نیست. موضوعاتی همچون " عدم امکان آمیزش" و " قوس کف پا " برای اولین بار در این کتاب مطرح می شوند و بر اساس آنها و همچنین ذکر دلایل دیگر به رد نظریه تکامل می پردازیم و در فصل دوم نظریه جنجالی انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح مطرح گردیده است. در فصل سوم ، به بررسی پیچیدگی های حیات می پردازیم که نشان می دهد که تصور اینکه حیات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بی پایه و بی اساس و تا چه حد تخیلی می باشد.
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
بیشتر
تکامل گراها می گویند که نخستین سلول در زیر حجم عظیمی از آبهای گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهای سهمگین، به طور غیرارادی و ناگهان ظاهر شد. وقتی از آنها می پرسیم که چگونه چنین چیزی ممکن بوده، آنها می گویند که به شکل معجزه آسایی این اتفاق روی داده است. از آنها می پرسیم آیا می توانید در همان شرایط از مواد بی جان مواد زنده در آزمایشگاه بسازید، بی پاسخ می مانند و فقط یک سری نظریات تخیلی را ارائه می دهند.
سپس وقتی می پرسیم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گیاهان و حیوانات را حیات ببخشد، آنها با گفتن این که "اتفاقی" بوده، قضیه را جمع بندی می کنند. آنها یک الهه خیالی به نام شانس دارند و به راحتی این گونه استدلال های سفسطه آمیز را به میان می آورند. آنها می گویند که گل ها، گیلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هایی که اتم را می شکافند و به سفر فضا می روند، به صورت اتفاقی خلق شده اند. حتی یک کودک دبستانی هم به این نظریه می خندد، اما کسانی که تحصیل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدی می گیرند و برایش توجیه می سازند. این نشان می دهد که داروینیسم چگونه به لحاظ زبانی مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بین برده، و مردم کم کم دارند حقیقت را مشاهده می کنند. داروینیسم به زودی به تاقچه های پرغبار تاریخ سپرده می شود و مردم از این که چگونه یک عمر فریفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشی دارونیسم، خیمه ماتریالیست فرو خواهد ریخت.
ماتریالیست های امروز همان بت پرستان دیروز هستند. زمانی مردم جاهل از گل و آب مجسمه ای می ساختند و می گفتند این خدای ما است. و آن بت بی جان را که قادر به انجام کوچکترین کاری نبود خدا و آفریننده خود می دانستند . امروزه همان بت پرستی پیشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل دیگری در آمده است. در حقیقت ماتریالیست ها و ماده گرایان می گویند که خدای آنها همان ماده و طبیعت است. یعنی در کره زمین که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکی یعنی همان گل(بت- ماده) تشکیل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئیده است. اما غافل از اینکه ماده بدون وجود هوش و آفریدگاری بی نهایت هوشمند، به اندازه همان بت گلی، قدرت دارد و قادر به آفرینش یک مگس هم نیست.
در این کتاب با دلایلی کاملا عقلانی ثابت می کنیم که تکامل یک توهم بیش نیست. موضوعاتی همچون " عدم امکان آمیزش" و " قوس کف پا " برای اولین بار در این کتاب مطرح می شوند و بر اساس آنها و همچنین ذکر دلایل دیگر به رد نظریه تکامل می پردازیم و در فصل دوم نظریه جنجالی انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح مطرح گردیده است. در فصل سوم ، به بررسی پیچیدگی های حیات می پردازیم که نشان می دهد که تصور اینکه حیات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بی پایه و بی اساس و تا چه حد تخیلی می باشد.
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی توهم تکامل
نمیدانم این کتاب کی نوشته شده ولی حدود 5 سال پیش در آزمایشگاه از ترکیب مواد شیمیایی و در شرایط ویژه شبیه سازی شده از دوره های نخستین زمین توانستند "کروموزم تک سلولی" تولید کنند و این یعنی حیات خلق شد البته توسط آدم و در عمل و با پیشرفت بیشتر هر گونه ای را میتوان "خلق" کرد.
همان زمان هم من به شدت تعجب کردم که چرا این خبر حیرت آور که قطعا مهم ترین عمل علمی تاریخ بود اینگونه در رسانه ها مهجور ماند و پوششی بدان داده نشد -رسانه های بین المللی- البته حالا برایم قابل درک است : در حالی که حتی درجایی مانند آمریکا کاسبان خلقت و تبعات آن به سیستم آموزشی فشار می آورند که درسهای مربوط به تکامل را از برنامه های درسی حذف کنند چه انتظار میتوان داشت!
به هرحال بدون انجام این عمل هم استدلال تکامل بقدر کافی نیرومند و ادله علمی مرتبط با آن چنان غیرقابل انکار بود که هر "خرد نقاد خودبنیادی" را قانع میکرد و تنها کسانی که به دامان استدلالهای شبه فلسفی مغالطه آمیز و حلقه گمشده داروین آویخته اند برای حفظ هویت یا باور خویش به مخالفت با آن ادامه میدهند.
اش درست نیست، به گمان بنده نیت وی وسعت دادن به خرافات و ترویج باورهای پوسیده یهودیان و نصرانی ها است.به احتمال زیاد وی فردی منحرف و متوهم و دارای عقاید فاسد است.کلیب ها و این
به اصطلاح کتاب وی یک دینار ارزش ندارد. ضمناً پیشنهاد می کنم وقت گرانبهای خود را صرف خواندن گفتار متعفن و گندیده ی وی نفرمائید، [/quote]
این جناب نیکدوست عزیز ما مصداق بارز یک "ترول" هستند در این سایت. اگر نگاهی به پروفایل ایشون بکنید میبینید که ایشون تا به حال نه یک کتاب به کتابهای این سایت افزوده اند و نه به هیچیک از کتابها علاقه دارند و فقط و فقط از یک کتاب تنفر دارند. حضور ایشان در این سایت فقط برای نوشتن کامنتهای تاریخ مصرف گذشته و به انحراف کشیدن بحثهاست. مشخصا حتی یک جلد از کتابهایی را که در ذیلشون کامنت میگذارند رو نخونده اند وگرنه بایستی لااقل از بین افزون بر 42000 کتاب، یک یا دو جلد مورد علاقه و یا تائیدشون باشد.
هرچند با نظر و دیدگاه آقای کوشش و براهینی که برای اثبات مدعای خود میارند به هیچ وجه موافق نیستم و نظریه ایشون رو تائید نمیکنم، اما من هم بر ادب و متانت و خویشتنداری ایشون صحه میگذارم و اون رو ستایش میکنم. میشه نظری کاملا خلاف جهت شواهد و قرائن علمی داشت ولی بدون دشنام و تمسخر دیگران اون رو بیان کرد. متاسفانه آقای نیکدوست همیشه عادت دارند عدم دانش و آگاهی خودشون رو در تمامی عرصه ها در ذیل مطالب مختلف به رخ بکشند و هیچوقت برای ادعا خودشون نه دلیلی بیان میکنند و نه ار روشهای علمی و ارجاع و تحقیق خبر دارن. مانند علما صدر اسلام یک بیان کلی را افاضه میکنند و میگویند همین صحیح است و بس بدون دلیل و برهان. اما اخیرا متاسفانه علاوه بر عدم دانش و آگاهی، بی ادبی و سخیفنگاری خودشون رو هم با بددهنی و توهین و افترا علنی نموده اند و هرکه را که مخالف اراجیف ایشان نظر بدهد مینوازند. در آخر هم چند بیت شعر نامربوط مضحک را جهت اظهار فضل به متن اضافه میکنند به خیال اینکه دهان منتقدین جفنگیات و نظرات ماقبل تاریخ ایشان بسته میشود. نمیدانند دوران اثبات مدعا با شعر و لغز به پایان رسیده.
metallic tubes dug out of 65-million-year-old Cretaceous chalk in France
تیوب فلزی پیدا شده در فرانسه مربوط به دوران کرتاسه در 65 میلیون سال پیش
human finger found in the Canadian Arctic also dates back 100 to 110 million years ago
جا دست انسان پیدا شده در کانادا مربوط به 100 تا 110 میلیون سال پیش (قاره آمریکا)
اما با جهش های تصادفی، هیچ گونه اطلاعات جدیدی در دی ان ای قرار نمی گیرد. در سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی، جهش اتفاقی همانند یک نویز می باشد که همیشه باعث خرابی سیگنال ها می گرددو هرگز نمی تواند اطلاعات جدیدی را بوجود بیاورد و یا باعث زیاد شدن اطلاعات شوند.
در قرن ۲۱ تلاش های زیادی برای ایجاد جهش هایی در دی ان ای و ایجاد مخلوقات جدید بر روی مگس های میوه انجام شد ولی چیزی جز مگس های میوه مریض که دیگر قادر به تولید مثل و یا پرواز نبوده اند بدست نیامده است. و ثابت شده است که یک مگس میوه برای همیشه مگس میوه خواهد ماند. و این به آن معنی است که: با جهش اتفاقی نمی توان اطلاعات موجود در دی ان ای را افزایش داد.
دی ان ای فقط یک مولکول نیست بلکه یک کد، یک زبان و یک مکانیزم ذخیره اطلاعات است. تمام کدهایی که ما می شناسیم توسط یک هوش ایجاد می شوند. یک هوش و یک انسان هوشمند کدهای باینری (۰و۱) کامپیوتر را می نویسد. همچنین یک هوش کدهای موسیقی را می نویسد. بنابراین اطلاعات موجود در دی ان ای می بایست توسط یک هوش ایجاد شده باشد. در حقیقت دی ان ای و اطلاعات موجود در آن ثابت می کند که یک طراح بینهایت هوشمند (آفریدگار) وجود دارد.
همچنین اطلاعات از جنس ماده و انرژی نیست و امکان ایجاد اطلاعات توسط ماده و انرژی وجود ندرد. ایجاد اطلاعات توسط ماده همانند آن است که در یک کامپیوتر (سخت افزار-ماده) با گذر زمان و تحت تاثیر محیط، نرم افزار (اطلاعات) بوجود بیاید که چیزی کاملا غیر ممکن است زیرا اطلاعات از جنس ماده نیست.
در حقیقت چون امکان ایجاد اطلاعات توسط ماده و انرژی وجود ندارد و چون برای ایجاد عضو جدید و یا ایجاد گونه جدید می بایست اطلاعات موجود در دی ان ای تغییر کند لذا هیچ مکانیزم تکاملی که بتواند یک گونه را به گونه دیگر تبدیل کند وجود ندارد.
در حقیقت دو مکانیزم تکاملی، یعنی انتخاب طبیعی(natural selection) و جهش اتفاقی(random mutation)، به هیچ وجه قادر به ایجاد اطلاعات نمی باشند و لذا امکان ایجاد اطلاعات جدید برای ایجاد عضو جدید در یک گونه و یا ایجاد گونه جدید توسط محیط و ماده وجود ندارد و این چیزی است که تکامل داروینی را با یک بحران مواجه می سازد.
چنانچه زمان خواندن کتاب رو ندارید می تونید کلیپ صوتی و تصویری رو به مدت ١٥ دقیقه ببینید
https://zarinp.al/145721
لینک دانلود و خرید کتاب توهم تکامل فایل pdf
https://zarinp.al/143662
وچنانچه نمی خواهید هزینه کنید وبلاگ توهم تکامل را بخوانید :
http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-36.aspx
آیا ماده می تواند اطلاعات را بوجود بیاورد یا اطلاعات در درون ماده ذخیره می شوند؟
ماده- انرژی - اطلاعات
دی ان ای چیست؟ رشته های دی ان ای از واحدهایی متشکل از قند و گروه فسفات میباشد که به صورت متناوب و تکراری در طول رشته قرار گرفتند. همچنین DNA حاوی چهار زیر واحد dc و dG و dT و dA میباشد. مقادیر متوالی dT و dA با یکدیگر و dc و dG نیز با یکدیگر مساوی میباشند.
اما دی ان ای، تنها یک مولکول پروتئینی نمی باشد بلکه یک کد، یک زبان و یک مکانیزم ذخیره اطلاعات است. مفهوم کد چیست؟ در شکل های زیر در سمت چپ کدهای موسیقی و کد باینری صفحه ویندوز نمایش داده شده است. در حقیقت می توان گفت که کد موسیقی نقشه ای است برای ایجاد موسیقی که به صورت رمز گونه نوشته شده است. همچنین کد های باینری ترکیبی از ۰ و ۱ هستند که در کنار هم قرار گرفته اند و مفاهیم خاصی را بیان می کنند. نقشه شماتیک یک شهر نیز مجموعه از علائم و کد می باشد که هر کدام از آن ها معنی و مفهوم خاصی دارد و هر نقشه منحصر به همان شهر می باشد و اطلاعات همان شهر را نشان می دهد.
زبان نیز یک کد و یک قرارداد می باشد. هر لغت در هر زبانی، از تعدادی از کلمات تشکیل شده است که با در کنار هم قرار گرفتن آنها معنی و مفهوم و اطلاعات خاصی بیان می گردد. مثلا: برادر بزرگ
همانند کد های بیان شده در درون سلول نیز دی ان ای اطلاعات و نقشه منحصر به فرد هر شخصی را در خود قرار داده است. در زبان DNA، حروف شامل ( A, C, T, and G) می باشند. که در RNA به ( A, C, U, and G) تبدیل می شوند. کلیه اطلاعاتی که برای ساخت سلول جدید مورد نیاز است در مولکول دی ان ای رمز نویسی می شود. برای نشان دادن یک کپی از شما، نیاز به سه بیلیون از این کدها می باشد و در کنار هر سلول بدن شما این سه بیلیون کد وجود دارد.
اما اطلاعات موجود در دی ان ای چگونه خوانده می شود؟
بنابراین ذخیره کننده و انتقال دهنده اطلاعات ژنتیکی و یا به عبارتی ارثی این دسته از مولکولها هستند . این مولکول ها وزارت اطلاعات سلول شناخته شده که حاوی اطلاعات محرمانه برای هر شخص خاص هستند . اگر قرار باشد اطلاعات ذخیره شده در DNAنوشته شود، لازمه آن فراهمسازى کتابخانه بزرگى با 900 جلد کتاب 500 صفحهاى است؛ امّا اطلاعاتى که این کتابخانه بزرگ نگاهدارى مىکند در مولکولهاى DNA داخل هسته سلول رمزنویسى مىشود؛ این اطلاعات در ۱۰۰ تریلیون سلول بدن انسان وجود دارند و اطلاعات کاملی از رنگ مو و چشم و پوست و همچنین قد و شکل و ساختمان ۲۰۶ استخوان بدن. ۶۰۰ ماهیچه و هزار ترلیون رابطه بین نرونهای مغز و نقشه مربوط به ۹۷۰۰۰ کیلومتر رگ را در خود ذخیره می کنند.
اطلاعات(information) توسط ماده(matter) و انرژی(energy) منتقل می شود. همچنین اطلاعات در ماده و انرژی ذخیره می شود. اما ماده و انرژی خود نمی توانند اطلاعات را بوجود بیاورند.
برای ایجاد عضو جدید در یک گونه، می بایست اطلاعات لازم برای ساخت این عضو در دی ان ای موجود زنده قرار بگیرد. همچنین این عضو می بایست با سایر اعضا در ارتباط باشد و بصورت هماهنگ عمل کند. مثلا برای ایجاد یک بال در یک خزنده می بایست اطلاعات مربوط به ساخت بال، در دی ان ای قرار گیرد.
قسمتی از مقدمه کتاب توهم تکامل: (که در معرفی کتاب و در بالا هم آمده است)
رمز موفقیت در یک جمله نهفته است. تنها به اندیشه خودتان اعتماد کنید. نظرات دیگران را بخوانید اما اندیشه خود را بکار بیندازید. پس این کتاب را بخوانید و در مورد مطالب آن اندیشه کنید و خود در نهایت قضاوت کنید.
چنانچه زمان خواندن کتاب رو ندارید می تونید کلیپ صوتی و تصویری رو به مدت ١٥ دقیقه ببینید
https://zarinp.al/145721
لینک دانلود و خرید کتاب توهم تکامل فایل pdf
https://zarinp.al/143662
وچنانچه نمی خواهید هزینه کنید وبلاگ توهم تکامل را بخوانید :
http://delusionofevolution.blogfa.com/cat-36.aspx
اش درست نیست، به گمان بنده نیت وی وسعت دادن به خرافات و ترویج باورهای پوسیده یهودیان و نصرانی ها است.به احتمال زیاد وی فردی منحرف و متوهم و دارای عقاید فاسد است.کلیب ها و این
به اصطلاح کتاب وی یک دینار ارزش ندارد. ضمناً پیشنهاد می کنم وقت گرانبهای خود را صرف خواندن گفتار متعفن و گندیده ی وی نفرمائید،
معمولا سوالی که پرسیده می شود، این است که چگونه حضرت نوح مثلا به قطب رفته و یک خرس قطبی را با خود آورده و در کشتی گذاشته است؟ چگونه می توان این حیوانات را از نقاط مختلف زمین جمع کرد و در یک کشتی گذاشت؟!
باید بیان شود که این نوح نبوده که به قطب رفته است. بلکه این خرس بوده که به قطب رفته است. حضرت نوح نوعی خرس را که نیای خرس های قهوه ای و قطبی است و در منطقه ای که نوح زندگی می کرده وجود داشته است در کشتی می گذارد و این حیوان در طی هزاران سال بعد از پیاده شدن از کشتی نوح جمعیتشان افزایش یافته است و با توجه به اینکه در آن زمان قاره ها به هم وصل بوده اند لذا به نقاط مختلف مهاجرت کرده اند. این موضوع در مورد سایر حیوانات نیز اتفاق افتاده است. اساسا یکی از دلایلی که در تائید حرکات صفحات زمین(plate tectonic) استفاده می شود همین متشابه بودن تنوع حیات حیوانات در مناطقی است که زمانی به هم وصل بوده اند. توجه داشته باشید که تنوع حیات در منطقه ای که نوح در آن زمان زندگی می کرده است الزاما نبایستی اکنون هم وجود داشته باشد. بلکه این تنوع می تواند اکنون دستخوش تغییر شده باشد. مثلا کسی نمی توان بگوید: که فیل فقط در هند است و یا کانگورو فقط در استرالیا می باشد.
اجازه بدهید همین خرس قطبی را بیشتر توضیح بدهم:
فرض کنید دو گروه انسان مختلف به قطب سفر کنند. گروه اول: سیاه پوستانی که لباس های سیاه نیز پوشیده اند و گروه دوم: سفید پوستانی که لباس سفید پوشیده اند. طبیعتا در محیطی که پوشیده از برف است گروه اول به راحتی دیده می شوند و ممکن است توسط موجودات مختلف مورد حمله واقع شوند (مثلا توسط همین خرس قطبی) و یا اینکه نتوانند موجودی را برای تغذیه شکار کنند زیرا از دور دیده می شوند. لذا به مرور زمان جمعیت گروه اول کاسته می شود و فقط گروه دوم که به راحتی در محیط استتار می شوند باقی می مانند. من این را قانون استتار می نامم. استتار همان چیزی است که انسان ها از آن به عنوان یک نیروی دفاعی در مقابل دشمن در جنگ ها استفاده می کنند و اینگونه بقای خود را محتمل تر می سازند.
حال فرض کنید یک دسته خرس های قهوه ای خانه طبیعی خود را رها کنند و به سمت شمال (قطب شمال) حرکت کنند. در این محیط جدید خرس ها با پوست رنگ روشنتر راحتر می توانند خوک های آبی را شکار کنند و اینگونه بقای خود را محتمل تر می سازند و نهایتا رنگ جمعیت خرس ها تغییر می کند. این همان قانون استتار است. آیا شما بین خرس قهوه ای و خرس قطبی اختلاف زیادی بجز اختلاف در رنگ پوست می بینید؟
لذا تنها یک نوع خرس در کشتی قرار گرفته است و از همان خرس، در اثر گذر زمان خرس های مختلف منشعب شده اند ولی خرس تا میلیارها سال دیگر، همان خرس خواهد ماند و به وال تبدیل نمی شود.
در مورد سایر حیوانات نیز به همین شکل بوده است. فقط یک جفت حیوان در کشتی قرار گرفته است و از همان یک جفت در طی زمان 65 میلیون سال، گونه های مختلف از آن نوع حیوان منشعب شده اند. طبیعتا قرار دادن شاخه های اصلی در درون یک کشتی کاری شدنی خواهد بود.
در حقیقت باید گفت که چه حیوانات خشکی از انقراض عظیم کرتاسه جان سالم به در برده اند؟ مطمئنا تعداد این حیونات بسیار اندک می باشند. این تعداد حیوان همان حیوناتی هستند که در کشتی نوح قرار گرفته اند.
چنانچه زمان خواندن کتاب رو ندارید می تونید کلیپ صوتی و تصویری رو به مدت ١٥ دقیقه ببینید
https://zarinp.al/145721
لینک دانلود و خرید کتاب توهم تکامل فایل pdf
https://zarinp.al/143662