با سلام ...
حیفم اومد متن کانل این شعر رو نذارم ...
"به یاد کودکی "
اولین روز دبستان باز گرد
کودکی ها شاد وخندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه وخروس
روبه مکارو دزدو چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای دردورنج کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بودو تفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام وهم یادت بخیر
یاد درس آب بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد این مشقها را خط بزن
من هم یه سوال دارم
چرا سرزمینی که تاریخ و فرهنگ مستقلی داره باید روزشمارش مربوط به خودش نباشه؟
حالا به هر آئینی هستند باشند چرا روزنگار شروع تمدن مربوط به خودمون نیست؟
هخامنشیان رو از تاریخ مدارس برداشتند
مگه کوروش پادشاه ماد و پارس و پارت که سه پهنه ی فلات ایران بودند نبود؟
نسلهایی بعدی که تو این فرهنگ رشد میکنند توی مدرسه چیکارشون میکنند...
سلام به تمام دوستان خوبم دلم براتون تنگ شده بود یک ماهی هست که نبودم خوب یه سئوال2527 شاهنشاهی یعنی چند سال پیش به هجری ؟
منم خیلی دوس دارم بخونمش اما لینک دانلود خرابه اگه کسی داره برام ایمیل کنه ممنون [email protected]
همتون خوب و پیروز باشید
انشاالله
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کتاب فارسی اول دبستان دوران قبل از انقلاب - سال 1357
حیفم اومد متن کانل این شعر رو نذارم ...
"به یاد کودکی "
اولین روز دبستان باز گرد
کودکی ها شاد وخندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه وخروس
روبه مکارو دزدو چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای دردورنج کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بودو تفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام وهم یادت بخیر
یاد درس آب بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد این مشقها را خط بزن
هیچی بعد از اینکه همه پادشاهان قبل از اسلام حذف شدن تازه ما متوجه میشیم که دایناسورها با ظهور اسلام نسلشون منقرض شده
چرا سرزمینی که تاریخ و فرهنگ مستقلی داره باید روزشمارش مربوط به خودش نباشه؟
حالا به هر آئینی هستند باشند چرا روزنگار شروع تمدن مربوط به خودمون نیست؟
هخامنشیان رو از تاریخ مدارس برداشتند
مگه کوروش پادشاه ماد و پارس و پارت که سه پهنه ی فلات ایران بودند نبود؟
نسلهایی بعدی که تو این فرهنگ رشد میکنند توی مدرسه چیکارشون میکنند...
منم خیلی دوس دارم بخونمش اما لینک دانلود خرابه اگه کسی داره برام ایمیل کنه ممنون
[email protected]
همتون خوب و پیروز باشید
انشاالله
:((
دوست عزیز setareha68
شعری که گذاشتی خیلی قشنگ بود. خیلی باهاش حال کردم. ممنون
شعری که گذاشتی خیلی قشنگ بود. خیلی باهاش حال کردم. ممنون