رسته‌ها
زندگی نامه کوروش بزرگ
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 329 رای
بخشی از پیشگفتار این نسک:
بایسته است که هر ایرانی میهندوست نَسکِ (کتابِ) زندگینامهِ کوروش بزرگ را بخواند تا در کنار یادگیریِ آموزش های فرخویی (اخلاقی) از این رادمرد بُزرگ، هُنر مُبارزه در زندگی را نیز در آموزشگاهِ این بُزرگترین نابغهِ رزمی جهان بیاموزد که چگونه از راه بکارگیری شگردهایِ هوشمندانه و وَدایش های (تصمیم هایِ) خَرَدمندانه و بجا با کمترین هزینه بر گرفتاریهای زندگی روزمره اش چیره گردد.
باهمهِ ویژگی هایِ فرخوییِ (اخلاقی) ستایش انگیزی که کوروش داشت، او یک پدیدهِ جُدابافته ( استثنایی) از مردم ایران نبود، او بازده و دست پروردهِ یک آیین و فرهنگِ آدمساز بود که به جان مردم، هاگ هایِ آدمی (حقوق بشر) و هاگِ (حق) آزادی شان ارج میگُذاشت، همان آیینی که امروز شوربختانه به فراموشی سپرده شده است. در درونِ هر ایرانی میهندوست یک کوروش با همهِ نیکی ها و آزادگیش نهفته است که میتواند از درون او برخیزد و نمایان شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
673
آپلود شده توسط:
ghalam1356
ghalam1356
1390/06/01

کتاب‌های مرتبط

مردی که از تاریخ آمد
مردی که از تاریخ آمد
4 امتیاز
از 32 رای
کوروش بزرگ
کوروش بزرگ
4.5 امتیاز
از 82 رای
دیپلماسی دولت هخامنشی
دیپلماسی دولت هخامنشی
4.2 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی نامه کوروش بزرگ

تعداد دیدگاه‌ها:
879
خیلی خوشحالم کتابناک دوباره از سر گرفته شد...
بی نهایت خوشحالم...
وحشتناک خوشحالم...
یادش بخیر
یه موقعی تو این سایت ، هِی داد میزدیم و فریاد میکردیم که ای ایهاالناس ، اینقدر نگید : « کوروش پدرِ ایران و کورش چنین و کوروش چنان »
والله که کوروش هم یه خــ...ـــری بوده مثِ بقیهء امپریالیست های دنیا
مثِ بقیهء خودکامه ها
هی تو بوقِ ناسیونالیسم و شوونیسم نبوقید!
اما خب
حرفهامون خاک شد تو سایت و ...
نمیدونم چرا این سایت قابلیتِ سرچ توی کامنتهای افراد رو نداره!
اما خب ، این پیشنهاد رو هم یه جای روی یه دیواری ، به یادگاری نوشتیم!!!!
من شخصاً پیشنهاد زیاد دادم!
اما خب ...
بگذریم.
در موردِ کوروش ، یک حرف کافی ست
کوروش حتی اگه بهترین جنگ سالار باشه ، باز هم توی زندگیش ، حق های بسیاری رو زیرِ پا گذاشت
حتی اگه کوروش بزرگترین شاهِ جهان باشه ، باز هم یه « خودکامه » ست
حتی اگه کوروش ، پدرِ آریایی باشه ، باز هم 70 درصدِ ایرانی ها ، آریایی نیستن!
کوروش هم یه بنده خدایی بود ، مثِ بقیه
من اهل یونان یا آتن نیستم . بلکه من شهروند جهانم . ( سقراط)
24 سال و 4 ماه و 3 هفته و 1 روز
کتابناک دومرتبه باز شد!
تنها چیزی که میشد گفت ، نظرم رو به خودش جلب کرد ، این بود که راحت میشه « گذرِ ایّام » رو اینجا دید
گرچه خاطره ها ، هنوز زنده و جاری هستند
توی ذهنِ من
یادبود خدایگان بزرگ ارتشتاران کوروش بزرگ هخامنشی...
مهم نیست که ایران در گذشته چه قدرتی بوده و چیکارا کرده؛مهم اینه که الان کجای دنیاست.یونان هم اون زمان مرکز تمدن و فلسفه دنیا بوده ولی الان وضعیتشو ببینید!:stupid:
من از نسل کوروشم ، که من ماندم و ماهیانه 45هزار تومان یارانه !!!
من از نسل ستارخان و باقرخانم ، که فقط ترافیک خیابانش برایم مانده !!!
از دریای کاسپین ، فقط ویلاهای ساحلی اش مانده برایم ...!!!
از خلیج فارسش ، فقط رای گیری هایش !!
از آذربایجانش ، برایم جک هایش مانده ...!
از سکه های دوره هخامنشی ، برایم ریال ماند !!
از آزادی بیان ، برایم دیوار های دستشویی های عمومی ماند ...!
به نقل از هرودوت یونانی: کورش در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی . کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از - او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید.
برام جالبه که هنوز دوروز از بازگشایی سایت نگذشته، که دوستان حسابی از خجالت هم در اومدن(!)
مراسم خاک سپاری کورش بزرگ
شش ساعت قبل از ورود جنازه به شهر پرسپولیس یاهمان تخت جمشید ، داریوش با درباریان تا بیرون شهر به استقبال جنازه رفتند وجنازه را آوردند .
نوزاندگان در پیشاپیش مشایعین جنازه ، آهنگهای غم انگیزی مینواختند ، پشت سر آنان پیلان وشتران سپاه وسپس سه هزارتن از سربازان بدون سلاح راه می پیمودند ، در این جمع سرداران پیری که درجنگهای کوروش شرکت داشته بودند نیز حرکت می کردند. پشت سرآنان گردونه باشکوه سلطنتی کوروش که دارای چهار مال بند بود وهشت اسب سپید با دهانه یراق طلا بدان بسته بودند پیش می آمدند. جسد بر روی این گردونه قرار داشت .
محافظان جسد و قراولان خاصه بر گرد جنازه حرکت می کردند. سرودهای خاص خورشید وبهرام می خواندند و هر چند قدم یک بار می ایستادند و بخور می سوزاندند. تابوت طلائی در وسط گردونه قرار داشت. تاج شاهنشاهی بر روی تابوت می درخشید ،خروسی بر بالایگردونه پر و بال زنان قرار داده شده بود این علامت مخصوص و شعار نیروهای جنگی کوروش بوده است.
پس از آن سپهسالار بر گردونه جنگی ( رتهه ) سوار بود و درفش خاص کوروش را در دست داشت. بعد از آن اشیا واثاثیه زرین و نفایس و ذخایری که مخصوص کوروش بود.
یک تاک از زر و مقداری ظروف و جامه های زرین حرکت می دادند. همینکه نزدیک شهر رسیدند داریوش ایستاد و مشایعین را امر به توقف داد و خود با چهره ایاندوهناک ،‌ آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد ؛ همه حاضران خاموش بودند و نفس ها حبس گردیده بود. به فرمان داریوش دروازه های قصر شاهی تخت جمشید را گشودند وجنازه را به قصر خاص بردند.
تا سه شبانه روز مردم با احترام از برابرپیکر کوروش می گذشتند و تاجهای گل نثار می کردند وموبدان سرودهای مذهبی میخواندند . روز سوم که اشعه زرین آفتاب بر برج و باروهای کاخ باعظمت هخامنشی تابید ، با همان تشریفات جنازه را به طرف پاسارگاد شهری که مورد علاقه خاص کوروش بود حرکت دادند. بسیاری از مردم دهات و قبایل پارسی برای شرکت دراین مراسم سوگواری بر سر راهها آمده بودند و گل وعود نثار می کردند .
در کنار رودخانه کوروش ( کر) مرغزاری مصفا و خرم بود. در میان شاخه های درختان سبز و خرم آن بنای چهار گوشی ساخته بودند که دیوارهای آن از سنگ بود .
هنگامیکه پیکر کوروش به خاک می سپردند ، پیران سالخورده و جوانان دلیر، یکصدا به عزای سردار خود پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولی هنوز چشمها بدان دوخته بود و کسی از فرط اندوه به خود نمی آمد که از آنجا دیده بردوزد. به اصرار داریوش ، مشایعین پس از اجرای مراسم مذهبی همگی بازگشتند و تنها چند موبد برای اجرای مراسم مذهبی باقی ماندند .
زندگی نامه کوروش بزرگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک