داستانهای اوا لونا
نویسنده:
ایزابل آلنده
مترجم:
علی رضا جباری
امتیاز دهید
✔️ مجموعه ای از داستانهای کوتاه با عناوین:
شهرزاد زاغه نشین ها / دو ورد / انتقام / طلاهای توماس وارگاس / کلاریسا / کاش دلم را به دست می آوردی / هدیه ای برای یک دلارام / توسکا / ولیمای / ایسترلوسرو / هایدلبرگ کوچک / همسر قاضی / جاده شمال / میهمان آموزگار / جایگاه شایسته / زندگی بی پایان / رازنامه های عشق / معجزه شگفت آور / قصر خیال / و ما از خاک زاده ایم
در پشت جلد کتاب میخوانیم که:
اوا لونا. ساکن شهر کوچک سانتاآگوا، همچون شهرزادی لاتینی به روایت قصههایی میپردازد که از گمنامترین افراد تا نامدارترین مردان سیاسی را در بر میگیرد. از دخترکی روستایی که در محاصره سیل، در مقابل چشم میلیونها بیننده تلویزیون جان میبازد تا دیکتاتور شیلی. اوالونا مانند روحی لاتینی در همه جا حضور دارد. از میخانهای حقیر تا کاخ افسانهای دیکتاتور. او روایتش را با این لحن به پایان میبرد: و شهرزاد همانگونه که داستان میگفت، چشمش به نخستین پرتوهای سحرگاهی افتاد. و از سر احتیاط لب از سخن گفتن فرو بست...
بیشتر
شهرزاد زاغه نشین ها / دو ورد / انتقام / طلاهای توماس وارگاس / کلاریسا / کاش دلم را به دست می آوردی / هدیه ای برای یک دلارام / توسکا / ولیمای / ایسترلوسرو / هایدلبرگ کوچک / همسر قاضی / جاده شمال / میهمان آموزگار / جایگاه شایسته / زندگی بی پایان / رازنامه های عشق / معجزه شگفت آور / قصر خیال / و ما از خاک زاده ایم
در پشت جلد کتاب میخوانیم که:
اوا لونا. ساکن شهر کوچک سانتاآگوا، همچون شهرزادی لاتینی به روایت قصههایی میپردازد که از گمنامترین افراد تا نامدارترین مردان سیاسی را در بر میگیرد. از دخترکی روستایی که در محاصره سیل، در مقابل چشم میلیونها بیننده تلویزیون جان میبازد تا دیکتاتور شیلی. اوالونا مانند روحی لاتینی در همه جا حضور دارد. از میخانهای حقیر تا کاخ افسانهای دیکتاتور. او روایتش را با این لحن به پایان میبرد: و شهرزاد همانگونه که داستان میگفت، چشمش به نخستین پرتوهای سحرگاهی افتاد. و از سر احتیاط لب از سخن گفتن فرو بست...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داستانهای اوا لونا
اگر کتاب های دیگر آلنده رو بذارید واقعا متشکر میشم
آخر معرفتی .
یه اسم ایرانی برای خودت بزار عزیز تا دل چسب بشی !