رسته‌ها
مانگدیم و خورشیدچهر
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 52 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 52 رای
حاوی هفت قصه

بخشی از کتاب:
چه دختری زیبا مثل پنجه آفتاب دانا و زیرک که صد مرد را تا لب چشمه می برد و تشنه بر می گرداند.
چالاک و بی بام سخندان و نکته سنج که دهان همه را می بست و خود هرگز وا نمی داد و مهربان تا بخواهی...
دغدغه بزرگ من در چند سال اخیر سرنوشت کره خاکی ماست که دو اسبه به سوی نابودی رانده می‌شود. بیکاری اجباری ده‌ها و به زودی صدها میلیونی… بیماری‌های واگیردار ناشناخته یا دوباره سر بر آورده… جنگ و کشتار به بهانه دعواهای مرزی، و دشمنی‌های قومی که می‌باید بازار فروش سلاح‌های از رده بیرون شده کشورهای پیشرفته را گرم بدارد.
زمین دارد رمق از دست می‌دهد. نفسش دارد به شماره می‌افتد. باید پیش از آن که دیر شود، به دادش رسید… خیزش عمومی جهان لازم است. هر جا و همه جا، در راستای مهار کردن تولید انبوه سلاح، و ناممکن ساختن اسراف دیوانه‌وار کنونی در مصرف. من نیستم؛ اما نگذارید جهان نابود شود. به‌پا خیزید!
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
180
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

ّبوف ولگرد
ّبوف ولگرد
5 امتیاز
از 2 رای
نامه ها
نامه ها
4.2 امتیاز
از 370 رای
گام های پیمودن
گام های پیمودن
3.8 امتیاز
از 6 رای
تپلی و چند داستان دیگر
تپلی و چند داستان دیگر
4.4 امتیاز
از 52 رای
زهرخند: مجموعه طنز
زهرخند: مجموعه طنز
4.4 امتیاز
از 7 رای
آیینه
آیینه
4.4 امتیاز
از 32 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.
مانگدیم و خورشیدچهر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک