وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، میتوانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
در آستانه
نویسنده:
احمد شاملو
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 538 رای
این دفتر شعر شامل ۲۷ شعر میباشد
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در آستانه
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.
این روزها اندیشه اش بیشتر و بیشتر باور دارم...آنجا که از دشواری وظیفه انسان بودن میگوید...سخت است ببینی که جهل و عصبیت مدرن هر بار از آستینی بیرون می آید و جان انسانها را بی هیچ بهانه تباه میکند...امثال نتانیاهو و مشعل که انسانها را قربانی توهماتشان میکنند ...داعشی که جهل و عصبیت را روسفید کرده...اوکراین و روسهای که تیر حماقت شان بر پیکر مسافران بی گناه هواپیما مالزی مینشیند و هزاران هزار مورد دیگر....
یادت جاوید ...
بر آستان دری که کوبه ندارد،
چرا که اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست و
اگر بیگاه به در کوفتنت پاسخی نمی آید.
کوتاه است در،
پس آن به که فروتن باشی.
آئینه ای نیک پرداخته توانی بود
آنجا.
تا آراستگی را
پیش از در آمدن
در خود نظر کنی
هر چند که غلغله آن سوی در زاده توهم توست نه انبوهی مهمانان،
که آنجا
تورا
کسی به انتظار نیست.
که آنجا جنبش شاید،
اما جمبنده ای در کار نیست:
نه ارواح و نه اشباح و نه قدیسان کافورینه به کف
نه عفریتان آتشین گاو سر به مشت
نه شیطان بهتان خورده با کلاه بوقی منگوله دارش
نه ملغمه بی قانون مطلق های متنافی.-
تنها تو
آنجا موجودیت مطلقی،
موجودیت محض،
چرا که در غیاب خود ادامه می یابی و غیاب ات
حضور قاطع اعجاز است.
گذارت از آستانه ناگذیر
فروچکیدن قطره قطرانیست در نامتناهی ظلمات:
((-دریغا
ای کاش ای کاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
درکار درکار درکار
می بود.))-
شاید اگرت توان شنفتن بود
پژواک آواز فرو چکیدن خود را در تالار خاموش کهکشانهای
بی خورشید-
چون هرست آوار دریغ
می شنیدی:
((-کاشکی کاشکی
داوری داوری داوری
درکار درکار درکار درکار...))
اما داوری آن سوی در نشسته است،بی ردای شوم قاضیان.
ذاتش درایت و انصاف
هیئتش زمان.-
و خاطره ات تا جاودان جاویدان در گذرگاه ادوار داوری خواهد شد...
انسان
دشواری وظیفه است
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.
فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت.
ممنون عالییییی:-)