رسته‌ها
دن کیشوت: مجموعه کتابهای طلائی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 137 رای
نویسنده:
مترجم:
پ. سیروان
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 137 رای
دن کیشوت پهلوانی خیالی و مردی ابله نظیر پهلوانان بی‌دست‌وپا و دغل‌کار است که در فارسی عامیانه به آن پهلوان پنبه می‌گویند.
این مرد که خود را مبارزی دلیر و شکست‌ناپذیر می‌پنداشته، با خادم خود که همیشه حامل سلاح او بوده، به مسافرت می‌پرداخته‌است و در این سفر اعمال مجنونانه‌ای از وی سر می‌زند. داستان زندگی وی جنبهٔ عبرت‌آموزی برای دیگران دارد.
در این داستان شرح:
-- خوی و رفتار دلاور مانش
-- دن کیشوت از خانه بیرون میرود
-- دن کیشوت سلاح پهلوانی گرفت
-- آنچه بر سر پهلوان ما آمد
و ....
را خواهید خواند.
تعداد صفحات: 44
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
44
آپلود شده توسط:
soli67
soli67
1388/05/11

کتاب‌های مرتبط

سمفونی فراموشی
سمفونی فراموشی
5 امتیاز
از 3 رای
The Tale of Samuel Whiskers
The Tale of Samuel Whiskers
5 امتیاز
از 2 رای
نامه های اسکروتیپ
نامه های اسکروتیپ
4.3 امتیاز
از 19 رای
دزد شیطانی
دزد شیطانی
4.8 امتیاز
از 256 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دن کیشوت: مجموعه کتابهای طلائی

تعداد دیدگاه‌ها:
49
به . . .دو تا کامنت گذاشتم دوم شدم . . فکر کردی سولی جون . . .من بیدی نیستم که با این بادا بلرزم . .
--- جک مربوطه - - - -
به یارو ببره ایه میگن برای این درخت بید یه جمله بگو . .
میگه : در خانه ما یک درخت بید ، بید .
میگن : اون بید نیست ، بود درسته . . .
میگه : باشه .. پس درخانه ما یک درخت بود ، بید .
:D:D
امتیازا دست رضاست .بنده خدا حمید هم داشت member میشد . . . که رهبر معظم درخواست عفو براش کردن . . . :D
که در نهایت سر کارش موند ولی قرار شد که بیشتر زحمت بکشه و ظرف های خونه رضاشون اینا رو هم بشوره . . . حرم سرای رضا جون رو هم یه جارو بزنه . . .:D:D:D:xmas::xmas:
آخه گفتی 3 تاس... گفتم نالاحتی پاکشون کنم.... باشه الان میرم بیرون بعدا در این مورد صحبت میکنیم...
راستی شهاب من دوم شدم:D:D به جون خودم بیام ببینم سوم شدم گریه میکنمااااااا....
شوخی کردم تو کتاب بذار... به رضا میگم از امتیازات کم کنه من دوم بمونم:D;-(
این super moderator هم سوغاتی مکه هست... :xmas: حمید جان ممنون:inlove::inlove:
ای شیطون دیدگاهای منو چرا حذف کردی ؟ می خواستی بهم بگی که super moderatorشدی؟ بهت تبریک می گم .ببینم می تونی درجه منو بالا ببری ؟
من یه بار دیدگاه نوشتم پس چرا شد سه تا ؟
دن کیشوت خدا بیامرز
چقدر گیج می زد و به نگاهش می خواست دنیا رو از شر بدی ها پاک کنه...
یادآور چه خاطرات خوبی از دوران کودکی هاست...
ممنون سولی 8-)
دن کیشوت: مجموعه کتابهای طلائی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک