سه جمهوری

" در مورد جنگ نهضت آزادى تا فتح خرمشهر با تمام توان از جنگ حمایت کرد. عضو برجسته شوراى مرکزى نهضت آزادى دکتر چمران به جبهه ها رفت. خود من هم با چمران به جنوب رفتم. چمران در اهواز ماند و من رفتم خرمشهر، قبل از اینکه خرمشهر سقوط بکند. اما نیروهاى تنگ نظرى که مخالف حضور ما بودند آنقدر فشار آوردند که بعد از مشورت با چمران قرار شد من برگردم و چمران بماند تا شاید حساسیت ها کاهش پیدا کند. ما با دفاع مقدس تا فتح خرمشهر موافق بودیم اما بعد از فتح خرمشهر ما مى دیدیم که ادامه جنگ خلاف مصلحت کشور است.
در آن هیاهو و جنجال و غوغایى که شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان را سر مى دادند، نهضت آزادى این احساس وظیفه را کرد و رسالت تاریخى خود را درک و مخالفت خود را با تداوم جنگ اعلام کرد. این در حافظه تاریخى جامعه مانده است و هر روز که می گذرد همه حق را به جانب نهضت می دهند و ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر را نادرست مى دانند.
مرحوم دکتر مصدق مى گفت که به یک توپچى سالیان دراز پول می دهند که بخورد و بخوابد تا در موقع لزوم توپ را شلیک کند. نهضتى ها براى چى به دور هم جمع شده بودند. براى اینکه حرف حقى را بزنند هزینه سنگینى هم بپردازند. ما در گروگانگیرى و در عمق و در وراى آن
چیزهاى خطرناکى را مى دیدیم. یک رهبر فرزانه گاهى اوقات مى بایست در برابر خود مردم هم بایستد. گاندى جلوى خود هندى ها ایستاد. گاندى طولانى ترین روزه سیاسى خود را به مدت چهل و چند روز علیه هندى هاى افراطى گرفت. اما در ایران رهبران دنبال مردم راه مى افتند. گاهى رهبرى باید مردم را آموزش بدهد و تربیت بکند، نه آن که دنبال آنان راه بیفتد. هر چیزى که مردم در هیجانات سیاسى مطرح مى کنند معلوم نیست به نفع آنان باشد. در آن غوغاسالارى، نهضت آزادى توانست خود را بیرون و بالا بکشد. بدون اینکه تحت تأثیر آن جو متلاطم قرار بگیرد و آن چیزى را که به صلاح مملکت مى دانست با شجاعت و صراحت بگوید و بایستد. چوب آن را هم خوردیم. "

به نظرم تمامِ اینها یک دورِ باطل بیش نیست
حکومت باید سوسیالیستی باشد و بس
اصلاح کردنِ یک تئوکراسیِ اسلامی! مثلِ آرایش کردنِ یک آدمِ کچل ست!
نیازی به اصلاحات نیست
چون مویی بر روی سرِ این نظام نیست!! :))
به نظرم ما برای رسیدنِ به پیشرفت نمیتونیم انقلاب کنیم چون انقلاب راهکارِ دیوانگان ست!
ما بهتره بر روی قانونِ اساسی و آزادی های اجتماعی - اقتصادی متمرکز بشویم .. چون کلیدِ حلِّ مشکلات نه انقلاب ست و نه اصطلاح!
باید یکجور ریفورم باشه
جوری که جامعه به نوعی بی هرج و مرج .. به نقطهء ایده آل برسه
برای ریفورم نیاز به افزایشِ سطحِ آگاهیِ عمومی هست (چون این مردم هستند که ریفورم رو انجام میدهند .. نه دولت ها)
باید از مغزها شروع کنیم
@

به خواندنش حتی به صورت الکترونیکی می ارزد سپاسگزاریم

پیام عزیز . سپاس بابت آپ این کتاب ارزشمند . افسوس که امثال دکتر یزدی هیچگاه خاطراتی مبسوط برای آیندگان باقی نگذاشته و نمیگذارند .