رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
لحظه های واقعی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 100 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 100 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی لحظه های واقعی

تعداد دیدگاه‌ها:
32
انسان یه موجود با توانایی های محدود که نیاز هاش نامحدود و نظرم این احساس های عجیب مال یه دنیای نامحدود:-(
سلام من با تیوری شما موافقم صد در صد اخر ما کاشفیم نه مخترع اما اگر هستی را بخواهیم باهمین دوچشم توضیح بدهیم اصلا هستی وجود ندارد ذر یک شب تاریک وظلمانی ایا چیزی وجود دارد شناخت ما از هستی حکایت ان فیل است که در تاریکی هر کس دستی میکشید برداشتی از ان داشت ویا از ادم کور اگر بپرسی چه جوابی میدهد پس اینها قرار دادی است واگر چیزی وجود نداشته باشد چگونه در ذهن ما تصورش نقش میبندد دلم میخواهد بگویم اما میترسم همینایی هم که گفتم یکجورایی بد باشه اگر خواستید میتوانم بقیه حرفهایم را بزنم
جواب سوالات بنیادی مانند این سوال رو باید داخل فلسفه پیدا کرد چون اعتبار همه ی علوم به فلسفه است ریشه همه ی علوم فلسفه است. من خودم فلسفه بلد نیست ولی همین قدر بلدم!
اگر عالم هستی را محدود فرض کنبم تئوری من در همان ابتدای کار شکست خواهد خورد چون در عالم هستی محدود همه چیز در ذهن قابل تصور بوده و مانند همان مثالی که شما زدید تئوری بنده رد خواهد شد .
اما در عالم هستی نا محدود تمامی قوانینی که انسان تاکنون کشف کرده جابجا خواهند شد . گفتگومون به پایان رسید چون دنیای شما با دنیای من خیلی فاصله دارد و شاید حق کاملا با شما باشد . ممنونم از شرکت در گفتگو
اسپارتا
اینکه قوانین فیزیک و بسیاری از علوم ممکن است در آینده تکمیل شوند حرف درستی است.اما مهم تر از آن این است که ما با توجه به امکانات و منابعی که در اختیار داریم نتیجه گیری کنیم.تا کنون دیده نشده است که دانشمندی نظریه 100% درستی را اعلام کند و ایمان داشته باشد که درست است و هیچ مدرکی برای اثبات آن مطرح نکند و به اینکه در آینده قوانین لازم برای اثبات آن کشف میشود اکتفا کند!
مثلا ممکن است در آینده کشف شود که عدد 2 بصورت مطلق وجود ندارد و مقدار صحیح آن 1.999 است.اما در این زمان کسی پاسخ 1+1 را چیزی بجز 2 نمیداند و هر جواب دیگری مردود است، مگر اینکه مدرکی مطرح شود که آن را اثبات کند.
بنابراین فعلا باید با همین قوانین فعلی نتیجه گیری کنیم.
نتیجه گیری با داشته های محدود نتایجی محدود بدنبال دارد .
مثال میزنم
زمانی قوانین نیوتن در عالم فیزیک و مکانیک حرف اول را میزدند چند قرن گذشت تا انیشتین با نسبیت عام و نسبیت خاص آمد و قوانین نیوتن را تکمیل کرد و در نتیجه نتایج حاصل هم تکمیلتر شد . خود انیشتین در جایی گفته روزی خواهد امد که قوانین من هم تکمیلتر خواهند شد .
مثالی دیگر
در دنیای فیزیک ما چیزی بنام اتر تعریف میکنیم ( اتر یعنی مبنای حقیقی ) اما هیچگاه کسی یافت نشد معنای دقیق اتر را بگوید .
از این دسته مثالها زیاد داریم که علم قادر به پاسخگویی نیست فقط بعنوان یک نماد انرا تعریف کرده تا راه خود را به جلو باز کند .
بنده نظرم اینست که باید مسئله را از جایی دیگر و با استفاده از ابزاری دیگر حل کرد . خصوصا مسئله بینهابت را و علی الخصوص بینهایت بودن عالم هستی را .
من بینهایت را اینگونه توجیه کرده ام
فرض کنیم انتهای این عالم هستی یک دیوار است . بلافاصله از خود میپرسم پشت دیوار چیست؟ من میگویم حتما باید چیزی باشد وگرنه این سوال را نخواهم پرسید .
نظر شما چیست ؟

کسی بدرستی نمیداند انتهای عالم کجاست.ما فقط سعی میکنیم از قسمتهایی که میبینیم نتیجه گیری کنیم.اگر باتوجه به قسمتهایی که از عالم میبینیم ،جواب دهیم احتمالا جوابی بجز این نخواهیم داشت: بین 2 کهکشان چه چیزی وجود دارد؟ هیچ! احتمالا بعد از کهکشان
مورد نظر هم چیزی نباید باشد( یا کهکشان دیگری هست که بعد از آن هیچ چیزی نیست.)
من بینهایت را اینگونه توجیه کرده ام
فرض کنیم انتهای این عالم هستی یک دیوار است . بلافاصله از خود میپرسم پشت دیوار چیست؟ من میگویم حتما باید چیزی باشد وگرنه این سوال را نخواهم پرسید .
نظر شما چیست ؟
ببخشید که من به گفتگو نیامدم چون کاری برایم پیش امد .
در ابتدا بنده فرض کرده ام که عالم هستی بینهایت است . ظاهرا در همین مورد با هم اختلاف نظر داریم . اینطور نیست؟
اگر اینگونه است شما عالم هستی را چگونه فرض کرده اید و بینهایت بودن انرا چگونه رد کرده اید ؟ ( فقط خواهش میکنم گفته های فلاسفه دیگر را تکرار نگنید فقط و فقط برداشت خودتان را از عالم هستی بگویید )
اسپارتا

من اصلا کاری به فلاسفه ندارم.بیشتر با کیهان شناسان و اختر شناسان موافق هستم.
جهان هستی بینهایت نیست(احتمالا) بلکه بسیار بزرگ است و همینطور در حال گسترش است.
هابل و میلتون و هیومیسون پس از پیگیری جابجایی های دوپلر و دریافتن اینکه در مقیاس کلان هر کهکشانی از کهکشان دیگر دور میشود، اعلام کردند که جهان گسترش میابد.
بنابراین اگر کهکشانی در مرز عالم و در جای x1 باشد، با گسترش عالم به جای x2 میرود .
ببخشید که من به گفتگو نیامدم چون کاری برایم پیش امد .
در ابتدا بنده فرض کرده ام که عالم هستی بینهایت است . ظاهرا در همین مورد با هم اختلاف نظر داریم . اینطور نیست؟
اگر اینگونه است شما عالم هستی را چگونه فرض کرده اید و بینهایت بودن انرا چگونه رد کرده اید ؟ ( فقط خواهش میکنم گفته های فلاسفه دیگر را تکرار نگنید فقط و فقط برداشت خودتان را از عالم هستی بگویید )
اسپارتا
لحظه های واقعی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک