لرد جیم
نویسنده:
جوزف کنراد
مترجم:
صالح حسینی
امتیاز دهید
✔️ پسری به نام جیم، به امید زندگی پرماجرا، به فکر میافتد که ملوان شود. روزی به عنوان دستیار سوار کشتی کهنهای میشود که زائران را حمل میکند. توفان درمیگیرد و نزدیک است که کشتی غرق شود. دوست ما، جیم، در برابر ترسی که در اعماق درون هرانسانی خفته است تسلیم میشود و به همراه سه نفر دیگر، بر تنها قایق موجود سوار میشود و کشتی را با هرچه در آن است رها میکند. کشتی معجزهآسا نجات مییابد و یک کشتی توپانداز فرانسوی موفق میشودکه آن را تا خشکی یدک بکشد. به زودی بازرسی را آغاز میکنند. جیم که اقبال کمتری از همسفرهایش داشته است، در این ماجرا سرافکنده میشود. مارلو پیر، که مردی نیکوکار است، در جستجوی کشف راز این نامردمی برمیآید. او میخواهد به جیم کمک کند تا زندگیاش را از نو بسازد و او را به چندتن از دوستانش که در مشرق زمین مستقرند میسپارد. قهرمان داستان، در مقام پادو از بندری به بندر دیگر میرود؛ بیآنکه بتواند در محلی استقرار یابد، زیرا مایل است ناشناس باقی بماند. سرانجام با یک تاجر آلمانی به نام اشتاین برخورد میکند که او را به پاتوزان ، جزیرهای دورافتاده در مجمعالجزایر مالزی میفرستد؛ این جزیره عرصه زدو خوردهای شدید داخلی است. جیم به سختی از چندین توطئه جان به در میبرد. سپس رهبری حزب دورامین ، دوست قدیمی اشتاین را به عهده میگیرد و موفق میشود علی را، که مردی طماع است، شکست دهد و اعتماد بومیان را به دست آورد. قدرت و شجاعت جیم به زودی بر سر زبانها میافتد و عشق در وجود بیژو ، دختری یک مالزیایی، به او لبخند میزند. بیژو در دومین ازدواج خود به همسری کورنلیوس درآمده بود، کسی که جیم جانشین او شده است. به نظر میآید که گذشته جیم خاطرهای ناخوشایندی بیش نبوده است. اما در این وقت، مردی سفیدپوست که به جرم تجارت غیرمجاز تحت تعقیب یک کشتی اسپانیایی است، به پاتوزان میرسد: این شخص نادرست براون نام دارد و امیدوار است که با به آتش و خون کشیدن این سرزمین دوباره به مال و منال برسد. درحالی که بومیان خود را برای مبارزه آماده میکنند، جیم به براون امکان میدهد تا آنجا را ترک گوید؛ به شرط آنکه به هیچکس صدمهای نرساند. چه خیال باطلی! زیرا این جانی، به راهنمایی کورنلیوس که کینهای سخت از جیم به دل دارد، بومیانی را که اعتماد کردهاند غافلگیر میکند و با قتل عام کردن آنها، پسر دورامین را نیز به قتل میرساند. و اما پایان کار جیم بسیار تأسفبار است. او میبیند که بار دیگر اعتماد همنوعانش را از دست داده است. خواهشهای بیژو و سایر دوستانش را ناشنیده میگیرد و حتی کوششی برای اثبات بیگناهی خود نمیکند: او، که بیسلاح در برابر دورامین ظاهر میشود، خود را به شکلی رقتانگیز از میان برمیدارد. این داستان که به تمامی از زبان مارلو پیر حکایت میشود، ممکن است که گاهی خواننده را خسته کند؛ اگرچه لحن آن به خوبی با عذابهای قهرمان داستان منطبق است. علاقه شگفتانگیزی که نویسنده به قهرمان داستان، حتی در بدترین لحظههای سقوطش، ابراز میدارد، از این اثر یکی از بارزترین تجسمهای برادری انسانها را میسازد.
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لرد جیم