رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
زندگی گالیله
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 94 رای
نویسنده:
مترجم:
کاوه کردونی
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 94 رای
✔️ داوری بیرحمانه گالیله درباره خود و آنچه در پایان کار درباره هدف واقعی علم می گوید ، دریچه ای به سوی نور می گشاید. کوششی است برای پاسخ ، پاسخی که در سراسر نمایشنامه جستجو شده است. برشت فقط به طرح مسائل دل خوش نمی کند. دست کم راهی به سوی جواب می نماید و ذر امکانات گوناگون را در اندیشه ما می پاشد . به همین جهت تحول حوادث و آدمها با ختم نمایشنامه به پایاین نمی رسد.این تحول سیر شگفتش را در اندیشه ما دنبال می کند. خواننده یا تماشاگر ، به شیوه معمول و قدیم ، با حادثه نمی آمیزد ، مسخره نمی شود، بلکه اندیشه اش بیدار می شود و نیروی فعالش به کار می افتد و به جای آن که فقط گذرگاه احساسات گوناگون باشد ، می تواند بفهمد و تصمیم بگیرد . تنها تجربه نمی اندوزد ، بالاتر از ان معرفت می آموزد و دید شگفتی در او رشد می کند که به گالیله بزرگ امکان داد حرکت ستارگان را ببیند و قوانین حرکت را کشف کند.
گالیله : حقیقت فرزند زمان نه مقامات، به راستی که حماقت انسان را حد و مرزی نیست.
گالیله : آن کس که حقیقت را نمی‌داند ، احمق است. اما کسی که حقیقت را می‌داند و آن را دروغ می‌نامد تبهکار است.
کشیش جوان : خداوند عالم ماده را آفریده است، همچنان‌که مغز بشر را آفرید. پس با علم فیزیک مخالفتی ندارد.
گالیله : قبل از ثابت شدن یک فرضیه به آن معتقد و دلبسته نشوید که همین وابستگی سدّی برای دانائی است (مضمون یک متن طولانی)
گالیله : (در دادگاه تفتیش عقاید) آقایان خواهش می‌کنم، فقط اندکی عقل! (صفحه 201)
آندره‌آ : پس همه چیز با زور بدست نمی‌آید! هرکاری از زور ساخته نیست! پس حماقت مغلوب شد. بلاهت روئین تن نیست! پس انسان را از مرگ گریزی نیست! (صفحه 203)
آندره‌آ : بدبخت ملتی که قهرمان ندارد. (صفحه 205)
گالیله : نه بدبخت ملتی که نیاز به قهرمان دارد. (صفحه 206)
گالیله : مقدس باد جامعه‌ی ما، جامعه‌ی سوداگران و ریاکاران و بزدلان. (صفحه 222)
برتولت برشت در 16 ژوئن 1916 در انشائی با موضوع : « جان باختن در راه میهن، شیرین و تحسین‌آمیز است» نوشت:

قانونی که بگوید: «مرگ در راه میهن شیرین و قابل تقدیر است» فقط می‌تواند در چهارچوب اهداف تبلیغاتی ارزیابی شود. وداع با زندگی همیشه دشوار است، چه در بستر چه در جبهه‌ی جنگ. آن هم برای جوانانی که دوران شکوفائی زندگی‌شان را سپری می‌کنند. پرحرفی درباره پرسشی ساده، و عبوری آسان از دروازه‌های سیاهی، آن هم درست زمانی که جوانان خود را از ابلیس مرگ بسیار دور می‌بینند؛ کاری بس عبث است که تنها کله‌پوک‌ها می‌توانند تا این حد به آن دامن بزنند.

این انشاء دردسر و توبیخ زیادی برای «برشت» در پی داشت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hotsnow
hotsnow
1390/03/08

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی گالیله

تعداد دیدگاه‌ها:
14
شاید باورتون نشه....ولی نمایشنامه ننه دلاور تاثیر عجییییییییبی رو من گزاشت....
درک و بیان خیلی قشنگی از مردم ببیچاره داشت....:((:((:((
حتی اشکم در اومد.....البته من نسخه قدیمی بدون س*ا*ن*س*و*ر ش رو خوندم:((:((
خواندن این کتاب رو به همه دوستدارای تئاتر و نمایش نامه نویسی توصیه می کنم.برشت از معدود نویسندگانی بود که هم در نویسندگی و هم در اجرای نمایش سبکی منحصر به فرد و خاص داشت.به نوعی صاحب سبک بود و نظریات خاص خودش رو داشت.
زندگی گالیله نمایش‌نامه است از برتولت برشت.او در این نمایش‌نامه تلاش می‌کند تا زندگی نابغه‌ای را در قرون 61 و 71 میلادی به تصویر بکشد و به این‌گونه،نقش اراده و شخصیت دانشمندان و روشنفکران و نیز ناتوانی و سازش در برابر نهادهای اجتتماعی را در تاریخ معاصر،به زیر ذره‌بین نقد ببرد؛تلاشی که نخبگان ضد فاشیستی‌ معاصر دیگری همچون هاینریش مان،توما مان،لیون فویشت وانگر،فردینانت بروکر و فریدریش ولف نیز به‌ شیوه‌های مختلف به آن پداخته بودند و در آن توفیقی نیافتند.در این زمینه برشت قصد دارد در نمایش‌نامه‌اش با مطرح نمودن واکنش گالیله در برابر یکی از نهادهای اجتماعی عصر خویش،یعنی کلیسا،به حکومت فاشیستی هیتلر و برخورد تند آنان با محققان مخالف اشاره کند و برای رسیدن به مقصود خویش،شخصیت گالیله را به عنوان نماد فرهیختگان انتخاب می‌کند و او را به صورتی معرفی می‌کند که تا حد ممکن حامل تضادها و تناقضات معمول در انسان فرهیخته باشد،شخصیتی که نه سیاه سیاه و نه سفید سفید،بلکه خاکستری است با همهء ضعفها و قوت‌ها، یاس‌ها و امیدها؛آیینهء شخصیتی که برشت خود را در آن می‌بیند
رتولت برشت (به آلمانی: Bertolt Brecht) ‏ زاده ۱۰ فوریه ۱۸۹۸ درگذشته ۱۴ اوت ۱۹۵۶، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی سوسیالیست و کمونیست بود.
سایر آثار برشت
بعل
مادر
آدم آدم است
زندگی گالیله
اپرای سه پولی
آوای طبل در شب
استثناء و قاعده
دایره گچی قفقازی
زن نیک ایالت سچوان
ترس و نکبت رایش سوم
کله گردها و کله تیزها
ننه دلاور و فرزندان او
ارباب پونیتلا و نوکرش ماتی
صعود و سقوط شهر ماهاگونی
آنکه گفت آری و آنکه گفت نه
گالیله : گاهی اوقات فکر میکنم که حاضرم در سیاهچالی تاریک , ده متر زیر زمین , جاییکه هیچ نوری به آن نمیرسد محبوس شوم مشروط بر آنکه در عوض بتوانم بدانم نور چیست. از همه بدتر اینکه آنچه می دانم باید به دیگران انتقال دهم... البته این شهوت محض است و سرانجامش بدبختی. اما مساله اینجاست که چقدر می توانم در چاه فریاد بکشم.

ممنون برای این کتاب عالی
بسیار بسیار متشکرم
مدتها بود که میخواستم این کتاب رابخوانم وشما ان رادراختیار من گذاشتید.
وقتی این سایت دیگه کاربردی نداره چرا بازه ؟
(?)
این کتاب فوق العاده است و کم نظیر و چه بسیار به درد مردمان مملکت ما می خورد
استاد حميد سمندريان سالهاست كه در تلاش اجراي اين اثر مي باشند ولي افسوس و صد افسوس كه ...
زندگی گالیله
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک