بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
نویسنده:
محمود اعتمادزاده
امتیاز دهید
خاطرات محمود اعتماد زاده (به آذین)
خاطرات دردانگیز مترجم نامدار و دگراندیش ایران "به آذین" در زندان جمهوری اسلامی است. او را 17 بهمن 1361 و درجریان یورش اول به حزب توده ایران دستگیر کردند، که خاطرات خود از زندان را با همین یورش آغاز می کند..
بیشتر
خاطرات دردانگیز مترجم نامدار و دگراندیش ایران "به آذین" در زندان جمهوری اسلامی است. او را 17 بهمن 1361 و درجریان یورش اول به حزب توده ایران دستگیر کردند، که خاطرات خود از زندان را با همین یورش آغاز می کند..
آپلود شده توسط:
settareh
1390/03/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بار دیگر و این بار ...: خاطرات به آذین
ممنون هم از ستاره عزیز برای آپ این کتاب ارزشمند هم از ساگاروی مهربان برای معرفی لینک کتاب.
افرادی که قائم به ذاتند به هیچ بنی بشری سر خم نخواهند کرد مگر خداوند و چون سرو همواره در طول تاریخ سرافراز خواهند ماند و در نهایت ایستاده میمیرند .
یا من اسمه دوا و ذکره شفا
برای دوست عزیز و دلسوختمان که کتاب فوق را تهیه و اپلود کرده اند شفای عاجل از خداوند منان خواهانم و از دوست عزیزم جناب ساگارو که بنده را در جریان قرار دادند تشکر میکتم
اسپارتا
و اما در مرد آپ کننده گرامی . این کتاب را ایشان به خواهش این حقیر تهیه و آپ کردند اما اینروزها این دوست گرامی و فرهیخته مان در بستر بیماری میباشند و عمل جراحی سنگینی را پشت سر گذاشته اند . به هر باور و عقیده ای که هستیم برای بهبود و تندرستیشان و باز گشت به آغوش خانواده دعا کنیم.
مردی که مردمش را رها نکرد
یادش جاویدان
«راه دو بیش نیست: یا مزدور و ریزهخوار قدرت بودن، فراغت بىثمرش را به زیبائىها آراستن، حق را در پایش قربانی کردن؛ و یا در کنار مردم بودن، امید را در ایشان زنده نگهداشتن، دیدگانشان را به زیبائی و حق گشودن. زیرا که زیبائی نیرو است، و حق نیرو است، خاصه در زمینهٔ گستردهٔ زشتی و بیدادی که بر مردم مىرود. اما زیبائی و حق به اعتبار آدمىست. پس آدمی و همهٔ آنچه نیاز زندگی اوست، شرط شکفتگی تن و جان اوست، در مرکز ادبیات جای دارد، هسته و مغز زندهٔ آن است.»