رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
نمی دانم ها
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 206 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 206 رای
بخشی از شعر "سلام":
حس های نهفته در پشت هر سلام
به شعر شاعران چندان ربطی ندارد!
آنان چاقو می سازند
برای تراش چوبی،
یا قاچ قاچ خربزه در سفر
شما مختارید که برای لوله کردن روده‌های هم
از آن استفاده کنید!
پیروزمندانه سیگارش را روشن میکند و چشمان را تنگ
اما آنان دست بردار نیستند!
هی! درد دزدان گند جوراب!
هی! مورچه های عینکی!
چشم تنگ کردنتان کرشمه‌ی شماست،
برای بیوه دخترهای رنگ پریده‌ی رمانتیک!
پری‌های پرپنبه‌یی شعر فردای شما!
زبانتان مار را از لانه بیرون می‌کشد!
عمودی‌ها و افقی‌هاتان بی‌حکمت نیست!
اگر سلام را نمی‌خواستید،
ما مجبور به تکرار این همه حقارت نمی‌شدیم!...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
v_khayyam
v_khayyam
1390/02/28

کتاب‌های مرتبط

واژه‌های مسری
واژه‌های مسری
5 امتیاز
از 2 رای
سنگ و شبنم
سنگ و شبنم
4.4 امتیاز
از 257 رای
زوایا و مدارات
زوایا و مدارات
4.2 امتیاز
از 163 رای
پیکر عریان واژگان
پیکر عریان واژگان
3 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نمی دانم ها

تعداد دیدگاه‌ها:
55
آخه کن نمیدونم حسین پناهی رو دیگه برا چی اذیت میکنید. لطفا دریافتشو بذارید
Yani delam mikhad eun avazı ke daeie fahmesh mishe vo in alamshangaro ra andakhte az hazdık bebinam ta......blokumun yaro alhag ke gusalei
ای تو روح هرچی ایرانیه! خب وردارین سایت رو پولی کنید دیگه این فیلما چیه؟ چرا دریافت رو حذف کردین؟ نکنه اینجا فقط واسه معرفی کتابه؟
شعراشو دوس دارم
البته من فقط یه شعرشو شنیدم
دیوونه کیه؟ عاقل کیه؟ جونور کامل کیه؟؟؟؟؟؟؟؟
تازه دیدم ی دل دارم بستمش... راه دیدم نرفته بودرفتمش...:D
سباه سیاهم با زرد هماهنگم کن ای استاد گاه حجم یک کلاغ کنتراست یک تابلو را حفظ میکند!
حق با تو بود
می بايست می خوابيدم
اما چيزی خوابم را آشفته کرده است
در دو ظاقچه رو به رويم شش دسته خوشه زرد گندم چيده ام
با آن گيس های سياه وزوز پريشانشان..
کاش تنها نبودم
فکر می کنی ستاره ها از خوشه ها خوششان نمی ايد ؟
کاش تنها نبودی

:x
واقعا باعث آرمش میشه زنده باشی هموطن;-)
تمام روز و روزگارم را همین نمیدانمها پر کرده8-)8-)
حلقه افتاد پس از طرح سوال
ابدی شد قصه ی هجر و وصال
آدمی ماند و آیا و محال
بیکرانست دنیا
کوچیکه قایقه من
های آ های...
تو کجایی نازی
...
عشق بی عاشق من !
نمی دانم ها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک