رسته‌ها
مردی بالای صلیب
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 83 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 83 رای
✔️ این کتاب اثری است تحقیقی و چنان که از نام آن پیداست وقایع تاریخی اش، به دوران رسالت عیسی مسیح در سرزمین فلسطین اختصاص دارد و محتوای آن بر مبنای اسلوب داستان نویسی روایی استوار است.
نویسنده کتاب کوشیده است تا با ارائه شواهد معتبر تاریخی که بر پایه اقوال حواریون و متون اناجیل استوار است، تصویر روشنی از زندگی عیسی مسیح و دوران رسالت آن پیامبر راستین، در قالب داستانی دلکش و گیرا و با زبانی ساده و عاری از پیرایه و آراء ادبی ارائه دهد.
روایتگر این داستان جوانی است رومی که به تابعیت از سنت مذهبی رومیان به پرستش خدایان ساختگی اعتقاد داشته، تحت تاثیر مظلومیت و بی گناهی مصلوب و نورانیت و صفای چهره تابناک وی و برخورد شجاعانه در برابر مرگ، پرتویی الهی بر دلش می تابد و شیفته بی قرار حقیقت رسالتی می شود که عیسای مصلوب دعوت آن را از جانب حق بر عهده داشته است. روی این اصل تصمیم می گیرد برای کشف حقیقت و آشنایی با رموز رسالت و اسرار ملکوت عیسی دست به تلاش گسترده ای بزند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
544
آپلود شده توسط:
siavash1350
siavash1350
1390/02/25

کتاب‌های مرتبط

نسل شجاعان - جلد ۲
نسل شجاعان - جلد ۲
4.4 امتیاز
از 32 رای
A Lesson Before Dying
A Lesson Before Dying
4 امتیاز
از 1 رای
فتنه
فتنه
4.2 امتیاز
از 39 رای
جشن بز نر
جشن بز نر
4.5 امتیاز
از 61 رای
Cold Mountain
Cold Mountain
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مردی بالای صلیب

تعداد دیدگاه‌ها:
16
با سلام.
سینوهه در متن انگلیسی 600 صفحه و در متن فرانسوی تقریبا 700 صفحه است.
و هم اکنون بیشتر از شش ترجمه از این کتاب موجود است.
نام مترجمین کتاب سینوهه:
اولین مترجم:
شادروان زنده یاد استاد ذبیح الله منصوری
دومین ترجمه آقای احمد سادات عقیلی
سومین ترجمه آقای دکتر احمد بهپور
و
داوود نعمت العی
میترا میرشکار
فرشته کریمی
هادی عادل پور
این اسامی مترجمان کتاب سینوهه هستند
آقای کوهالان آیاخودشما مترجم هستید؟یا نویسنده یکی ازکتابهای ترجمه شده ذبیح الله منصوری؟من الآن12سال دارم و نصف بیشترکتابهایی که خوندم همه اش ترجمه ذبیح الله منصوری بودند کتابهایی از قبیل:سینوهه,نیز ملکه مصر- عایشه بعد از پیغمبر و.......
شاید علت علاقه من به کتاب هم ترجمه روان ایشان بوده است .شما اگر میتانید 20 جلد کتب از 1400 کتاب را ترجمه کنید و بعد از آن از این مترجم بزرگ ایراد بگیرید.
واییییییییی...عاشقتم...عاشقتم...عاشقتممم
چقدر دنبال این کتاب گشتم
قبلا از کتابخونه گرفته بودم ...ازین که به حرفم گوشدادید و برای دانلود گذاشتینش یک دنیا سپاسگذارم
اگه میشه نسخه موبایلشم بزارید خیلی عالی میشه
اصلا هرچی کتاب مربوط به منصوری مشه رو بزارین
چند وقت پیش کتابی با عنوان ابن سینا(نابغه ای از شرق) را خواندم نوشته ی: جرج بی کوچ با ترجمه ی ذبیح الله منصوری که هر مبحثی بیش از حد طول و تفصیل یافته بود و خیلی به حواشی رفته بود. با توجه به گفته های دوستان احتمال داره که آقای منصوری تو محتوای اصلی اون کتاب هم تغییراتی دادن.
اول که خودم تجربه ای از ترجمه ندارم . برای همین نقل قول ها رو اوردم. همان نقدی که Lord HellisH عزیز معرفی کردن که به قلم اقای کریم امامی است که خیلی نقد تند و تیزی است با اوردن نمونه از داستان استالین ترجمه را بررسی کردن.
چرا چاپ جدیدی از کتاب هایی مانند سینوهه یا همین کتاب منتشر نمیشه که حاوی اصل مطلب باشه؟

اول اقای کزازی هم اشاره کردن : «هم این که این گونه ترجمه ها چهره راستین نویسندگان را خدشه دار خواهد کرد و نمود نادرستی از این نویسندگان در جامعه به دست خواهد داد و دیگر آنکه خوانندگان این آثار را از خواندن ترجمه های خوب بی بهره خواهد داشت، چون همه خوانندگان به خصوص نوجوانان و جوانان ما ، آن توان را ندارن که بتوانند ترجمه خوب را از ترجمه بد باز شناسند. اگر ترجمه بدی از کتابی در بازار کتاب عرضه شد ، جای ترجمه خوب را می تواند بگیرد.» دوم : فکر کنم این سوال را باید از خودمون بپرسیم . وقتی ما این ترجمه رو می پسندیم و کتابها را بسیار می خریم ناشر چه نیازی پیدا می کند تا با ترجمه بهتر انها را دوباره چاپ کند.
اگه اینطوره که شما فرمودین پس برای مثال کتاب سینوهه در اصل چند صفحه است؟

سینوهه رو نمی دونم ولی مطلب اقای پاریزی در مورد کتاب ملا صدرا است. مطلب زیر هم در ادبیات داستانی همشهری چاپ شده به قلم زهرا شکیب مهر در مورد ترجمه های داستان های پلیسی :
ذبیح الله منصوری یک بار تعریف کرده بود : «موقعی که پاورقی (منم تیمور جهانگشا) به شکل هفتگی به چاپ می رسید نخست وزیر وقت زنگ زد دفتر مجله که من حوصله انتظار کشیدن ندارم به مترجم بگویید متن اصلی را بفرستد دفتر نخست وزیری! و من نمی دانستم چه کنم چون متن اصلی سه صفحه و نیم بود!»

اگه اینطوره که شما فرمودین پس برای مثال کتاب سینوهه در اصل چند صفحه است؟
چرا چاپ جدیدی از کتاب هایی مانند سینوهه یا همین کتاب منتشر نمیشه که حاوی اصل مطلب باشه؟

سینوهه کتاب به مراتب کوتاه تری است و سال ها پیش ترجمه شده و تو بازار موجود است، این کتاب رو نمی دونم اما به احتمال زیاد این هم هست
برای اطلاعات بیشتر درباره آقای منصوری به مقاله "پدیده ای به نام ذبیح الله" نشر دانش، سال هشتم، بهمن و اسفند 66 مراجه کنید
مولف و مترجم بحثهای جداگانه ای دارن.
منصوری کتاب و مقاله را تنها ترجمه نمی کرد. او دایرالمعارفی در کنار داشت که دقیقا توضیحات خود را از ان استخراج می کرد، ویک وقت مقاله 50 صفحه ای او تبدیل به یک کتاب 1500 صفحه ای می شد.در واقع کتاب ، تالیف او بود .

اگه اینطوره که شما فرمودین پس برای مثال کتاب سینوهه در اصل چند صفحه است؟
چرا چاپ جدیدی از کتاب هایی مانند سینوهه یا همین کتاب منتشر نمیشه که حاوی اصل مطلب باشه؟
باز هم در ادامه همان مطلب این بار از زبان
لیلی گلستان :
ذبیح الله منصوری آدم نازنین زحمتکشی بود که دستکم می شود از او به عنوان مردی که کلی از کتاب نخوان ها را کتابخوان کرد، یاد کرد. از این نظر خادم بود . یعنی یادم می اید وقتی کتاب فروشی داشتم (چهار سال کتابفروشی داشتم) می دیدم کسانی که اصلا در عمرشان با کتاب اشنا نبودند ، فقط کتابهای ترجمه منصوری را می خواستند. خب این خودش خدمتی است که با نثری شیرین و روان بتوانی کتاب نخوان ها را کتاب خوان کنی. اما کلمه خائن یک کمی برای منصوری زیادی است. یعنی اگر او به جای کلمه مترجم در روی جلد کتاب می نوشت تالیف، دیگر این سوال را نمی کردید. اشتباه منصوری این بود که نوشته های خودش را به نام مترجم چاپ می کرد. به هر حال خدایش بیامرزد که تمام زندگیش را با قلم و کاغذ گذراند
در ادامه همان خدمت یا خیانت . خلاصه شده!
اسماعیل جمشیدی :
(بعد از کلی خرده گرفتن از منتقدین)
... ایرادهای بنی اسرائیلی شروع شد که صد البته بسیاری از این انتقادات به جا و درست ولی افشای ان نالازم بود چرا که به قول نویسنده دانشمند« به هنگام داوری درباره درگذشتگان و میراث علمی آنان می باید نیک و بد را نه با معیارهای امروزی ، بلکه با معیارهای زمان حیات از دسترفتگان گرامی مان بسنجیم!»
منصوری از اولین سال این قرن (14 ش) به عنوان مترجم فرانسه در روزنامه کوشش ، خیلی زود فهمید که مردم ایران اهل خواندن کتاب و مطبوعات نیستند، پس دست به ابتکار زد . خودش به من گفته بود:
« وقتی دانستم مطالبی که از کتابها و روزنامه های فرانسه زبان یا انگلیسی زبان برای روزنامه ترجمه می کنم مورد استقبال قرار نمی گیرد برای این که مردم ما نمی فهمندو از نوشته روزنامه نویس که چندین قرن عادت مطالعه در بین مردمشان رواج داشته. این تازه روزنامه خوان شده ها چیزی درک نمی کنند ، به تلخیص و بسط موضوع اندیشیدم . بعضی مطالب را خلاصه کردم و بعضی مطالب رابسط دادم و بالایش نوشتم اقتباس به تدریج رگ خواب انها راپیدا کردم و کاری کردم که از مطالعه زده نشوند.»
مردی بالای صلیب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک