دفتر شعر
نویسنده:
حسین روشندل
امتیاز دهید
شعر غم:
دنیای بدین بزرگی و فر / تنگست برای غصه و غم
بیجاره مگر کسی ندارد / آید به سراغ من دمادم
یک لحظه نشد که قلب خسته / آزاد شود ز درد و ماتم
در سینه من هزار آه است / در دیده من هزار شبنم
سیریده دلم ز دار دنیا / ای کاش خراب گردد ازدم
خورشید و مهش فسرده گردد / طاق فلکش شکافد از هم
یک لرزه فتد به کاخ هستی / وارون شود این بنای محکم
تا بلکه ز درد و رنج و حرمان / آسوده شود روان آدم
دنیای بدین بزرگی و فر / تنگست برای غصه و غم
بیجاره مگر کسی ندارد / آید به سراغ من دمادم
یک لحظه نشد که قلب خسته / آزاد شود ز درد و ماتم
در سینه من هزار آه است / در دیده من هزار شبنم
سیریده دلم ز دار دنیا / ای کاش خراب گردد ازدم
خورشید و مهش فسرده گردد / طاق فلکش شکافد از هم
یک لرزه فتد به کاخ هستی / وارون شود این بنای محکم
تا بلکه ز درد و رنج و حرمان / آسوده شود روان آدم
آپلود شده توسط:
Lantern
1388/05/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دفتر شعر
هنوز نخوندم
ممنون دوست عزیز
ممنون.