هیتلر ما
مترجم:
حمیدرضا نیک بخش
درباره:
آدولف هیتلر
امتیاز دهید
کاری از : انتشارات نیبِلونگن، برلین، 1940
در طول جنگ جهانی دوم و حتی پیش از آغاز آن، بسیاری از اتهاماتی که امروز به عنوان «حقایق مسلم» متوجه تاریخ رایش سوم هستند، در آن زمان نیز گفته می شدند. اتهاماتی همچون قصد آلمان برای تصرف جهان، جنگ طلبی آلمان نازی و ضد مذهب بودن هیتلر و بسیاری موارد دیگر که در آن زمان تکیه کلام مطبوعات دشمنان آلمان بود، امروز دیگر هیچ دولتی وجود ندارد که در برابر این اتهامات ایستادگی کند. اما در آن زمان دولت آلمان با شیوه های مختلف با این تبلیغات دروغ و بی شرمانه مقابله می کرد. از جمله فعالیت هایی که بر ضد تبلیغات دروغ دشمن انجام می شد، چاپ کتاب ها ، جزوات و مقالات گوناگون بود. یک نمونه از این کار ها کتابی با عنوان «هیتلر ما: انها چگونه پیشوا را به شما معرفی کردند و او واقعا چگونه است» می باشد که تنها یک نمونه ی کوچک از فعالیت های آلمانی ها برای مبارزه با تبلیغات دروغ متفقین است. در آن زمان به دلیل وجود وزارت تبلیغات به ریاست نابغه ای چون دکتر یوزف گوبلزف، رایش سوم (آلمان هیتلری) توانست در برابر تبلیغات دروغ متفقین مبارزه کند، اما اما با شکست نظامی رایش سوم در جنگ جهانی دوم، هیچ گونه نهادی برای مقابله با این تبلیغات باقی نماند، و مردم آلمان و جهان طی ده ها سال توسط جنایتکاران لیبرال و کمونیست اربابان صهیونیست آنها، شستشوی مغزی شدند.
این کتاب با هدف روشنگری جمعیت آلمانی زبان منطقه آلزاس - که تا سال 1940 تحت سلطه فرانسوی ها قرار داشتند - و با حمایت وزارت تبلیغات رایش سوم در سال 1940 توزیع گردید.
باید توجه داشت که این کتاب در اوج قدرت آلمان و پس از پیروزی بر ارتش نیرومند فرانسه به چاپ رسید و در نتیجه از اطمینان نویسنده ی کتاب به پیروزی نهایی آلمان به هیچ وجه نباید شگفت زده شد.
بیشتر
در طول جنگ جهانی دوم و حتی پیش از آغاز آن، بسیاری از اتهاماتی که امروز به عنوان «حقایق مسلم» متوجه تاریخ رایش سوم هستند، در آن زمان نیز گفته می شدند. اتهاماتی همچون قصد آلمان برای تصرف جهان، جنگ طلبی آلمان نازی و ضد مذهب بودن هیتلر و بسیاری موارد دیگر که در آن زمان تکیه کلام مطبوعات دشمنان آلمان بود، امروز دیگر هیچ دولتی وجود ندارد که در برابر این اتهامات ایستادگی کند. اما در آن زمان دولت آلمان با شیوه های مختلف با این تبلیغات دروغ و بی شرمانه مقابله می کرد. از جمله فعالیت هایی که بر ضد تبلیغات دروغ دشمن انجام می شد، چاپ کتاب ها ، جزوات و مقالات گوناگون بود. یک نمونه از این کار ها کتابی با عنوان «هیتلر ما: انها چگونه پیشوا را به شما معرفی کردند و او واقعا چگونه است» می باشد که تنها یک نمونه ی کوچک از فعالیت های آلمانی ها برای مبارزه با تبلیغات دروغ متفقین است. در آن زمان به دلیل وجود وزارت تبلیغات به ریاست نابغه ای چون دکتر یوزف گوبلزف، رایش سوم (آلمان هیتلری) توانست در برابر تبلیغات دروغ متفقین مبارزه کند، اما اما با شکست نظامی رایش سوم در جنگ جهانی دوم، هیچ گونه نهادی برای مقابله با این تبلیغات باقی نماند، و مردم آلمان و جهان طی ده ها سال توسط جنایتکاران لیبرال و کمونیست اربابان صهیونیست آنها، شستشوی مغزی شدند.
این کتاب با هدف روشنگری جمعیت آلمانی زبان منطقه آلزاس - که تا سال 1940 تحت سلطه فرانسوی ها قرار داشتند - و با حمایت وزارت تبلیغات رایش سوم در سال 1940 توزیع گردید.
باید توجه داشت که این کتاب در اوج قدرت آلمان و پس از پیروزی بر ارتش نیرومند فرانسه به چاپ رسید و در نتیجه از اطمینان نویسنده ی کتاب به پیروزی نهایی آلمان به هیچ وجه نباید شگفت زده شد.
آپلود شده توسط:
aminlfc
1390/01/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هیتلر ما
همون نقل قولی رو که زدی دوباره بخون،من اخلاق رو پیشنهاد کردم
و شما اونرو زیر پا گذاشتی
بله،من متعلقه مرحوم پیشوا هستم و خواهم بود،فرزندی در کار نیست
پیشنهاد میکنم برای رفع تناقضات کمی کتاب با مضمون ادبی مطالعه کنید
ممنون از نظرتون
اوا براون عزیز ،متعلقه مرحوم هیتلر مهربان شما دارید بحث می کنید و خوب هم بحث می کنید ،ولی حیف بی ثمر و بی فایده بحث می کنید .در دنیایی که آمریکایها دارند مریخ رو برای آیندشون فتح می کنند ،اروپای ها دارند ممالک اسلامی رو روز به روز استعمار می کنند و ما داریم آینده فرزندان خودمون رو با همین دستهامون به تباهی می کشیم ،دیگه جای برای این نمی مونه که ما بگیم هیتلر مسلمان شده و می خواهد بره حج و حاج ویلهلم هم به زودی می آد ممالک اسامی رو نجات بده.
خانوم به جای اینکه در مورد شخصی بحث کنید که باعث کشته شدن میلیونها آدم شد ،درباره کشورتون ،آیندتون و آینده فرزنداتون بحث کنید که اگر از همین زمان باقی مانده استفاده نکنیم فردا شرمسار فرزندانمون خواهیم بود.
به امید ایرانی سر افراز و همیشه پاینده و به شوق فردایی اباد و قدرتمند.
کلی به همین اشتباه خودم خندیدم:))باور کنین...
چون در زمانی که اینو نوشتم کمی عصبانی بودم و نفهمیدم چی مینویسم...
عبارت درست 4 میلیون ساله،چون که قدیمی ترین فسیل یافت شده از انسان مال 4 میلیون سال پیشه،معذرت بخاطر اشتباه و تشکر بخاطر یادآوری
بحث های عرفانی(عرف=شناختن)معمولا جهت تبیین براهین برای اثبات موجودات متافیزیکی میشه که با منطق سازگار نیست اما بعضیا سعی دارن منطقی نشونش بدن مثل همینی که اومده جدید کامنت گذاشته،و منطق معنی میشه به تحلیل چیزی بر پایه عقل مسلم بطوری که امکان نداشته باشه ازش خورده گرفت،و تاریخ نه بحث عرفانیه،نه منطقی
منم تو کامنت قبلیم همینو گفتم و هر تعریف درستی در کامنت من قرار بدی نتیجه میگیری
اگه بخوایم دیدگاه های شما رو ریشه یابی کنیم،اون هم روانشناسی،میفهمیم که شما بدون صبر منتظر پیروزی هستی و به کرسی نشوندن حرفت
آروم باش عزیز،داریم بحث میکنیم،و مطمئن باش که اگه نزدیکم بودی دستخوش حذف فیزیکی نمیشدی،چون بحث کردن اخلاق داره اما اگه طرف بحثت رو از نزدیک ببینی لحن و آوا و حرکات اون ممکنه روت تاثیر بذاره و این مسئله اثبات شده(توسط استاد زیگموند فروید-و نیز یونگ)
شما از من و مکتب فکری من بدت میاد،نتیجه میگیریم مال خودت رو برتر میدونی
و گر نه چه دلیل داشت از مال من بدت میاد؟همه راسیست هستن
هم من هم شما
و من هر چقدر فکر کردم ربطی بین موی سفید و صهیونهای کثیف پیدا نکردم...
سقراط گفت در شهر هر کسی بیشتر ادعای دانایی میکرد به سراغش رفتم و فهمیدم که از همه نادان تر است.
شما میگی ما بحث تاریخی میکنیم نه عرفان...اولا عرفان و منطق زمین تا آسمون با هم فرق دارن.پس بهتره بگی منطق ،دلبندم!
دوما بحث تاریخی وقتی نهایتش به یک نتیجه دلخواه نرسیم برای چیه؟؟؟ خود جنابعالی وقتی هیتلر روستایش میکنی به این دلیله که میخوای اون مکتبو(فاشیسم و راسیسم و...)سرلوحه عملت قرار بدی...
ضمنا اون مورد تعداد صفحات و ... مثاله عزیزم، و در مثل هم که مناقشه نیست...البته از نوع استدلالات و حرف زدنت پیداست که پر بیراه هم نگفتم!!!
راستی! ۴ میلیارد سال؟!؟!خانم اهل مطالعه، ۴ میلیارد سال عمر زمین هستش، تمدن بشری به صد هزار سال هم نمیرسه!!!
آره،خوشبختانه دستت بهم نمیرسه، چون مطمئنا اولین کاری که به ذهن امثال تو میرسه کشتن و حذف فیزیکیه! و من هم فعلا نمیخوام بمیرم، یکم کار دارم...
در آخر، وقتی به پیشوا قسم خوردیو باز پای صهیونیستا(که البته بنظرم اونا هم یه جورایی همفکرتن! اونا هم راسیست هستن) رو کشیدی وسط، برای چندمین بار به سفید شدن موهات در راه مطالعه ایمان آوردم(-:
1-منظورتون از خانه چیه؟که از پایبست ویرونه...
2-و میشه بگید در کامنت های من چه عملیاتی انجام دادید که به واژه شستشو رسیدید؟
3-ما بحث تاریخی میکنیم نه عرفان،و تاریخ شرح وقایعه نه منطق،چون تاریخ رو نمیشه عوض کرد اما طرز تفکر رو چرا
4-یدونه دلیل بیار اما به چیزی که بهش اعتقاد نداری ملزم به قسم خوردن نیستی
5-و حرفی که زدی جای نقد زیاد داره،چون اگه من10تا کتاب1000صفحه ای خونده باشم و بخوایم میزان مطالعه شما رو حساب کنیم سر به فلک میکشه!
6-و ادعای خنده دار...تمام طرز تفکرات ممکن تا حالا در طی 4 میلیارد سال تمدن بشری ساخته شده و ما باید از بین اینها،اونی که درست میدونیم رو انتخاب کنیم
من این رو انتخاب کردم...شما هم میتونی بخندی،اجباری نیست چون دستم بهتون نمیرسه!:))
7-همه این مزخرفات،به پیشوا قسم ساخته صهیونهاست...
اولا که خیالت راحت ، بنده هیچ دینی ندارم...ولی بهم ثابت شده که اکثریت بی خداها وجدانشون خیلی بیدارتر از مومنان! هستش...
دوما بنده بین افکار امثال جنابعالی و mohsen 3412 و iran eslami و ...فرق چندانی نمیبینم...هر نوع ایدئولوژی زدگی خطرناکه . حالا گیریم شما مثل اونا به روسری اعتقاد نداری و رابطه دختر و پسرو بد نمیدونی(کامنتای قبلی خودتونه). ولی اینا بهیچ وجه نشونه خوشفکر بودن کسی نیست...خانه از پایبست ویران است...
سوما: بنده از روی حرفا و کامنتای متعددتون اون حرفو زدم(شستشو و ...) اما از همین که میگید موهاتونو تو کتاب سفید کردید! معلومه که چندان هم اهل مطالعه و منطق نیستید...حاضرم 10 تا دلیل واست بیارم که از اونایی هستی که 7-8 تا کتاب جهت دار و ناقص گرفتن دستشون خوندن و حالا ادعای علامه دهر بودن دارن...ضمنا حاضرم به جون پیشوات قسم بخورم! که خود من تو عمرم بیشتر از 1000 برابر جنابعالیمطالعه مفید داشته م...اما هیچوقت مثل جنابعالی همچین ادعای خنده داری نمی کنم...
راستی میشه بگی منظورت از اینکه گفتی آرزوم بیخودیه چیه ؟این جمله ت سنگین بود،نگرفتم!
چهارما:من نگفتم صهیونیستا بی خطرن...اونا هم مثل همه گروههای که دنبال قدرت و سیطره هستن و مخصوصا از ایدئولوژی هم کمک میگیرن خطرناکن...ولی اینکه بگیم دجال و قوم برگزیده و شیطان و از این دست مزخرفات: حیلی حنده داره به پیشوا! اینا همش بازی کثیف سیاسته دخترم!!!
برای اطلاعات بیشتر به اینجا رجوع کنید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Adolf_Hitler
در ضمن این جمله رو به یاد داشته باشیم ; History is written by the victors.
پیروزمندان تاریخ را نوشته اند.
افرادی که به فاشیسم گرایش می یابند مقصر نیستید، قربانیان وضع موجودند. محصول وضعیت آشفته جامعه (و به ویژه جامعه امروز ایران) هستند. فاشیسم یک بیماری اجتماعی است و با متهم کردن افراد قابل برطرف ساختن نیست. ریشه های آن را باید شناخت تا علاجی برای آن بتوان پیدا کرد. یکی از بهترین کتابها در این خصوص رو ویلهم رایش با عنوان «روانشناسی گروهی فاشیسم» (Die Massenpsychologie des Faschismus) نوشته. قسمتی از متن کتاب رو اینجا میذارم:
«سرکوب گرایش جنسی طبیعی (خصوصاً تمایلات مربوط به اندام تناسلی) در کودک از وی انسانی نگران، خجالتی، فرمانبردار، مطیع اقتدار، سودمند و تنظیم شده در جهت حس استبداد می سازد، که نیروی تمرد را فلج میکند زیرا هرگونه سرکشی و تمردی گرانبار و مملو از اضطراب میباشد. به واسطه تحریم تفکر و کنجکاوی جنسی در کودک، یک منع عمومی در زمینه تفکر و قوای انتقادی به وجود میآید. به طور خلاصه، هدف از سرکوب جنسی، ساختن فردی است که با فرامین قدرت سازگاری داشته و علی رغم تمامی بدبختی و تحقیرهایی که به وی روا داشته میشود، مطیع باشد. کودک در وهله نخست تسلیم ساختاری از نظام استبدادی کوچکی (یعنی خانواده) می شود، سپس این امر وی را مستعد انقیاد در برابر سیستم استبداد عمومی خواهد کرد. شکل گیری نظام استبدادی به واسطه اتصال منع جنسی و اضطراب محقق میگردد.»
بی تفاوتی وجدان یعنی به کسی مثل پیشوا دروغی مثل هولوکاستو نسبت بدی بعد هم ازش دفاع کنی
و اگه من الان همچین عقایدی دارم،پیامد ویرانگرم برای جامعه چیه؟