رسته‌ها
حقوق بگیران انگلیس در ایران
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 146 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 146 رای
.
تعداد صفحات: 479

رائین در این کتاب به نقش بریتانیا در ایران و به ویژه ارتباط آن کشور با رجال سیاسی ایران در دورهٔ قاجار می‌پردازد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
479
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ramin12345
ramin12345
1390/01/15

کتاب‌های مرتبط

ایران در دوره سلطنت قاجار
ایران در دوره سلطنت قاجار
4.7 امتیاز
از 75 رای
ما و استعمار
ما و استعمار
3.8 امتیاز
از 4 رای
تاریخ گیلان
تاریخ گیلان
4.6 امتیاز
از 42 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حقوق بگیران انگلیس در ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
33
#مطلب_روز ترور دکتر حسین فاطمی به دست فدائیان اسلام در ۲۶ بهمن ۱۳۳۰ ، گلوله اینتلجنت سرویس در اسلحه فداییان اسلام
سوء قصد به جان دکتر حسین فاطمی در مراسم سالگرد ترور محمد مسعود بر سر مزار وی در آرامگاه ظهیرالدوله در شمیران، توسط جوانی ۱۶ ساله به نام محمد مهدی عبد‌خدایی از اعضای فدائیان اسلام صورت گرفت که او پس از انقلاب ۵٧ به نمایندگی اولین مجلس شورای اسلامی نائل شد... سلاح را ابراهیم صرافان، مأمور سید ضیاءالدین طباطبائی (سردسته انگلیس گرایان) در اختیار فدائیان اسلام گذاشته بود [حاج ابراهیم صرافان با عبدالحسین واحدی از فدائیان اسلام تماس گرفته بود و واحدی نیز مهدی عبدخدایی را مسئول انجام این ترور کرد]. خلیل طهماسبی مدعی بود که عبدالحسین واحدی برای ترور فاطمی مبلغ ۷ یا ۸هزار تومان از سید ضیاالدین طباطبایی دریافت کرده بود.
گلوله به بالای شکم [دکتر فاطمی] اصابت کرده و از سمت چپ بدن خارج شده بود. آثار این جراحت در بدن وی باقی ماند و تا آخر عمر او را آزار می‌داد. حتی پس از انتقال به بیمارستان نیز فاطمی دوباره مورد سوء قصد قرار می‌گیرد. نیمه شب عده‌ای وارد اطاق شده مشغول برداشتن پانسمان و پاره کردن بخیه‌هایش می شوند. دکتر فاطمی هنوز در حالت بیهوشی پس از عمل بود. پرستار مراقب سر می‌رسد و قاتلان می‌گریزند. فاطمی بار دیگر تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد.
دکتر حسین فاطمی در اولین سرمقاله باختر امروز پس از ترور نوشت «با این که دست استعمار و استبداد از آستین یک خود فروخته برای کشتن من بیرون آمد، ولی امروز نیز در راه مبارزه علیه دشمن بی‌باک‌تر، جسورتر، صریح‌تر و آماده تر از همیشه هستم. گلوله نمی‌تواند افکاری که در دماغ من از دیدن منظره رقت بار فقر و جهل و نادانی و خرافات و امراض و هزاران مفاسد اجتماعی دیگر، که مولود سلطه و قدرت یک سیاست جنایتکارانه و جابرانه دو قرنی استعمار است، تغییر دهد... این گلوله اینتلیجنت‌سرویس بر پایداری و استقامت من صد چندان افزود، مرا در راه خدمت به مردم و میهن عزیزم سرسخت‌تر، آهنین‌تر و فداکار‌تر نمود»
پدر محمد مهدی عبدخدایی(تروریست) در مورد فرزندش به روزنامه خراسان می‌گوید: « برای این که اخلاق او با نامادریش و برادر و خواهرهای نازنینش منافات داشت و موقعی که در مشهد بود اغلب در اطاقی جداگانه زندگی می‌کرد و به کار سایر افراد خانواده کاری نداشت. در حدود بیست ماه قبل روزی نزد من آمد و گفت چون اخلاق من با شماها سازگار نیست لذا می‌خواهم به تهران بروم.... در مرتبه اول بعد از اطلاع از جریان حادثه برای بهبود آقای دکتر فاطمی در حرم مطهر دعا نمودم و سپس تلگرافی به عنوان جناب آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر و آقای دکتر فاطمی مخابره و از انجام عمل وحشیانه اظهار تنفر و انزجار نمودم و ... این پسر بچه پانزده ساله که روزانه مبلغی ناچیز دستمزد از دکان میخ فروشی دریافت می‌کرده که شاید مخارج روزانه‌اش را تکافو نمی‌نموده چگونه توانسته اسلحه‌ای را که قیمت زیادی دارد به طور قاچاق خریداری کند و در ثانی این طفل در کجا تیراندازی را تمرین نموده زیرا نشانه گرفتن کار مشکلی است و دیگر این که استاد او کی بوده پس معلوم است دست مرموزی در کار بوده که از صداقت و بی‌اطلاعی طفل استفاده کرده و او را آلت‌دست و مجری مقاصد شوم خود قرار داده‌اند.»
چهره دکتر حسین فاطمی- ابوالفضل حاج قربانعلی-ص ۲۹-۳۰
جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سرهنگ غلامرضا نجاتی، ص ۹۱
شصت سال صبوری و شکوری، یزدی، جلد اول صفحه ۲۸۸
دکترحسین فاطمی: نوشته های مخفیگاه و زندان- هدایت متین دفتری، ص۲۷
@mohammadmosaddegh
[quote='kazemiaa']مسئله اصلی و درد تک تک ما همینه که ما هر کدوم بیرون از خودمون دنبال مقصر می گردیم و در نتیجه مسئولیت به گردن کس دیگه ای هست !!!! چوبش رو ما می خوریم اما نمی دونیم که شخص خودمون مقصریم . کسی که دزد نباشه هیچوقت دزدی دیگرون رو نمی بینه شاید به نظر متناقض بیاد اما تا عیبی در کسی نباشه هرگز اون عیب رو در دیگران نمی بینه . من هر وقت عیبی در دیگران می بینم فورا" در خودم دنبتالش می گردم . باید فقط خودمونو پاکسازی کنیم و بس .[/quote]
سخن شما شاید بظاهر فروتنانه و منطقی بیاد اما مثه خیلی از سخنان دیگه که بین ایرانیان روشنفکر پندار مد هست مغلطه آمیز و بی منطق هست جسارتا! یعنی چی که تا کسی خودش دزد نباشه دزدی دیگران رو نمی بینه؟.این طرز فکر شما دقیقا همون طرز فکری که زمان حمله مغول درویش ها و... تو گوش مردم میخوندن که ای مردم هجوم و غارت گری مغول تقصیر گناهان خودتونه! یا امروز تو نماز جمعه ها به مردم میگن خشک سالی و زلزله تقصیر شما مردمه!!!؟
مسئله اصلی و درد تک تک ما همینه که ما هر کدوم بیرون از خودمون دنبال مقصر می گردیم و در نتیجه مسئولیت به گردن کس دیگه ای هست !!!! چوبش رو ما می خوریم اما نمی دونیم که شخص خودمون مقصریم . کسی که دزد نباشه هیچوقت دزدی دیگرون رو نمی بینه شاید به نظر متناقض بیاد اما تا عیبی در کسی نباشه هرگز اون عیب رو در دیگران نمی بینه . من هر وقت عیبی در دیگران می بینم فورا" در خودم دنبتالش می گردم . باید فقط خودمونو پاکسازی کنیم و بس .
کاش معشوقه زعاشق طلب جان می کرد -- تا که هر بی سر و پائی نشود یار کسی ( حافظ )
به دنبال چاپ اول یعنی 1346 هستم.در چاپهای بعدی صفحاتی از آن حذف شده.با سپاس

یه مامور می فرستن به یکی از روستاهای ایران , ماموره حیلی از تریاک و مواد مخدر متنفر بوده خلاصه ماموره روز اول میره خونه کدخدا که سوال کنه در این روستا چند نفر معتاد به ترباک هستن کدخدا میگه : کل روستا معتاد !
حالا حکایت این دوستمون هست که بدنبال کتاب اصلی و واقعی حقوق بگیران انگلیسی هست ... به قول کدخدا کل روستا معتاد یعنی حقوق بگیر :)
البته اونایی هم که از انگلیس حقوق نمی گرفتن احتمالا از روسیه و شوروی پول میگرفتن مثل کمونیست ها و توده ای ها .... خلاصه که بقول دوستمون همه کلا خیانتکار ....
اگر اجانب میخواستند کل مردم ایران عزیز رو جیره خور کنند باید یه چیزی از جیب هم میزاشتند هر چند هم اگر چنین میکردنداکثر ملت نجابت ووطن دوستیشون خلاف خیانت به مام میهن بود،ضرب المثلی عامی داریم با این عنوان دم کدخدا رو ببین ده رو بچاپ
نقل قول :: به دنبال چاپ اول یعنی 1346 هستم.در چاپهای بعدی صفحاتی از آن حذف شده.با سپاس
بنده خدا دنبال چاپ اولش هستی که چی رو بدونی - که بدونی دزدیدن و بردن و خوردن - آره همینطوره - ولی این دونستن چه درذی رو دوا میکنه ؟؟؟ از نظر بنده آدما دودسته هستن یا عرضه و جنم دارن که احتیاجی به دونستن هیچ چیزی نیست هرجا باشن و بودن حقشونو می گیرن و یا اگر عرضه نداشته باشن ، حتما" محترم هستن - آدم محترم هم که یه گوشه وامیسته که ببینه کی بهش می کن بفرما که البته هیچگاه . نودو نه درصد مردم از بی عرضگی محترم هستن و.......چی بگم
می گن از مارگریت تاچر ، نخست وزیر انگلیس پرسیدن : شما که دنیا رو رو انگشت می چرخونین ، چطوره که زورتون به این یه وجب ایرلند نرسید ؟؟ جواب داد تو ایرلند خائن پیدا نکردیم !!!! می بینید > حالا در ایران پرافتخار (( البته روی کاغذ )) در طول تاریخ همیشه چوب خیانت رو مردم خوردن . حالا می بینم 17653 نفر از این کتاب خوششون اومده و دانلودش کردن . البته لطفا" کسی عصبانی نشه - گو اینکه بازم در ایران ما خیلی ها حق خودشونو نمی شناسن و پا روی حق دیگرون می ذارن و تا بهشون اعتراض می کنی یعنی حقشونو بهشون گوشزد می کنی فورا" بهشون بر می خورن و احساس توهین می کنن و همین احساس توهین کردن یعنی خطا کار بودن . اما واقعا" چند نفر از ما دلش نمی خواد جای همین حقوق بگیرا باشه و از دولت انگلیس حقوق بگیره . آخه پدرجان این کتاب که دیگه واسه ما خوندن نداره ، برای کسی خوندن داره که ته دلش نخاد حقوق بگیر دیگری باشه . ما اگر همیشه و همیشه اعتراض به وضع موجود داریم ، بخاطر حقانیت نیست بلکه بخاطر اینه که چرا شخص خود من در راس قدرت نیستم تا از دیگران بیشتر بخورم . و تا این وضع هست - یعنی تا چیزی بنام منافع جمعی و ملی رو نشناسیم تو سر همدیگه می زنیم و راه بجائی نمی بریم .
به دنبال چاپ اول یعنی 1346 هستم.در چاپهای بعدی صفحاتی از آن حذف شده.با سپاس
حقوق بگیران انگلیس در ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک