آذری یا زبان باستان آذربایجان
نویسنده:
احمد کسروی
امتیاز دهید
این کتاب به بیگانه پرستانی که میخواهند برای آذربایجان و آذربایجانی ملیت جدا ، زبان جدا و تاریخ جدا بسازند با دلیلهای دانشمندانه و گواههای استوار پاسخ دندان شکن داده و مشت سختی بر دهان دروغگوی آنان میزند. این کتاب نشان میدهد که قومیت آذربایجان ایرانی زبانش (آذری) و تاریخش همواره با دیگر ایرانیان همبسته بوده و میباشد.
زبان آذری زبانی است از خانواده زبانهای ایرانی غربی که در منطقه آذربایجان (آتورپاتکان) پیش از گسترش زبان ترکی رایج بودهاست و امروزه گستره آن محدود شدهاست. بیشتر دانشمندان ایرانشناس، در بازگویی ریشه تاریخی زبان دیرین مردم آذربایجان، باور دارند که زبان باستانی آذری بازمانده و دگرگون شده زبان مادها است و ریشه آریایی دارد که تاریخدانان و جغرافینویسان اسلامی آن را فارسی(ایرانی)، فهلوی و آذری خواندهاند.
هر چند که مطالعه بر روی این زبان سابقه طولانی در نزد شرقشناسان غربی دارد، اما نخستین پژوهش گسترده روی آن در ایران توسط احمد کسروی انجام گرفت. احمد کسروی تاریخنویس ایرانی، در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان نمونههایی از این زبان و ارتباط آن را با زبان تاتی نشان داد. زبانشناسان با اشاره به وجود زبانهای تاتی و هرزنی در چندین روستای آذربایجان شرقی، اردبیل، نمین، خلخال (کلور)، عنبران، پیله رود و میناباد آنها را از بقایای آن زبان باستانی میداند. زبان «آذری»، یکی از شاخههای زبان پهلوی است که پس از حمله عربها و هجوم اقوام ترک همچنان به زندگی خود ادامه دادهاست. ولی با پا گرفتن زبان ترکی در آن دیار، رفته رفته زبان «آذری» رو به سستی و نابودی نهادهاست. گو اینکه هنوز در پارهای از روستاها و بخشهای آذربایجان نقشی و نشانی از آن باقی است.
پروفسور پیتر گلدن در صفحه ۳۸۶ کتاب خود که یکی از جامعترین کتابها درباره تاریخ گروههای مختلف ترک چاپ شدهاست روند ترکی زبان شدن آذربایجان را به سه مرحله بخش کرده است: نخست ورود سلجوقیان و مهاجرت قبایل اغوز به ناحیه آذربایجان و آران و آناتولی، دوم حمله مغولان که بیشتر سربازان شان ترکتبار بودند، و سوم دوران صفویان که بسیاری از قبایل اغوز-ترکمان قزلباش از آناتولی به ایران سرازیر شدند.
آذری یا زبان باستان آذربایجان :
کسروی درباره ی انگیزه ای پرداختن به این کتاب می نویسد : “...این دفترچه داستانش آن است که سالها در میان نویسندگان ایران و عثمانی کشاکش درباره ی نژاد آذربایجانیان رفتی ،زیرا عثمانیان(دسته ژن ترک) آذربایجان را ترک شماردی ترکی بودن زبان آنجا را دلیل آوردندی . از این سوی نویسندگان ایرانی به خشم آمده تندی ها کردندی و سخنان بی سر و بن نوشتندی ....” از اینرو کسروی در این خصوص به تحقیق پرداخت، و کذب بودن ادعای ترکان را آشکار ساخت .
محمد قزوینی در خصوص این اثر می نویسد : “.... این رساله ی پنجاه و شش صفحه ی از وجنات آن معلوم است که نتیجه ماها و بلکه سالها، زحمت وتتبع است و تقریبا هر سطری از سطور کوچک آن حاکی از مطالعه ی یک کتاب بزرگ است زیرا که در این گونه مواضع بکر و تازه تا کنون کسی قلمی به روی کاغذ نیاورده است...”
زبان آذری زبانی است از خانواده زبانهای ایرانی غربی که در منطقه آذربایجان (آتورپاتکان) پیش از گسترش زبان ترکی رایج بودهاست و امروزه گستره آن محدود شدهاست. بیشتر دانشمندان ایرانشناس، در بازگویی ریشه تاریخی زبان دیرین مردم آذربایجان، باور دارند که زبان باستانی آذری بازمانده و دگرگون شده زبان مادها است و ریشه آریایی دارد که تاریخدانان و جغرافینویسان اسلامی آن را فارسی(ایرانی)، فهلوی و آذری خواندهاند.
هر چند که مطالعه بر روی این زبان سابقه طولانی در نزد شرقشناسان غربی دارد، اما نخستین پژوهش گسترده روی آن در ایران توسط احمد کسروی انجام گرفت. احمد کسروی تاریخنویس ایرانی، در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان نمونههایی از این زبان و ارتباط آن را با زبان تاتی نشان داد. زبانشناسان با اشاره به وجود زبانهای تاتی و هرزنی در چندین روستای آذربایجان شرقی، اردبیل، نمین، خلخال (کلور)، عنبران، پیله رود و میناباد آنها را از بقایای آن زبان باستانی میداند. زبان «آذری»، یکی از شاخههای زبان پهلوی است که پس از حمله عربها و هجوم اقوام ترک همچنان به زندگی خود ادامه دادهاست. ولی با پا گرفتن زبان ترکی در آن دیار، رفته رفته زبان «آذری» رو به سستی و نابودی نهادهاست. گو اینکه هنوز در پارهای از روستاها و بخشهای آذربایجان نقشی و نشانی از آن باقی است.
پروفسور پیتر گلدن در صفحه ۳۸۶ کتاب خود که یکی از جامعترین کتابها درباره تاریخ گروههای مختلف ترک چاپ شدهاست روند ترکی زبان شدن آذربایجان را به سه مرحله بخش کرده است: نخست ورود سلجوقیان و مهاجرت قبایل اغوز به ناحیه آذربایجان و آران و آناتولی، دوم حمله مغولان که بیشتر سربازان شان ترکتبار بودند، و سوم دوران صفویان که بسیاری از قبایل اغوز-ترکمان قزلباش از آناتولی به ایران سرازیر شدند.
آذری یا زبان باستان آذربایجان :
کسروی درباره ی انگیزه ای پرداختن به این کتاب می نویسد : “...این دفترچه داستانش آن است که سالها در میان نویسندگان ایران و عثمانی کشاکش درباره ی نژاد آذربایجانیان رفتی ،زیرا عثمانیان(دسته ژن ترک) آذربایجان را ترک شماردی ترکی بودن زبان آنجا را دلیل آوردندی . از این سوی نویسندگان ایرانی به خشم آمده تندی ها کردندی و سخنان بی سر و بن نوشتندی ....” از اینرو کسروی در این خصوص به تحقیق پرداخت، و کذب بودن ادعای ترکان را آشکار ساخت .
محمد قزوینی در خصوص این اثر می نویسد : “.... این رساله ی پنجاه و شش صفحه ی از وجنات آن معلوم است که نتیجه ماها و بلکه سالها، زحمت وتتبع است و تقریبا هر سطری از سطور کوچک آن حاکی از مطالعه ی یک کتاب بزرگ است زیرا که در این گونه مواضع بکر و تازه تا کنون کسی قلمی به روی کاغذ نیاورده است...”
آپلود شده توسط:
Reza
1388/04/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آذری یا زبان باستان آذربایجان
جناب rockstone عزیزعقل ضرورت را درک می کند اگر به نظر شماس همه ی کارهای غیر واجب منظور اعمالی غیر از تنفس و پر و خالی کردن شکم بیهودست و تعطیل.:)):))
اما در مجموع جاي اين بحث ها اين جا نيست و اگر ميخواهيد به بحث ادامه دهيد به يك بخش ديگر مراجعه كنيد.ممنونم
لحن كسروي كمتر كسي را به شك مياندازد جايي كه وي ميخواهد مطلبي را نقل كند با انتخاب كلماتي خواننده را از شك در موارد مطرح شده باز ميدارد به طور مثال (تأكيد از من است):
و
و
و
كه در جملهي اخير نيز مقصود وي از هيچ سودي مشخص است. اين جملات در سراسر مقاله به چشم ميخورد و نيازي به آوردن همهي آنها نيست. اين نظريهها كه اتفاقا هيچ توافقي هم بر صحت آنها نيست مبناي زبانشناسي و تاريخگويي كسروي ميشود كه تا آخر ادامه مييابد. مثلاً مادها كه هيچ توافق قطعياي بر منشاء و زبان آنها نيست و مورخان گوناگون دربارهي آنها نظرياتي گاه ضد و نقيض دارند.
سلام. حرفی نیست. فقط خواستم بگم که ما یک مارکسیسیم نداریم. آنها که شما اشاره کردید درست است و مارکسیستهای ارتودکس و رسمی هستند. و گرنه تمام پژوهشهای جرج لوکاچ بر مبنای فرم بود. مکتب فرانکفورت نواندیشی عمیقی در آرا مارکسیستها پدید آورد اما به بسیاری از مفاهیم مارکسیستی وفادار ماندند. همان طور که اشاره کردی لویی آلتوسر مارکسیست ساختارگرا بود. تری ایگلتون هم از این گروه تجدید نظر طلب است. او حتا در کتاب پیش درآمدی بر نظریهی ادبی، نظریه بیان کلاسیک را میپذیرد.
اما آلن سوکال پست مدرنها را کسانی میدانند که حسادت فیزیک دارند و دچار عقدهاند. اینها از صحبتهای اوست : «پست مدرنیسم ظاهراً مجموعه پیچیده اى از واكنش ها به فلسفه مدرن و پیش فرض هاى آن است و برخلاف اغلب جنبش هاى فلسفى هیچ توافقى بر سر اصول بنیادى یا مسائل فلسفى در آن وجود ندارد» اما همانطور که ما چیزی مشخص و شسته و رفته و منجمد به نام مارکسیسم نداریم و نمیتوان ژدانف و گرامشی را در یک دسته جای داد، پست مدرنیسم هم همین است. بین اندیشههای فوکو که تا حدودی بر مبنای عقل استدلالی است و با دریدا و لکان و ... تفاوت وجود دارد. سوکال به صورتی مشخص آرا پست مدرنها را یاوههای مد روز نامید و در یک مصاحبهی مطبوعاتی به همراه بریكمون به ژیل دلوز و فلیکس گوتاری و پل ویریلیو و لکان و دریدا و چند تن دیگر با ذکر نام اشاره کرد.
Rockstone در بارهي بيطرف نبودن روايت به اندازهي كافي صحبت نمودند و من هم نيازي به تكرار آن نميبينم.
فكر ميكنم اين بر ميگردد به همان تصور دولت ملتي ما كه مرزهاي جغرافيايي را در محدودهي يك زبان يا برعكس زبان واحد را درون يك مرز سياسي جستجو ميكنيم و اين مسأله اولين شالودههاي نقدها و سخنان غير واقعي و مندرآوردي را پيريزي ميكند هر دو طرف پان... با تكيه بر مواردي غير فني سعي در اثبات نظريهي دولت-ملتي خود ميكند امري كه در اروپا با رشد بورژوازي شكل گرفت و در همانجا اولين نمونههاي اضمحلال آن نيز ديده ميشود.
شايد بررسي گفتارهاي كتاب خالي از لطف نباشد.
دادش من این آرنولد نیست این مارلون براندوه.تازه شما که مسلمونو پا نترکی چرا از کامپیوتر استعمارگرا استفاده می کنی مسلمون؟
چرا عکس آرنولد یک غربی رو میزاری پشت صفحت و عکس پرسپولیس رو نمی زاری تو که از نسل پاک آریایی هستی!!!!!!!!!!!!!
یادم نمی آد هیچ نوع سکسی راتایید کرده باشم
در مورد اعدام و سنگسارم یادم نمی آد چیزی گفته باشم فقط گفتم درش شرکت نمی کنم.
خدا رو شکر شما سالم می مونی
جالبه بگو عصر 1000 سال پیشی شدن مسلمونا.همینا بهانه بود که ایران رو غارت کنن همین دروغ ها و خیال بافی ها و توجیه های الکی.البته واسه شما که مهم نیست آخه شما که پان ترکی واست مهم نیست 1400 بیش کلی ایرانی مرده باشن مگه از دل همین تفکر نسل کشس ارامنه تو آرارات اتفاق نیفتاد؟
من سعی می کنم خودم دچار لغزش نشم وگه نه مگه الله نگفته اونایی که زناکارن رو چی کار می کنه؟دیگه حالا شمام برو بواسطه تایید دوتا آخوند به یکی سنگ بزن حالا اگه دروغم بود عیب نداره تو سنگتو بزن که 1400 ساله داری سنگ میزنی 1400 ساله به دانشمند و مردم عادی زانی و غیر زانی داری سنگ می زنی.بزنن.ولی اینجا اگه سنگ بزنی به افکاره کسی جوابتو میده جناب به ظاهر یکتا پرست.
من فردی هستم که به اعتقاداتم ،اعتقاد دارم،من یک تورکم اما نه یک پان تورک،من تورکم اما نه آذربایجان که از تورکهای شمال عراق،که زبانم تقریبا زبانم بین ترکی آذری و استامبولیتست،و نه از قوم آریایی(بازهم بگویید پان تورک باشد ملالی نیست)
آقای بردیای عزیز!
صیغه کردن شرایط خاص خود را دارد که درباره آن اصلا بحث نمی کنم و شمارا به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده است ارجاع می دهم (ولی بنظر من این نوع سکس اسلامی که شما میفرمایید خیلی بهتر از زنای محسنه و زنای با محارم باشد که شما سنگسار را برایش یک عمل غیر انسانی تلقی می کنید)
درباره چهارشنبه سوریتان هم باشد(اینقدر به مراسمتان ادامه دهید تا نسلتان بسوزد درون آتشی که سرخی من از توست و زردیه من به تو)(برادران دوران آتش پرستی و بت پرستی تمام شده است دوره دوره مسلمان شدنه مالزی و سنگاپور و ... است و از این طرف آتش پرست شدن مسلمانان 1000 سال پیش!)
جناب بردیای عزیز!
چرا شما در مراسم سنگسار شرکت نمی کنید با اینکه اطلاع دارید که شخص چه توهینی به بشریت(نه مذهب) کرده است و در مقابل منی که چیزی نمی گویم(موضع می گیرید و اگر دستتان به من برسد شاید همان کاری
را بکنید که آنهایی که اعدام و سنگسار می کنند،بکنید)
جناب altay1284 عزیز!
شما که واقعا دیگر روی بشریت و امانیسم و تمام اخلاقیات را سفید کردید(خسته نباشید)
می گوید به چه کسی چه ،که شخصی با چه کسی رفتار جنسی انجام می دهد(می خواهم چیزی بگویم حیف که همان اخلاقیاتی که شما از آن گریزانید نمی گذارد)پس بفرمایید ما هم حیوانیم و انسان های اولیه دیگر که باز هم بعضی از آنها ارزششان بیشتر از بعضی انسانهای که مرتکب بعضی از حرکاتهای غیر اخلاقی می شوند.
جناب altay1284 عزیز!
پس لطف کنید شما چند روزی چوپان بشوید تا بفهمید که گوسفندی که منفعتش به شما می رسد چه فرقی با گوسفندی دارد که گرگ آن را می درد.(شما که اینقدر طرفدار خورده شدن گوسفند توسط پلنگ هستید همین قدر هم طرفدار خورده شدن بشر به دست فاشیسم و جنگ و جنایت هستید)
جناب آقای bsroozbehعزیز!
شما بجز توهین چیزی بلد نیستید خوب شد که مدیران سایت انسانهای با اخلاق و باشرفی هستند(که شما از آن گریزانید،مدیران سایت در نقش همان اعدام گرانی هستند که نمی گذراند غیراخلاقیات و فحشا در بین (سایت یا دنیا) زیاد شود و گرنه با تزهای شما دوستان همه جای جهان از لجنهای فحشا پرمی شد که آنوقت هر توهینی به هر کسی و هر تجاوزی به هر شخصی ممکن بود(خوشحالم از اینکه خود جواب کارهای خود را می دهید(یک بار میگویید قصاص کردن و جریمه کردن بد است باز برمیگردید و میگویید اگر فلانی نبود با شما فلان کار را می کردم).من هم شما را در جایگاه بحث نمی داند آقای محترم
از آقای روکستون هم معذرت می خواهم ،چشم دیگر بحث مذهبی انجام نمی دهم.
یاشا