یکی دو برگ از آن را خواندم، دیدم نویسنده رفته است واژگان از دیگر زبانهای ترکی آورده است و برآن است که در پارسی نمیباشد تا برتری زبان ترکمنها را نشان دهد! تنها همین را بسنده است که بگویم در زبان ترکی استانبولی که واژگانی با ریشهی تازی و پارسی در آن کمتر از ترکی آذربایجانی هست، واژهی "فرهنگ" نمیباشد، زبان ترکی استانبولی Kültür را از فرانسوی برایش وام گرفت که با Culture انگلیسی همریشه است. اکنون همینها برای ما داو یا ادعای فرهنگ دارند! تازه بیچارهها زمانی هم که خواستند برای وامواژگان بسیاری که به زبانشان رفته بود، واژه بسازند ناتوان بودند! برای نمونه چون اویغورها چندی در میان ترکان یکی تمدنی درخشان (در سنجش با دیگر ترکان) درست کردند، ترکزبانان ترکیه واژهی uygarlık را برابر واژه "مدنیت" (Civilization) نهادند، با این روی در زبان پارسی تاکنون سه واژهی شهرگانی، شهریگری با شهرنشینی برای جایگزینی با "تمدن" پیشنهاد شده است. این نوشته هم از جرگهی نوشتارهای ایرانستیزانهی پانتووورکانه است! همچنین کمال پاشا، یکی از نویسندگان عثمانی، نوشتهای به نام "برتری زبان پارسی بر زبانهای دیگر بجز عربی" دارد.
معادل واژه تمدن در ترکی
در ترکی برای بیان مفهوم تمدن از واژه اویقارلیق uygarlıq استفاده میشود و شخص متمدن را اویقار یا اویقار اینسان مینامند.
اسماعیل هادی در کتاب ائتیمولوژی خود واژه اویقارلیق را معادل با تمدن و اویقار را به معنای متمدن و پیشرفته میداند. وی ریشه کلمه را اویماق uymaq میداند و معنای واژه را هماهنگ با پیشرفت زمانه معنا میکند
ایوب اوغلو نیز ریشه این واژه را اویماق uymaq و ریشه اویماق را از فعل قدیمی udu میداند. Udu شکل نخستین اویکو (یوخو) میباشد. پسوند قار در اویقار نیز پسوندی در ترکی قدیم است که بیشتر در گذرا و ناگذر کردن افعال نقش داشته و در کلماتی همانند toygar ,ızgar , açgar , bolgar به کار رفته است.
با توجه به ریشه کلمه و توضیحات فوق، اویقار شخصی است که خود را با فرهنگ و تمدن هماهنگ میکند و نوعی جامعه پذیری در وی هویداست. اویقارلیق (تمدن) نیز، جامعه پیشرفته، بیدار و دور از عقب ماندگی را تصویر میکند.
تونجر گولن سوی tuncer gülensoy نیز اویقار را همان udgar و udgur معرفی کرده، این واژه را برگرفته از ریشه فعل اویارماق uyarmak میداند و اویار uyar را شخصی معرفی میکند که رفتارش مناسب باشد. در نتیجه گولن سوی اویقار را شخصی میداند که رفتاری مناسب جامعه دارد و اویقارلیق را جامعه ای خالی از افراط و تفریط با رفتاری مناسب و در شأن بشریت معنا میکند.
لازم به ذکر است که در زبان فارسی برای بیان این مفاهیم سالهای متمادی است که از لغات عربی استفاده میشده است. اما در سالهای اخیر تلاش شده است معادلهایی با ریشه فارسی برای آنها ساخته شود. بیایید به معادلهای این واژه در فارس نگاهی بیندازیم:
شهرآیین، شهریگری، پیشینه، شهرگانی و شهرنشینی
همانگونه که در بالا نیز مشاهده گردید واژگانی که در فارسی بعنوان معادل معرفی شدهاند علاوه بر این که سابقهای در زبان فارسی ندارند (همچون شهرآیین، شهریگری، شهرنشینی) کاملا نسبت به مفهوم تمدن بیگانه بوده و قادر به بیان مفاهیم مستتر در لغت عربی نیستند.
واژگان جدید فارسی بیشتر مفهوم واژه فرهنگ (در ترکی معادلهای چندی به مانند اردم ، اکینج و .. دارد) را مد نظر دارند تا تمدن. از طرفی واژه شهرنشینی فقط کسانی را در بر میگیرد که در شهرها سکونت دارند و مدنیت و فرهنگی را که میتواند در روستاها نیز وجود داشته باشد، شامل نمیشود.
آیا نبودن این واژه در زبان ترکی صحبت شده در آذربایجان و اران بدان معنا نیست که واژه ای متروک و بدون کاربرد است؟ چنان چه در ترکی متداول در بادکوبه شاهدیم همواره از واژه ی مدنیت بهره می برند و در اردبیل و تبریز و ارومیه ی خودمان هم همان واژه های متمدن و تمدن به کار
می رود. چرا واژه ای برای مفهوم شهر در ترکی قدیم و ترکی کنونی موجود نیست؟ در ترکی استانبولی شهیر و در ترکی آذری شهر که هر دو از زبان پارسی گرفته شده اند به کار می روند. آیا نبود این واژه دلیلی بر تمدن گریزی و زندگی ایلیاتی اقوام ترک تبار نبوده است؟
دکتر جواد هیئت دیروز 21 مرداد در 89 سالگی وفات نمودند. خداوند رحمتشان کند.
پدر ایشان علی هیئت از روحانیون و حقوقدانان مشهور زمانه اش بود.جواد هیئت در سال 1304 در تبریز به دنیا آمده و تحصیلاتشان در رشته پزشکی در ترکیه و فرانسه بود و نزدیک به پنجاه سال در پیشه ی جراحی خدمت نموده اند. از جمله کارهای ایشان عمل باز قلب برای اولین بار در ایران بود.ایشان علاوه بر پیشه ی پزشکی،به زبان و ادبیات ترکی علاقه بسیار داشت و خود چند کتاب و بسیاری مقاله در همین زمینه به فارسی و ترکی نوشته اند که معروفترین آنها،کتاب "سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی" بود که به همسر فارسی زبان خود تقدیم نموده اند.از دیگر فعالیتهای فرهنگی ایشان میتوان به نشر مجله ای در زمینه ادبیات ترکی به نام "وارلیق" اشاره نمود که از سال 58 به صورت فصل نامه تا کنون چاپ شده است و گنجینه ای ارزشمند از آثار ادب ترکی است.
روحش شاد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آموزش زبان ترکی
در ترکی برای بیان مفهوم تمدن از واژه اویقارلیق uygarlıq استفاده میشود و شخص متمدن را اویقار یا اویقار اینسان مینامند.
اسماعیل هادی در کتاب ائتیمولوژی خود واژه اویقارلیق را معادل با تمدن و اویقار را به معنای متمدن و پیشرفته میداند. وی ریشه کلمه را اویماق uymaq میداند و معنای واژه را هماهنگ با پیشرفت زمانه معنا میکند
ایوب اوغلو نیز ریشه این واژه را اویماق uymaq و ریشه اویماق را از فعل قدیمی udu میداند. Udu شکل نخستین اویکو (یوخو) میباشد. پسوند قار در اویقار نیز پسوندی در ترکی قدیم است که بیشتر در گذرا و ناگذر کردن افعال نقش داشته و در کلماتی همانند toygar ,ızgar , açgar , bolgar به کار رفته است.
با توجه به ریشه کلمه و توضیحات فوق، اویقار شخصی است که خود را با فرهنگ و تمدن هماهنگ میکند و نوعی جامعه پذیری در وی هویداست. اویقارلیق (تمدن) نیز، جامعه پیشرفته، بیدار و دور از عقب ماندگی را تصویر میکند.
تونجر گولن سوی tuncer gülensoy نیز اویقار را همان udgar و udgur معرفی کرده، این واژه را برگرفته از ریشه فعل اویارماق uyarmak میداند و اویار uyar را شخصی معرفی میکند که رفتارش مناسب باشد. در نتیجه گولن سوی اویقار را شخصی میداند که رفتاری مناسب جامعه دارد و اویقارلیق را جامعه ای خالی از افراط و تفریط با رفتاری مناسب و در شأن بشریت معنا میکند.
لازم به ذکر است که در زبان فارسی برای بیان این مفاهیم سالهای متمادی است که از لغات عربی استفاده میشده است. اما در سالهای اخیر تلاش شده است معادلهایی با ریشه فارسی برای آنها ساخته شود. بیایید به معادلهای این واژه در فارس نگاهی بیندازیم:
شهرآیین، شهریگری، پیشینه، شهرگانی و شهرنشینی
همانگونه که در بالا نیز مشاهده گردید واژگانی که در فارسی بعنوان معادل معرفی شدهاند علاوه بر این که سابقهای در زبان فارسی ندارند (همچون شهرآیین، شهریگری، شهرنشینی) کاملا نسبت به مفهوم تمدن بیگانه بوده و قادر به بیان مفاهیم مستتر در لغت عربی نیستند.
واژگان جدید فارسی بیشتر مفهوم واژه فرهنگ (در ترکی معادلهای چندی به مانند اردم ، اکینج و .. دارد) را مد نظر دارند تا تمدن. از طرفی واژه شهرنشینی فقط کسانی را در بر میگیرد که در شهرها سکونت دارند و مدنیت و فرهنگی را که میتواند در روستاها نیز وجود داشته باشد، شامل نمیشود.
می رود. چرا واژه ای برای مفهوم شهر در ترکی قدیم و ترکی کنونی موجود نیست؟ در ترکی استانبولی شهیر و در ترکی آذری شهر که هر دو از زبان پارسی گرفته شده اند به کار می روند. آیا نبود این واژه دلیلی بر تمدن گریزی و زندگی ایلیاتی اقوام ترک تبار نبوده است؟
من سئویرم آذربایجان ائلینی
اویره نیریم اونون شیرین دیلینی
بو دیل اجدادیمین حیات سسی دیر
اودلار یوردوموزون اود نفسی دیر
پدر ایشان علی هیئت از روحانیون و حقوقدانان مشهور زمانه اش بود.جواد هیئت در سال 1304 در تبریز به دنیا آمده و تحصیلاتشان در رشته پزشکی در ترکیه و فرانسه بود و نزدیک به پنجاه سال در پیشه ی جراحی خدمت نموده اند. از جمله کارهای ایشان عمل باز قلب برای اولین بار در ایران بود.ایشان علاوه بر پیشه ی پزشکی،به زبان و ادبیات ترکی علاقه بسیار داشت و خود چند کتاب و بسیاری مقاله در همین زمینه به فارسی و ترکی نوشته اند که معروفترین آنها،کتاب "سیری در تاریخ زبان و لهجه های ترکی" بود که به همسر فارسی زبان خود تقدیم نموده اند.از دیگر فعالیتهای فرهنگی ایشان میتوان به نشر مجله ای در زمینه ادبیات ترکی به نام "وارلیق" اشاره نمود که از سال 58 به صورت فصل نامه تا کنون چاپ شده است و گنجینه ای ارزشمند از آثار ادب ترکی است.
روحش شاد.
اینجوری دیگه به اندازهء کافی کتاب واسه یاد گرفتنِ ترکی دارم
ممنون واقا لطف کردید لطفا کتابهای بیشتر درمورد زبان و مردم تورک اپ کنید:x
خدایا! برسون یه همت!...