رسته‌ها
سمفونی مردگان
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 516 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 516 رای
برنده جایزه سال ۲۰۰۱ ( بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سورکامپ)

ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده؛ در ساعت پنج و نیم بعداز ظهر تیر ماه سال ۱۳۲۵. ساعت سر در کلیسا سالها پیش از کار افتاده بود و ساعت اورهان را مردی با خود برده است؛ اما زمان همچنان می گردد و ویرانی به بار می آورد.
سمفونی مردگان، رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی، حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را بر دوش می کشند و در جنون ادامه می یابند، در وصف این رمان بسیار نوشته اند و بسیار خواهند نوشت؛ و با این همه پرسش برخاسته از این متن تا همیشه برپاست؛ پرسشی که پاسخ در خلوت تک تک مخاطبان را می طلبد:
کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانه اش درآورده ایم، به قتلگاهش برده ایم و با این همه او را جسته ایم و تنها و تنها در ذهن او زنده مانده ایم. کدام یک از ما؟
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
370
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
libraziti
libraziti
1389/11/08

کتاب‌های مرتبط

Wishes
Wishes
0 امتیاز
از 0 رای
جشن بز نر
جشن بز نر
4.6 امتیاز
از 62 رای
داستانهایی از لابلای تاریخ
داستانهایی از لابلای تاریخ
4.4 امتیاز
از 23 رای
کلبه عمو تم
کلبه عمو تم
4.7 امتیاز
از 66 رای
قفس شطرنج
قفس شطرنج
3.6 امتیاز
از 18 رای
امید
امید
4.5 امتیاز
از 34 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سمفونی مردگان

تعداد دیدگاه‌ها:
156
6 بار دانلود كردم و هر بار نصفه دانلود شد .
واقعا كه !!!!!!!!
می تونم بگم جز معدود کتابهایی بود از خوندنش واقعا لذت بردم . در شیوه نگارش این کتاب میشه "جریان سیال ذهن" یا Stream of consciousness رو دید. در این شیوه راوی داستان بدون مشخص شدن عوض میشه و همین گاهی خواننده رو گیج میکنه. آثاری مثل "موجها" از ویرجینیا وولف و "خشم و هیاهو" اثر مشهور ولیام فالکنر از همین دست رمان ها هستند. رمان "شاهزاده احتجاب" هوشنگ گلشیری اولین رمان فارسی است که به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده. اگر کسی از این شیوه نگارش لذت می بره بهتره کتاب "همنوایی شبانه ارکستر چوبها" از رضا قاسمی و البته شاهزاده احتجاب رو حتما بخونه. شناخت شیوه های نگارش می تونه در قضاوت در مورد یک کتاب کمک موثری بکنه. پس علت اینکه در ظاهر این کتاب از انسجام برخوردار نیست بخاطر شیوه نگارش هست نه ضعف در نگارش.
ممنون و متشکر از مدیران سایت برای سلیقه عالی شان
این کتاب شاید خیلی به مذاق رمان خوان های حرفه ای خوش نیاد که خب دلیل داره. جریسان وقایع این کتاب یه کم به هم ریخته و در بعضی قسمت هاش خیلی سیخکیه یعنی علت و معلول توی وقایع اتفاقیه اش پیدا نمیشه که همین موضوع به ساختار درونی اون حسابی اسیب رسونده.
سالها پیش کتابی به این نام خواندم که نمیدانم این همان کتاب است یا خیر چون اسم نویسنده را نداشت اگر همان باشد که عالی است و در هر حال با تشکر از زحمات شما;-);-)
سلام
من دوبار خواستم اين كتابو دانلود كنم اما موفق نشدم و هربار تو يك ثانيه اخر ارور داد . چرا ؟
مدير اين سايت ميشه راهنماييم كنه ايا ؟
به نظر من که این شباهت ها کاملا روشن است،"اورهان" که به فکر کشتن و نابودی برادر خود است که حتی در داستان هم برادرکش لقب گرفت و "آیدین "که از بدی دوری می کند و برادرش را از اینگونه افکار برحذر می دارد و قابیل داستان که تصمیم خود را عملی می سازد...
فکر می کنم تیرگی و خفقان آن دوره با سیاهی بیش از حد داستان که کمتر نور امیدی درش دیده می شه کاملا هم خوانی داره،با توجه به زمان داستان خانواده ای رو به تصویر می کشه که مملو از جهل و حسادت و تجاوز به حقوق همدیگر که میتونه نمادی از جامعه ی اون دوره باشه...حضور تمام متجاوزین در آن دیده می شه لرد انگلیسی که جا خوش کرده...شرکت امریکایی که ابتدا با تولید سم شروع به کار می کنه و بعد چه چیزی که تولید نمی کنه،تبلیغات انها خیلی جالب بود:"بعد از جنگ ادامه زندگی فقط با سم پاشی میسر است"؟؟؟
ممنون از استقبال پرشورتان!!
در این داستان روایت هابیل وقابیل به روایت دیگر بیان شده واز آن کارکرد کشیده شده !!
آیا این امر باتوجه به نشانه ها والمان های موجود مشهود است؟
آیا شخصیت این دو برادر نمود واقعی(دراجتماع) وقابل باوری اراعه می دهند؟
فضای موجود با خط سیر داستانی هم خوانی دارد ؟((منظورم اتفاقات رخ داده با فضای ترسیم شده است))و....
اگر روی این موارد کمی بحث کنید ممنون میشم.
این نگاه به آینده رو همشون دارند حتی پدر که می گه:"باید به حرف من دقت کنی.چیزی را که سال ها بعد می خواهی بفهمی،من حالا می گویم،زندگی شوخی نیست.تو خیال می کنی با درس خواندن به کجا می رسی؟بعد از سی سال درس خواندن چقدر حقوق می دهند؟" پس اون هم به فکر آینده خودش و خانواده اش هست منتهی با یک دید دیگر...
" یاد مردی میفتم که خودشو تو آب دار زد! تا شاید خواننده کتاب بتونه به این باور برسه که هر اورهانی پایانی داره!"
یعنی اورهانی که بهش می گن برادرکش(برادر بزرگشون یوسف رو کشت) یا کسی که باعث به جنون کشیده شدن برادردیگرش میشه حقش نیست که این جور بمیره؟!به نظر من که نصف حقش هم نیست...البته اون هم تقاص کارهاش رو داد که مردن در آب آخریش بود... اینکه عقیم بود و زنش جدا شد ازش البته شاید همه رو نباید پای گناهاش نوشت.
"چرا داستان نباید قابل باور باشه؟چون به نظر شما زیادی سیاهه؟خیلی از آدم ها زندگی خیلی بدی دارند."
همون طور که خودتون اشاره کردید، نویسنده داستان به آیدین شخصیتی آسیب پذیر میده در عین حال بلا های زیادی سرش میاره!
از طرفی نویسنده تصمیم داره تاثیر نزدیکان کوته فکر رو روی زندگی آیدین نشون بده. به همین دلیل کمی حق داره که آیدینش رو نسبت به افراد معمول جامعه، تاثیر پذیر تر نشون بده و در عین حال ضربه هایی رو از طرف دیگر کاراکتر ها بهش وارد کنه. اما تا چه حد؟
کمی که دقت کنید میبینید از یه جاهایی به بعد نویسنده دیگه آسیبشناسی نمیکنه، میخواد تراژدی خلق کنه! اونم به هر قیمتی! قتل ها و مرگ ها و جنون و ..... . از نظر من همین ناپیوستگی عامل سیاهی و ناباوری داستان میشه.
درسته که خیلی از این اتفاقات بد رو تو اوایل کتاب هم شاهد هستیم، اما آیدین و اورهان باز هم نگاه به آینده رو حفظ میکنند. راه برگشتشون بازه و....، اما از یه جایی به بعد دیگه هیچ راهی برای بهتر کردن اوضاع نیست. قتل. جنون . مرگ .
شاید باور نکنید، اما من هرجا اسم کلاغ یا قارقارشو میشنوم، یاد برف میفتم!
یاد مردی میفتم که خودشو تو آب دار زد! تا شاید خواننده کتاب بتونه به این باور برسه که هر اورهانی پایانی داره!
سمفونی مردگان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک