نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
نویسنده:
اوریانا فالاچی
مترجم:
یغما گلرویی
امتیاز دهید
✔️ این کتاب در باره زنی است که حامله میشود، و در میان حیات و عشق ورزیدن یا سقط فرزندش دچار تردید میشود.
اوریانا در سر آغاز این کتاب میگوید: "دلیلی برای دروغ گفتن نیست! من مانند بسیاری از همجنسانم حقیقت را انکار نمیکنم: آنچه از زبان قهرمان این کتاب حکایت کردهام، ماجراییست که ـ در زمانی نه چندان دور ـ برای خودم اتّفاق افتاده! من حامله شدم، به طفلی که در شکم داشتم عشق ورزیدم و..."
او در این میان به نگرانی اش راجع به به دنیا آمدن فرزندش در دنیای بی رحم کنونی میپردازد:
"مدام این سوال ترسناک برام پیش میاومد که: نکنه دلت نخواد به دنیا بیای و متولّد بشی؟ نکنه یه روز سرم هوار بزنی که: کی گفته بود منوبه دنیا بیاری؟ چرا درستم کردی؟ چرا؟"...
بیشتر
اوریانا در سر آغاز این کتاب میگوید: "دلیلی برای دروغ گفتن نیست! من مانند بسیاری از همجنسانم حقیقت را انکار نمیکنم: آنچه از زبان قهرمان این کتاب حکایت کردهام، ماجراییست که ـ در زمانی نه چندان دور ـ برای خودم اتّفاق افتاده! من حامله شدم، به طفلی که در شکم داشتم عشق ورزیدم و..."
او در این میان به نگرانی اش راجع به به دنیا آمدن فرزندش در دنیای بی رحم کنونی میپردازد:
"مدام این سوال ترسناک برام پیش میاومد که: نکنه دلت نخواد به دنیا بیای و متولّد بشی؟ نکنه یه روز سرم هوار بزنی که: کی گفته بود منوبه دنیا بیاری؟ چرا درستم کردی؟ چرا؟"...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
وقتی عشق و تعریف میکنه: که مثل گشنگی میمونه و ادم گشنه که هی میخوره و میخوره از فرط گرسنگی و اخرش...غذاییه که سر دلت میمونه و نوبت تهوعه!
و سرنوشت بچه ی که محور همین داستان شد...و چه خوب که هیچ وقت به دنیای ما نیومد!
dovom be khatere inke madaram ke kheyli dusesh daram va alan azash dooram mano ba in nevisandeye khoob ashna kard:x
واقعا قلم گيرايي داره اين زن
خيلي با قلمش حال مي كنم
پیشنهاد میکنم خانوما بخوننو لذت ببرن
حرفهایی که در مورد دنیا به بچه اش می گفت رو