"دوستت دارم
چون نمی توانم شدت تیک تیک ساعتت را تخمین بزنم
چون نمی دانم صبح ها سرِ کار یا هرجای دیگری که می روی
کفش های ورزشی می پوشی یا شِبرو
نمی دانم روزی چندوعده غذا می خوری
و توی قهوه ات شیر می ریزی، یا سَم (و اصلاً قهوه می خوری؟)
چون نمی دانم توی سینه ات زخم چند چاقوی لعنتی ست
و حالا روی تختِ کدام بیمارستان مرده ای یا متولد شده ای
چون نمی شناسمت، اصلاً ندیده امت (یا دیده امت و به جا نیاورده امت)
دوستت دارم به دلیل خیلی از چیزهای دیگر
که ضرورتی برای گفتن شان نمی بینم
نه... ضروری نیست، هیچ چیز ضروری نیست
ضروری نیست بگویم: دیروقت است، فردا صبح زود کلاس دارم
ضروری نیست بگویم: دوستت دارم
ضروری نیست بگویم: ضروری نیست
ها؟... نه، چیزی م نیست
فقط خسته ام کمی
باید بگیرم بخوابم
حالا تو هم مثل همیشه لطف کن و به خوابم نیا؛
■"! عاشقت هستم به خدا
من در کشوری زندگی می کنم
که همیشه ی خدا سرد است
و صبح ها به جای چای و قهوه، باید ضد یخ نوشید،
اما در آن جا مکان گرمی هم هست
مکانی برای لم دادن،
تکثیر معانی داغ
و نوازشِ روح.
و آن مکان هرجایی می تواند باشد
هر جایی
بیرون از شعرِ من!
هی مانکن سومین (از دست راست) پشت ویترین
مغازه ی Aleksi 13 واقع در خیابان Alexander
جنب بانک Nordea
:
من به جنده ای احتیاج دارم
کمی
زنده تر از تو!
برگرفته از: «داد نزن؛ در این آینه کسی نیست!»
وریا مظهر از شاعران نوپرداز و شورشی بهشمار میآید. ایشان کە متولد شھر سنندج کردستان است، در سن سی و پنج سالگی در فنلاند خودکشی کرد.
آثار «و.م. آیرو» ...
هایکوهای تجزیه طلبانه ی پیشمرگ زخمی (شعر)
داد نزن! در این آینه کسی نیست (مجموعه شعر)
مُفت زندگی می کنیم، مُفت! (ترجمه ی گزینه اشعار اورهان ولی کانیک)
چیدن قارچ به سبک فنلاندی / مجموعه داستان / نشر نی / ۱۳۸۵
وداع با اسلحه 2 / مجموعە داستان (2004، فنلاند)
وریا مظهر از شاعران نوپرداز و شورشی بهشمار میآید. ایشان کە متولد شھر سنندج کردستان است، در سن سی و پنج سالگی در فنلاند خودکشی کرد.
آثار «و.م. آیرو» ...
هایکوهای تجزیه طلبانه ی پیشمرگ زخمی (شعر)
داد نزن! در این آینه کسی نیست (مجموعه شعر)
مُفت زندگی می کنیم، مُفت! (ترجمه ی گزینه اشعار اورهان ولی کانیک)
چیدن قارچ به سبک فنلاندی / مجموعه داستان / نشر نی / ۱۳۸۵
وداع با اسلحه 2 / مجموعە داستان (2004، فنلاند)
دیدگاههای کتاب الکترونیکی داد نزن در این آینه کسی نیست
چون نمی توانم شدت تیک تیک ساعتت را تخمین بزنم
چون نمی دانم صبح ها سرِ کار یا هرجای دیگری که می روی
کفش های ورزشی می پوشی یا شِبرو
نمی دانم روزی چندوعده غذا می خوری
و توی قهوه ات شیر می ریزی، یا سَم (و اصلاً قهوه می خوری؟)
چون نمی دانم توی سینه ات زخم چند چاقوی لعنتی ست
و حالا روی تختِ کدام بیمارستان مرده ای یا متولد شده ای
چون نمی شناسمت، اصلاً ندیده امت (یا دیده امت و به جا نیاورده امت)
دوستت دارم به دلیل خیلی از چیزهای دیگر
که ضرورتی برای گفتن شان نمی بینم
نه... ضروری نیست، هیچ چیز ضروری نیست
ضروری نیست بگویم: دیروقت است، فردا صبح زود کلاس دارم
ضروری نیست بگویم: دوستت دارم
ضروری نیست بگویم: ضروری نیست
ها؟... نه، چیزی م نیست
فقط خسته ام کمی
باید بگیرم بخوابم
حالا تو هم مثل همیشه لطف کن و به خوابم نیا؛
■"! عاشقت هستم به خدا
که همیشه ی خدا سرد است
و صبح ها به جای چای و قهوه، باید ضد یخ نوشید،
اما در آن جا مکان گرمی هم هست
مکانی برای لم دادن،
تکثیر معانی داغ
و نوازشِ روح.
و آن مکان هرجایی می تواند باشد
هر جایی
بیرون از شعرِ من!
مغازه ی Aleksi 13 واقع در خیابان Alexander
جنب بانک Nordea
:
من به جنده ای احتیاج دارم
کمی
زنده تر از تو!
برگرفته از: «داد نزن؛ در این آینه کسی نیست!»
وریا مظهر از شاعران نوپرداز و شورشی بهشمار میآید. ایشان کە متولد شھر سنندج کردستان است، در سن سی و پنج سالگی در فنلاند خودکشی کرد.
آثار «و.م. آیرو» ...
هایکوهای تجزیه طلبانه ی پیشمرگ زخمی (شعر)
داد نزن! در این آینه کسی نیست (مجموعه شعر)
مُفت زندگی می کنیم، مُفت! (ترجمه ی گزینه اشعار اورهان ولی کانیک)
چیدن قارچ به سبک فنلاندی / مجموعه داستان / نشر نی / ۱۳۸۵
وداع با اسلحه 2 / مجموعە داستان (2004، فنلاند)
وریا مظهر از شاعران نوپرداز و شورشی بهشمار میآید. ایشان کە متولد شھر سنندج کردستان است، در سن سی و پنج سالگی در فنلاند خودکشی کرد.
آثار «و.م. آیرو» ...
هایکوهای تجزیه طلبانه ی پیشمرگ زخمی (شعر)
داد نزن! در این آینه کسی نیست (مجموعه شعر)
مُفت زندگی می کنیم، مُفت! (ترجمه ی گزینه اشعار اورهان ولی کانیک)
چیدن قارچ به سبک فنلاندی / مجموعه داستان / نشر نی / ۱۳۸۵
وداع با اسلحه 2 / مجموعە داستان (2004، فنلاند)