رسته‌ها
اندوه ماه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 719 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 719 رای
خلاصه داستان:
داستان درباره دکتر جوان و نسبتا موفقی است که با تمام موفقیت هایش باز هم دنبال حقایق گمشده زندگیش می گردد و از همین روی سفری بی آغاز و بی پایان را شروع می کند، سفری به درازای چند هزار سال، سفری به قدمت آرش کمانگیر و آرمانش، آنجا که آرش یرای هدفش روحش را قربانی می کند و از همان زمان در سراسر تاریخ این مرز و بوم زنده است و زندگی می کند و تمام جاده ها را می پیماید، پزشک جوان در انتهای این سفر به آغاز راه بر می گردد و گمشده ها را پیدا می کند و این دور تسلسل آدامه می یابد...
«آیا در گندم زار زندگیم، کسی با من بوده است؟ .. حقیقت این است که امروز براستی تنهایم. منم و گندم زار..»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
71
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hamid
hamid
1386/06/05

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی اندوه ماه

تعداد دیدگاه‌ها:
43
همیشه دلم می خواست یه کتاب از آرش حجازی بخونم! ممنون از سایت پربارتون
چرا هیچ کس به فکر من نیست خب نسخه ی موبایلی این کتاب هارو بذارین دیگه :O
با درود!
«mahnameh» عزیز!
دکتر آرش جازی، متولد ۱۳۴۹ نویسنده، مترجم، پزشک، و ناشر ایرانی است. وی مدیر انتشارات کاروان و مترجم رسمی کتاب‌های پائولو کوئلیو به زبان فارسی می‌باشد.
او در ۲۸ بهمن ۱۳۴۹ به دنیا آمد و در سال ۱۳۷۵ از دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران فارغ التحصیل شد. موضوع تز دکترای او، «تأثیر قصه گویی در درمان اختلالات اضطرابی کودکان» بود.
در سال ۱۳۷۳، در بیست و چهار سالگی، با سرمایه شخصی داستان بلندی به نام اندوه ماه منتشر کرد که به علت توزیع نامناسب، با استقبال چندانی مواجه نشد. همچنین چند داستان کوتاه و مجموعه مقالاتی مثل مقاله «لیلیت، شهبانوی شب» که بیشتر زمینه فولکلورشناسی داشت به طبع رساند، اما انتشار رمان جدید او به نام «شاهدخت سرزمین ابدیت» بود که با فروش مناسبی مواجه شد.
سه سال بعد، در سال ۱۳۷۶، او انتشارات کاروان را تأسیس نمود و دو سال پس از تاسیس آن، پائولو کوئلیو، نویسنده مشهور برزیلی و خالق کیمیاگر، او را مترجم رسمی آثارش به زبان فارسی معرفی کرد. آرش حجازی از جمله مترجمانی است که باترجمه اغلب آثار این نویسنده عارف مسلک برزیلی و دعوت او به ایران به شهرت رسید.
در سال ۱۳۸۰، او سردبیری ماهنامه فرهنگی هنری «کامیاب» را بر عهده گرفت که پس از پنج شماره انتشار، متوقف شد. پس از «کامیاب» حجازی ماهنامه جشن کتاب را منتشر کرد که بیست شماره منتشر شد و پس از آن قالب آن تغییر کرد.
او در سال ۱۳۸۳، ده سال پس از «اندوه ماه» رمان «شاهدخت سرزمین ابدیت» را منتشر کرد. شاهدخت سرزمین ابدیت در سال ۱۳۸۴ در فهرست نهایی نامزدهای جایزه «واو» و «منتقدان مطبوعات» قرار گرفت.
وی پزشکی است که در هنگام شلیک گلوله به ندا آقاسلطان در فاصله نزدیکی از او قرار داشت و سعی در نجات جان ندا کرد. اما شدت جراحت و اینکه گلوله مستقیماً به قلب او خورده بود و حجم بالای خونریزی مانع از موفقیت وی شد. وی شرح ماجرا را در مصاحبه با بی‌بی‌سی شرح داد و در پایان اعلام کرد که به دلیل فاش ساختن جزئیات این داستان و احساس خطر شدید، قادر به بازگشت به ایران نخواهد بود. در همین زمان فرمانده نیروی انتظامی از تحت تعقیب بودن آرش حجازی خبر داد.
پائولو کوئلیو نیز در وبلاگ خود تایید کرده‌است که آرش حجازی همان پزشکی است که سعی کرد جان ندا آقاسلطان را نجات دهد.
« شاهدخت سرزمین ابدیت روایت دنیای مدور ماست . دنیایی که همه چیز از ازل تا ابد در آن تکرار می‌شود . آنچه در حال وقوع است تکرار رخدادی است با صورتی دیگر در مکان و زمانی دیگر . و این چرخهٔ خستگی ناپذیر زندگی را تنها با کمی ظرافت طبع و دو چشم کارکشته می‌توان دید . می‌توان زیست بی آنکه در پایان راه انتظار نقطه‌ای معین را داشته باشیم.»
ممنون میشم اگه بیوگرافی ایشون رو هم بذارین
من اصلا نمیتونم بگیرمش.نمیدونم چرا؟:stupid:
PDF
468 کیلوبایت
اندوه ماه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک