عقیقه: مجموعه داستان

مجموعه ۶ داستان با عناوین:
خیلی مدرن و خیلی عالی / آخر خط / عقیقه / بدآموزی / ویتامین ب.پ.آ / تعطیلات هفتگی

از داستان خیلی مدرن و خیلی عالی:
خواهر عیال پیکانش را ماه سومی که در اداره نفت کار گرفت خرید. پول را اداره وام داد تا چهار پنجساله از حقوقش کم کند. اسم اصلی خواهر عیال «جمیله» است. اما خوش دارد «جوجو» صدایش کنند. قشنگ نیست؟ جوجو!
بچه که بودیم مادرم هر هفته سر دخترهایش را «مرکوروژ» می مالید تا جوجو نگذارد. جوجو دختر نازنینی است. خدا به مادرش ببخشد. فکر نکنید چون عیب و نقصی داشته هنوز به خانه بخت نرفته نه. بیست و چند ساله ریز نقشی است سبزه و با اسباب صورتی که توی ذوق نمیزند. اگر حمل بر حسادت نکنید، حتی میخواهم بگویم خیلی هم با نمک است. از بس به دخترهای زشت و ترشیده گفته اند: بانمک، ذهن ما را خراب کرده اند.
جوجو از انگلیس که بازگشت، یک سرتیفیکیت (Certificate ) در شورت هنداند سکرتری (Short hand and Secretary) همراه آورد و یک چمدان سنگهای درشت الوان و ارزان قیمت، به صورت گل سینه و گوشواره و دستبند و سینه ریز. دیپلم را که مدرکی بود با ابعاد ۴۷*۳۲ سانت، بردند شاه آباد و مبلغ گزافی دادند تا برایش یک قاب خوشگل و مامانی گرفت...