کتاب همخونه

با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

تغییر تصویر

امتیاز دهید

5 / 4.4

با 515 رای

نویسنده:

مریم ریاحی

امتیاز دهید

5 / 4.4

با 515 رای

درباره کتاب:
داستان زندگی دختر جوانی به نام یلدا است که بنا به خواست پدرخوانده خودبه نام حاج رضا به صورت شش ماهه موقتا با پسر او شهاب ازدواج میکند تا مانند دو همخونه در کنار هم زندگی کنند و در مقابل ثروت پدر به صورت نصف نصف بینشان تقسیم شود. این دو زندگی خود را در کنار هم آغاز میکنند.در حالیکه دختر جوان رفته رفته به پسر علاقمند می شود اما پسر توجه خاصی به او نمی کند و ماجراهایی عاشقانه را خلق می کنند.

بیشتر

ذخیره

اطلاعات نسخه الکترونیکی

گزارش تخلف

آپلود شده توسط:

amin420

1388/01/17

کتاب‌های مرتبط

رمانعکس؛ کوچه‌ی دردار

3.7 امتیاز

از 3 رای

احساس و اندیشه

4.2 امتیاز

از 46 رای

Under the Greenwood Tree

5 امتیاز

از 4 رای

فرنگیس

4.4 امتیاز

از 43 رای

زنجیر عشق

4.4 امتیاز

از 66 رای

امشب اشکی می ریزد

4.5 امتیاز

از 33 رای

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

ممنون!فوق العاده بود توصيه ميكنم حتما بخونيدش!;-)

با سلام لطفا راهنمایی بفرماید که کل کتابهای رمان را از شما چطور می توانم دریافت کنم .برای عید می خواستم به همسرم هدیه بدهم چون خیلی رمان دوست دارد مخصوصا از خانم فهیمه رحیمی و مریم ریاهی.

خیلی باحال بود من که خیلی خوشم اومد
جالب تر این بود که مثل دو تا هم خونه بودن نه زن و شوهر و اتفاق ها و دعوا هایی که بینشون می شد خیلی باحال بود
ممنون به خاطر کتاب های خوبتون :-*:x:baaa:

هنوز نخوندمش ول تعریفش رو زیاد شنیدم به خصوص اینکه بالا ترین دریافت رو داره

خيلي با حال بود . خوشم اومد.

خیلی دوسش داشتم، از اون کتابایی بود که تا تموم نشه نمی شه کنار گذاشتش! یه ظهر تا شب خوندمش :D

جالب بود / توصيه ميكنم حتما بخونيدش:-):-):-)

خيلي خوشم اومد...................خيلي دوسش داشتم.............
حتما بخونيد;-)

خیلی توپ بود حتما بخونید از اون رمانهاییه که واقعا ارزش اینو داره که وقتتو براش بزاری
چرا کتاب دیگه ای از این نویسنده نیست؟ اگه هست معرفی کنید

داستان قشنگی بود اما به نظر من این عشق واقعی نبود حقارت بود اسارت بود و هر چه بود به جز عشق
عاشق هیچ وقت به حکم برده به معشوقش نگاه نمیکنه هیچ وقت اونو تحقیر نمیکنه
درسته پایان کار و نتیجه مهمه اما نه به اون اندازه که برای رسیدن بهش به هر کاری و به هر وسیله ای متوسل شد مثل تحقیر و پایمال کردن حقوق یک زن برای اثبات عشق