بامداد خمار
نویسنده:
فتانه حاج سید جوادی
امتیاز دهید
"بامداد خمار" سرگذشت عشق پرشور و شتابزده دختری پانزده ساله به نام مجبوبه از طبقه متمول و نسبتا اشرافی اوایل سلطنت رضا شاه، نسبت به جوانی تهیدست از طبقه پایین اجتماع است. عشقی خام که دختر جوان را بر آن میدارد تا به رغم مخالفت اطرافیان و با رد عواطف عاشقانه و پیشنهاد ازدواج پسر عمویش _ منصور _ و با قبول محرومیت از پدر و مادر طی مراسمی ساده به عقد رحیم شاگرد دکان نجاری سرگذر، در آید. آشیانه عشق محبوبه که به مدد پدرش بصیر الملک در خانهای کوچک و محقر جایگزین میشود به مرور زمان به شکنجهگاهی جهنمی مبدل میگردد. دختر جوان در زندگی جدید که با زندگی مرفه و بیغم و رنج گذشته فرق بسیار دارد و با حشر و نشر با مادر رحیم که زنی بی سواد و طماع و دسیسهگر است و شوهری که به تدریج جاذبه خویش را از دست میدهد و تحت تأثیر ناپختگی و جهالت خویش و نیز پارهای از خصوصیات حاکم بر طبقه خود چهرهای خشن و مغایر با تصورات نخستین دختر نشان میدهد گرفتار برزخی از عشق و نفرت میشود. در این میان وجود الماس پسر کوچک آن دو و نیز شراره های کم سوی عشق در حال احتضار، یگانه رشتهای است که این پیوند نامتجانس را دوام میبخشد و لحظاتی از شادی و سعادت گذرا را به زن هدیه میکند...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بامداد خمار
افراد کم سال تر، بیشتر از آن متاثر می شوند.
نمیتونم بگم به همه پیشنهاد میکنم ولی کتاب خیلی خوبی برای نوجوانی و اوایل دهه ۲۰ هست لااقل
مفید خواهد بود
پس از انتشار این کتاب ، که به یکی از پرفروش ترین کتابهای سال انتشار تبدیل شد، کتابی منتشر شد به نام شب سراب نوشته "ناهید.ا.پژواک". این کتاب در واقع همان داستان بامداد خمار است با این تفاوت که داستان از زبان رحیم (شخصیت منفی داستان) نقل شده که می گوید محبوبه یک طرفه به قاضی رفته و اشتباه می کند. این کتاب هم به یکی از کتابهای پرفروش تبدیل شد. شکایت نویسنده کتاب بامداد خمار از نویسنده شب سراب به دلیل سرقت ادبی نیز در پرفروش شدن آن بیتاثیر نبود.
ولی این یکی فرق میکنه عـــــــــــــــــالیه :x:x