ایلیاد
نویسنده:
هومر
مترجم:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
576 صفحه
✔️ ایلیاد (به یونانی: Ἰλιάς، به انگلیسی: Iliad) اثری حماسی از هومر شاعر نابینای یونانی که در آن از جنگ تروا که بخاطر دزدیدن هلن زن زیباروی پادشاه به دست پاریس اتفاق افتاد. در این داستان در رابطه با خدایان بسیار توضیح داده شدهاست.
داستان اثر مربوط است به ربوده شدن هلن زن زیباروی منلاس یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا). خواستگاران هلن با هم پیمان بسته بودند که چنانچه گزندی به هلن رسید شوی او را در مکافات مجرم یاری دهند. از این رو سپاهی بزرگ به فرماندهی آگاممنون و با حضور پهلوانانی چون آشیل اولیس آژاکس و... به سوی شهر تروا روانه گردید تا هلن را از پاریس بازپس گیرند. سپاهیان یونان مدتی مدید تروا را محاصره کردند ولیکن با رشادتهای نگهبانان تروا و به ویژه هکتور برادر پاریس (بزرگترین پسر شاه) و پشتیبانی خدایانی چون زئوس و آفرودیت و آپولون طرفی نبستند. در این سالها آشیل، بزرگترین پشتوانه یونانیان به دلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده و در گوشه ای به همراه یاران اختصاصی اش نبرد را نظاره میکرد. تا اینکه پاتروکل پسر عموی آشیل، با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت. ولی با فریب و نیرنگ زئوس و دشمنی آپولون و دیگر از خدایان هوادار تروا، شکست خورده و به دست هکتور به کشتن رفت. آشیل از این رویداد خشمگین شده و اختلافاتش با آگاممنون را کنار گذاشته و پس از تشییع جنازه پاتروکل، به نبرد تن تن با هکتور پرداخت و او را شکست داد. سپس به جنازه اش بی احترامی روا داشته و آنرا با خود به اردوگاه یونانیان آورد. پریام شاه تروا به یاری خدایان شبانه خود را به اردوگاه آشیل رسانده و با زاری از او تمنا کرد که جنازه پسرش را به او برگردانند تا بتواند مراسمی در خور بزرگی این پهلوان حماسه ساز ترتیب دهد. پس از گفتگوی دراز، آشیل پذیرفت.
نبرد به درازا انجامید ، از این رو به پیشنهاد اولیس به نیرنگ روی آوردند و با ساختن اسبی بزرگ ولی توخالی و هدیه نمودن آن به ترواییان اعلام صلح نمودند ترواییان اسب را به قلعه آوردند و به شکرانه پیروزی به بزم پرداختند غافل از اینکه پهلوانان یونانی در شکم اسب چوبین پنهان گردیدهاند. یونانیان در نیمههای شب از مخفی گاه خود به در شدند و بر ترواییان شبیخون زدند که در نتیجه آن کودک و بزرگ از دم تیغ گذرانده شد و تروا به آتش کشیده شد.
داستان ایلیاد اثر هومر با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان میرسد. در این کتاب و همچنین کتاب دیگر هومر، اودیسه اشاره ای به پایان نبرد تروا و سرنوشت تراژیک آشیل نرفته است. داستانهایی چون اسب تروا در آثار نویسندگان بعدی رمی همچون ویرژیل و اووید آمده و افسانه رویین تن بودن آشیل و ماجرای پاشنه آشیل که به مرگش انجامید را شاعر سده یکم میلادی استاتیوس در کتاب خود آشیلید پرداخته است.
بیشتر
✔️ ایلیاد (به یونانی: Ἰλιάς، به انگلیسی: Iliad) اثری حماسی از هومر شاعر نابینای یونانی که در آن از جنگ تروا که بخاطر دزدیدن هلن زن زیباروی پادشاه به دست پاریس اتفاق افتاد. در این داستان در رابطه با خدایان بسیار توضیح داده شدهاست.
داستان اثر مربوط است به ربوده شدن هلن زن زیباروی منلاس یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا). خواستگاران هلن با هم پیمان بسته بودند که چنانچه گزندی به هلن رسید شوی او را در مکافات مجرم یاری دهند. از این رو سپاهی بزرگ به فرماندهی آگاممنون و با حضور پهلوانانی چون آشیل اولیس آژاکس و... به سوی شهر تروا روانه گردید تا هلن را از پاریس بازپس گیرند. سپاهیان یونان مدتی مدید تروا را محاصره کردند ولیکن با رشادتهای نگهبانان تروا و به ویژه هکتور برادر پاریس (بزرگترین پسر شاه) و پشتیبانی خدایانی چون زئوس و آفرودیت و آپولون طرفی نبستند. در این سالها آشیل، بزرگترین پشتوانه یونانیان به دلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده و در گوشه ای به همراه یاران اختصاصی اش نبرد را نظاره میکرد. تا اینکه پاتروکل پسر عموی آشیل، با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت. ولی با فریب و نیرنگ زئوس و دشمنی آپولون و دیگر از خدایان هوادار تروا، شکست خورده و به دست هکتور به کشتن رفت. آشیل از این رویداد خشمگین شده و اختلافاتش با آگاممنون را کنار گذاشته و پس از تشییع جنازه پاتروکل، به نبرد تن تن با هکتور پرداخت و او را شکست داد. سپس به جنازه اش بی احترامی روا داشته و آنرا با خود به اردوگاه یونانیان آورد. پریام شاه تروا به یاری خدایان شبانه خود را به اردوگاه آشیل رسانده و با زاری از او تمنا کرد که جنازه پسرش را به او برگردانند تا بتواند مراسمی در خور بزرگی این پهلوان حماسه ساز ترتیب دهد. پس از گفتگوی دراز، آشیل پذیرفت.
نبرد به درازا انجامید ، از این رو به پیشنهاد اولیس به نیرنگ روی آوردند و با ساختن اسبی بزرگ ولی توخالی و هدیه نمودن آن به ترواییان اعلام صلح نمودند ترواییان اسب را به قلعه آوردند و به شکرانه پیروزی به بزم پرداختند غافل از اینکه پهلوانان یونانی در شکم اسب چوبین پنهان گردیدهاند. یونانیان در نیمههای شب از مخفی گاه خود به در شدند و بر ترواییان شبیخون زدند که در نتیجه آن کودک و بزرگ از دم تیغ گذرانده شد و تروا به آتش کشیده شد.
داستان ایلیاد اثر هومر با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان میرسد. در این کتاب و همچنین کتاب دیگر هومر، اودیسه اشاره ای به پایان نبرد تروا و سرنوشت تراژیک آشیل نرفته است. داستانهایی چون اسب تروا در آثار نویسندگان بعدی رمی همچون ویرژیل و اووید آمده و افسانه رویین تن بودن آشیل و ماجرای پاشنه آشیل که به مرگش انجامید را شاعر سده یکم میلادی استاتیوس در کتاب خود آشیلید پرداخته است.
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
۱۳۸۹/۰۸/۲۱
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ایلیاد
بنده خیلی دوست دارم با فرهنگ و نوع رفتار انسان های گذشته آشنا بشم
و توصیه میکنم که هر فرهنگی از هر کشوری را یاد بگیرید.
خیلی ها انتقاد کردند که خواندن تاریخچه ایران باستان از دیگر کشورهای دنیا بهتر و جذاب تر است من این حرف را تایید میکنم
اما آگاهی شما نسبت به گذشته همه کشورها بالا برود بهتر است
بنا کردم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند.[/quote]
اینطورى باشه ما نه باید با ریاضیات غرب، نه با علم طب غرب و نه بافلسفه غرب آشنا شیم چون دانشمندان خودمون چیزهایى مى دونستن
آشنایى با ادبیات غرب هیچ منافاتى با آشنایى با شاهنامه و ادبیات پارسى نداره و افرادى هستن که بیش از ادبیات خودمون با ادبیات غرب آشنان و از بزرگان ادبیات معاصرن
به هرحال شاهنامه از ایلیاد و اودیسه و غیره بارها برتره
بنا کردم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند.:-)
چنین گفت هومر
سال 1871 باستان شناس آلمانی پی های باستانی شهری رو از یزر خاک بیرون کشید که به هیجان انگیزترین کشف باستان شناسی تاریخ تبدیل شد.
هاینریش شلمان آلمانی شهر تروای افسانه ای رو پیدا کرده بود..
این اکتشافات نشون داد این جنگ واقعا بوقوع پیوست ولی خب نه اون جور که توی افسانه ها پیاز داغش رو زیاد کردند و فقط برای نجات یک زن نبوده..;-(
موقعیت تروا مثل موقعیت ایران که توی خاورمیانه استراتجیک! هست،،،بود ؛ در واقع تروا هم تنها راه عبور و مرور از دریای سیاه به دریای اژه و برعکس رو تحت کنترل داشته و یونانی ها برای جلوگیری از قدرت تروا و حفظ منافعشون به اونجا حمله کردند و این جنگسرآغاز نبردهای شرق و غرب بود که بعدها در ماراتن و سالامیس « همون ماجرای فیلم 300» در غرناطه و اندلس ، در جنگ های صلیبی ، در جنگ جهانی اول و حتی درگیری امروز سرزمین فلسطین ادامه پیدا کرد.. « بقول ویل دورانت ؛ بله ،، تازه ترین بهانه ها برای جنگ چنین قدمتی دارند..»
این جنگ 10 سال طول کشید
این جنگ الهام بخش هومر شد پس از 400 سال از وقوعش
هومر دو منظومه از این جنگ سرود و باقی حماسه سرایان یونان کار او را ادامه دادند.. آیسوخولوس،،سوفوکل و اورپید - سه تراژدی نویس بزرگ تاریخ در قرن 2 و 3 قبل از میلاد - با آن ترازدی ساختند و 1 قرن بعد ویرژیل رومی این کار رو ادامه داد...که این سنت در روزگار ما به جیمزجویس ایرلندی هم رسید که رمان معروف «اولیس» رو بر مبنای «اودیسه» هومر سرود..
این افسانه مثل همه افسانه های باستانی پر است از ماجراجویی،اکتشاف،جنگ،عشق،خیانت و نیرنگ و و و
[edit=گیلدخت]1392/03/19[/edit]