رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
عاشقم باش
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 102 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 102 رای
✔️ داستان زندگی دختر جوانی به نام شقایق است. شقایق در یک خانواده معمولی در جنوب شهر تهران زندگی میکرد. خواهر شقایق لیلی با احسان ازدواج کرده بود و در ظاهر زوج خوشبختی بودند. شقایق هم عمیقاً شوهر خواهرش را دوست داشت. زندگی آرام و خوبی داشتند تا اینکه پسر عموشون سعید بعد از سالها از ژاپن بر میگرده و آتش زیر خاکستر مانده عشق لیلی را با خواستگاری از شقایق روشن میکند. شقایق به سرعت او را رد میکنه ولی لیلی پنهانی با سعید قرار میذاره و تصمیم میگیره که از احسان جدا بشه و با سعید ازدواج بکنه. احسان که عاشقانه لیلی را دوست داشت , شکست عشقی بدی میخوره و ...

بخشی از کتاب:
به سرعت پله ها را دو تا یکی پیمودم و بی توجه به فاطمه که تو حیاط دبیرستان دنبالم می دوید و فریاد میزد وایسا دختر باهات کار دارم راهی منزل شدم.گامهایم را بلند تر برمی داشتم و به سرعت قدمهایم می افزودم،به خاطر عشق،به خاطر وجود نازنینی که داشت از راه می رسید اما نه،حتما” تا به حال رسیده بود. ناراحت بودم از اینکه چرا نتوانسته بودم به خاطر این امتحان لعنتی به استقبال عزیزترین فرشته زندگیم بروم،دوست داشتن هر چه زودتر به منزل برسم. شوق دیدار حواسم را پرت کرده بود و بی توجه به عابران پیاده تنه میزدم تا جائیکه یکی برگشت و با لحنی پر از تمسخر غضبناک نگاهم کرد و گفت:
– معذرت می خوام که به شما تنه زدم!
بر گشتم و تند نگاهش کردم انگار من از او طلبکار بودم،در حالیکه سعی می کردم دوباره به خود مسلط شوم خیلی سریع گفتم،ببخشید عجله دارم ودوباره راهم را در پیش گرفتم حتما در دلش کلی بد وبیراه نثارم می کرد. انگار این راه امروز انتهایی نداشت چون هرچه می رفتم به مقصد نمی رسیدم خدایا این مسیر طولانی پس کی تمام می شود؟
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hesam_mosbat
hesam_mosbat
1389/08/06

کتاب‌های مرتبط

آلاله
آلاله
5 امتیاز
از 2 رای
خانم صاحبخانه
خانم صاحبخانه
4.2 امتیاز
از 77 رای
باشرفها
باشرفها
4.3 امتیاز
از 34 رای
بیژن و منیژه
بیژن و منیژه
4.3 امتیاز
از 43 رای
شاه ایران و بانوی ارمن
شاه ایران و بانوی ارمن
4.5 امتیاز
از 6 رای
Wishes
Wishes
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عاشقم باش

تعداد دیدگاه‌ها:
65
من چند سال پيش با همين موضوعيت يه رمان خارجي خوندم. كه شخصيت دخترش انگليسي و پسره هم يوناني بود! اگه اشتباه نكنم اسم كتاب تارا بود! داستاني شبيه اين داشت با اين تفاوت كه اين رمان ايراني نوشته شده..... توي اون دختره به خواسته همكلاسيش خودشو نامزد اون معرفي ميكنه تا پسره ارثشو از برادرش بگيره... اما دختره با ديدن برادرهمكلاسيش عاشق اون ميشه! و برادره هم به دختره پيشنهاد ازدواج ميده دختره هم غافل از همه جا قبول ميكنه! اما درواقع برادره كه فك ميكنه دختره واسه پولهاي اونا نقشه كشيده اينكارو ميكنه تا دختره كاري از پيش نبره... خلاصه عين اين كتاب بعد از چند وقت زندگي مشترك كه به دختر بدبخت سخت ميگذره آقا پسر متوجه عشق واقعي دختره ميشه! چندتا از صحنه هاي بعد از ازدواج شقايق و احسان شبيه صحنه هاي اون كتابه! :-(
باید قبول کنیم که توش اغراق بسیار بود
کاش هیچوقت اپلود نمیکردم این کتابو ...
از ماست که بر ماست
سلام
تازه دارم دانلود میکنم. به وقتشنقدم میکنم
من با اینکه دخترم اما تا الان رمان نخونده بودم!!! چون بدم میومد از عشق.:D دیدم از این کتاب تعریف زیادی شده. دانلود کردم. خوندم. تا دو روز فکرم پیشه شقایق بود. گفتم مگه میشه یه ادم اینجوری عاشق و دلباخته بشه؟ بعد به خودم میگفتم اره میشه. دوباره از خودم میپرسیدم اگه عشق یعنی این پس این چیزی که الان تو قلبای ما ادمای معمولیه چیه؟؟؟
هستن ادمایی که طرفو دوست دارن اما ممکنه بتونی حتی با یه ماشین اونا رو بخرید.
بعد خوندن این کتاب نگاهم به زندگی به عشق به اطرافم عوض شده. حتی به پدرو مادرم.
من دیگه رمان نمیخونم.
منتظر یه عشقی مثه عشقه شقایقم.:stupid:
خیلی قشنگ بود.فوق العادس.دست نویسنده درد نکنه.الحق که افرین داره
کتابش موضوع جدیدی داشت اما در مورد تحمل یه دختر 17 ساله زیادی اغراق کرده بود.:-( ممنون
سلام آقا حسام من این کتابو خونده بودم ولی کتاب خوبیه خوب شدگذاشتی که بقیه هم بخونن.ولی اخلاق احسان ازواقعیت دوره که اینم مربوط به نویسنده میشه بازم تشکر.:-):-)
کتابشو قبلاً خونده بودم
دو سه روز پیش دوباره خوندمش
دوس داشتم موضوع اشو
ولی با نظر یکی از بچه ها که گفته بود دیگه کمتر عاشقی به صبوریه شقایق پیدا میشه موافقم
البته کمتر کسی هم مثل احسان با اون همه وسواس و شک و تحمل پیدا میشه
با سلام
انصافا خيلي وقت بود احساس پيري و بي احساسي مي كردم و همه اش مي انديشيدم كه عشق به واژه اي پوج و بي هنجار كه تاريخ مصرفش تمام شده مبدل گشته است. اين رمان من مرد 39 ساله را تكان داد. اغراق در رفاه و پول و ثروت از بسترهاي كليشه اي و دلزده كننده قصه بود اما آدما، احساسات و عواطف انساني خوب تصوير شده بود. آخر قصه اش خيلي زيبا و احساس برانگيز بود و دو روز فكرم را به خود مشغول كرده بود. تبريك به نويسنده اش و تشكر از سايت خوب شما
عاشقم باش
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک