رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.

خودکشی نهنگها جاده را غرق عرق کرده بود

خودکشی نهنگها جاده را غرق عرق کرده بود
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 114 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 114 رای
دفتر شعری از فرزانه مرادی (متولد 1364 هجری شمسی) که برای نخستین بار در سال 1385 منتشر شده است.

دوست از هر سمتی میزند بیرون، افقی دست پاچه، کارگران مشغول کارهایی بیخودی تر، در زمان نامجهولی جمعه بود. در من از اسمهایی پر است که وجود خارجی اشان، سانتوریا و لامبوران دلاتی، و دستهایی که باید با هم دوست باشند. دروغهای بزرگم، لابه لاشان شمشادبازی اشان شروع شد وزید، شدم درهر کاش باش هایی که بی بازگشت ماش سبز شود، کمی بهار، پاشیده میشود، یکی از سرگیجه هایی که هیچکاک؟ سقراط سروقت به سربازی رسید یا؟ لولیدن پلاستیکی اشان را از اول هاش میکند. تخت مریضم را زیر صدایی میبرم که گفت: خداوند شبان من است تخت روان، روانِ تخت. روان گردانی به خودکشی نهنگها و جاده چشم دارند و من همینم به همین سادگی.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/06/26

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خودکشی نهنگها جاده را غرق عرق کرده بود

تعداد دیدگاه‌ها:
4
احیانا نسبتی با عبدل نداره ؟؟؟
آخه هیچ سر و تهی نداره ... معلوم نیست چی به چیه
من که به شخصه هیچی ازش نفهمیدم ... یا اینکه چون ساعت 5 و نیمه سحره این جوریه یا اینکه مشکل از شاعره ...
قبول ندارم كه خوب نبود اصلا.(!)... اتفاقا من دوست داشتم كتابشو.. سبكش جديد بود يه كم.. يعني خيلي هم جديد نبود ولي در كل كتاب خوبيه... چرا ميگين خوب نيست ؟؟ هركي ميخواد دانلود كنه ، دانلود كنه .... من قول ميدم كه كتاب خوبي باشه!
خودکشی نهنگها جاده را غرق عرق کرده بود
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک