خلاصه کتاب پایان قدرت

از اتاق‌های هیئت‌مدیره تا میدان‌های نبرد و از کلیساها تا دولت‌ها، چرا داشتن قدرت دیگر معنای گذشته را ندارد؟

خلاصه کتاب «پایان قدرت» (The End of Power) برآیند کتاب «موسی نعیم» (Moisés Naím) نویسنده، تحلیل‌گر سیاسی و روزنامه‌نگار برجسته ونزوئلایی آمریکایی است که نخستین‌بار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این کتاب یکی از بحث‌برانگیزترین و تاثیرگذارترین آثار دهه اخیر در حوزه سیاست و روابط قدرت به شمار می‌رود.
نعیم در این کتاب با زبانی روشن و مستند توضیح می‌دهد که چرا قدرت در جهان امروز دیگر دوام، تمرکز و اقتدار گذشته را ندارد. او نشان می‌دهد که چگونه دولت‌ها، شرکت‌های بزرگ، نهادهای مذهبی، ارتش‌ها و حتی دیکتاتورها بیش از هر زمان دیگری با مشکل حفظ قدرت روبه‌رو هستند. دلیلش چیست؟
جهانی‌شدن، فناوری‌های نو، شبکه‌های اجتماعی، تحرک‌پذیری مردم و ظهور بازیگران کوچک اما تاثیرگذار، ساختار سنتی قدرت را فرسوده کرده‌اند.

بخشی از کتاب پایان قدرت:
«به‌طور مشخص، این کتاب درباره این است که قدرت — یعنی توانایی واداشتن دیگران به انجام کاری یا دست‌کشیدن از آن — در حال تجربه تحولی تاریخی و جهان‌تغییر است. قدرت در حال گسترش است و بازیگران بزرگ و دیرپایی که زمانی بر صحنه جهان سلطه داشتند، اکنون بیش از هر زمان دیگری توسط بازیگران کوچک‌تر و تازه‌وارد به چالش کشیده می‌شوند. از سوی دیگر، کسانی که هنوز قدرت دارند، در استفاده از آن با محدودیت‌های بیشتری روبه‌رو هستند. ما اغلب اندازه، ماهیت و پیامدهای این دگرگونی عظیم را بد می‌فهمیم یا کاملاً نادیده می‌گیریم. وسوسه‌انگیز است که فقط روی تاثیر اینترنت و فناوری‌های نو تمرکز کنیم، یا تغییر مسیر قدرت از یک بازیگر به بازیگری دیگر را ببینیم، یا اینکه قدرت «نرم» فرهنگ چگونه جای قدرت «سخت» ارتش‌ها را می‌گیرد. اما این نگاه‌ها ناقص‌اند و حتی می‌توانند باعث شوند نیروهای بنیادینی را که در حال تغییر نحوه به‌دست‌آوردن، استفاده، حفظ و از دست‌دادن قدرت هستند، نبینیم.
ما می‌دانیم که قدرت از زور بازو به سوی قدرت ذهن در حال حرکت است؛ از شمال به جنوب، از غرب به شرق؛ از غول‌های قدیمی شرکت‌های بزرگ به سوی استارتاپ‌های چابک؛ از دیکتاتورهای ریشه‌دار به مردم عادی در میدان‌های شهر و فضای مجازی. اما اینکه بگوییم قدرت از یک قاره به قاره دیگر منتقل می‌شود یا میان بازیگران بیشتری پخش شده، درک کامل ماجرا نیست. قدرت در حال تجربه دگرگونی بسیار عمیق‌تری است؛ دگرگونی‌ای که هنوز به‌طور کامل شناخته و درک نشده است. حتی زمانی که دولت‌ها، شرکت‌ها، احزاب سیاسی، جنبش‌های اجتماعی و رهبران، همچنان مانند گذشته برای قدرت می‌جنگند، خودِ قدرت چیزی که برایش این‌همه نبرد می‌شود در حال لغزیدن و ناپدیدشدن است.
قدرت در حال زوال است.»