تنش بزرگ: روابط خارجی ایران در دوران رضا شاه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰
نویسنده:
خسرو معتضد
امتیاز دهید
از پیشگفتار:
موضوع جنگ جهانی دوم که ریشه و منشاء بسیاری از حوادث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اختلافات و ستیزهای دوران حاضر را در خود دارد به شهادت صدها کتاب، دهها فیلم سینمایی و تلویزیونی مستند و داستانی که هر سال در نقاط مختلف جهان درباره آن تهیه می شود و گزارشهای جالبی که در مطبوعات معتبر جهان پیرامون نکات مبهم آن به چاپ می رسد، موضوع کهنه و تکرار شده ای نیست و حداقل در زبان فارسی هنوز جای بحث و بررسی پیرامون این حادثه بزرگ قرن وجود دارد.
اختلافات و تضادهایی که به جنگ جهانی دوم منتهی شد به صور و اشکال دیگر در دیگر مناطق گیتی هنوز مشاهده می شود. بسیاری از مرزبندیهای جغرافیایی از آن دوران به یادگار باقی مانده است. ایدئولوژیهای بسیاری که در آن جنگ ملل را به تحرک واداشت در قالبها و ظواهر دیگر همچنان محسوس و ملموس است.
جنگ جهانی دوم ظاهراً از یکم سپتامبر سال ۱۹۳۹ میلادی (دهم شهریور ماه ۱۳۱۸ شمسی) آغاز شد. اما تاریخ نگاران و جامعه شناسان زمان واقعی شروع این جنگ را از روزی می دانند که قرارداد معروف ورسای در کاخ ورسای و در کنفرانس پاریس به امضاء رسید و بار سنگین میلیاردها مارک غرامت جنگی بر روی شانه های ناتوان اقتصاد در هم ریخته آلمان شکست خورده قرار گرفت. از دیدگاه مورخان و منابع تبلیغاتی و تاریخ ساز چه در دولتهای دمکراسی باختر و چه در بلوک کمونیستی شرق در این جنگ دو گروه و دو جبهه وجود داشته است:
۱ فاتحان یا فرشتگان و نیکان و دلسوزان و حامیان بشریت که صرفاً به خاطر نجات انسانها از چنگ زور و ستم و چکمه بیداد جنایتکاران ابلیس خوی آلمانی، ژاپنی و ایتالیایی قیام کردند و میلیونها جوان خود را قربانی کردند و میلیاردها دلار به هدر دادند تا توانستند اهریمنان نازی را از صحیفه عالم محو کنند.
۲ - مغلوبان یا اهریمنان و دشمنان تمدن و فرهنگ و علم و انسانیت که صرفاً به خاطر مطامع شیطانی و غارتگری و تفوق سیاسی و اقتصادی و در طریق اثبات یک سری از ایدئولوژیهای پوچ و دوزخی جنگ را آغاز کردند و هزاران شهر و بخش و آبادی را به خاک و خون و آتش و آهن و خاکستر کشیدند، میلیونها و تحقیر عواطف و احساسات و عقل آلمانیها را زائل کرد و کار بجایی رسید که آن ملت همه ملل دنیا، مخصوصاً قوم یهود را در تیره بختی و بیچارگی خود مقصر می دانست...
موضوع جنگ جهانی دوم که ریشه و منشاء بسیاری از حوادث سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اختلافات و ستیزهای دوران حاضر را در خود دارد به شهادت صدها کتاب، دهها فیلم سینمایی و تلویزیونی مستند و داستانی که هر سال در نقاط مختلف جهان درباره آن تهیه می شود و گزارشهای جالبی که در مطبوعات معتبر جهان پیرامون نکات مبهم آن به چاپ می رسد، موضوع کهنه و تکرار شده ای نیست و حداقل در زبان فارسی هنوز جای بحث و بررسی پیرامون این حادثه بزرگ قرن وجود دارد.
اختلافات و تضادهایی که به جنگ جهانی دوم منتهی شد به صور و اشکال دیگر در دیگر مناطق گیتی هنوز مشاهده می شود. بسیاری از مرزبندیهای جغرافیایی از آن دوران به یادگار باقی مانده است. ایدئولوژیهای بسیاری که در آن جنگ ملل را به تحرک واداشت در قالبها و ظواهر دیگر همچنان محسوس و ملموس است.
جنگ جهانی دوم ظاهراً از یکم سپتامبر سال ۱۹۳۹ میلادی (دهم شهریور ماه ۱۳۱۸ شمسی) آغاز شد. اما تاریخ نگاران و جامعه شناسان زمان واقعی شروع این جنگ را از روزی می دانند که قرارداد معروف ورسای در کاخ ورسای و در کنفرانس پاریس به امضاء رسید و بار سنگین میلیاردها مارک غرامت جنگی بر روی شانه های ناتوان اقتصاد در هم ریخته آلمان شکست خورده قرار گرفت. از دیدگاه مورخان و منابع تبلیغاتی و تاریخ ساز چه در دولتهای دمکراسی باختر و چه در بلوک کمونیستی شرق در این جنگ دو گروه و دو جبهه وجود داشته است:
۱ فاتحان یا فرشتگان و نیکان و دلسوزان و حامیان بشریت که صرفاً به خاطر نجات انسانها از چنگ زور و ستم و چکمه بیداد جنایتکاران ابلیس خوی آلمانی، ژاپنی و ایتالیایی قیام کردند و میلیونها جوان خود را قربانی کردند و میلیاردها دلار به هدر دادند تا توانستند اهریمنان نازی را از صحیفه عالم محو کنند.
۲ - مغلوبان یا اهریمنان و دشمنان تمدن و فرهنگ و علم و انسانیت که صرفاً به خاطر مطامع شیطانی و غارتگری و تفوق سیاسی و اقتصادی و در طریق اثبات یک سری از ایدئولوژیهای پوچ و دوزخی جنگ را آغاز کردند و هزاران شهر و بخش و آبادی را به خاک و خون و آتش و آهن و خاکستر کشیدند، میلیونها و تحقیر عواطف و احساسات و عقل آلمانیها را زائل کرد و کار بجایی رسید که آن ملت همه ملل دنیا، مخصوصاً قوم یهود را در تیره بختی و بیچارگی خود مقصر می دانست...
آپلود شده توسط:
souba
1404/09/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تنش بزرگ: روابط خارجی ایران در دوران رضا شاه از ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰