خلاصه کتاب فاشیسم

هشداری به جهان امروز

خلاصه کتاب «فاشیسم» (Fascism) شامل رئوس مطالب کتاب «مادلین آلبرایت» (Madeleine Albright)، دیپلمات نامدار و نخستین وزیر امور خارجه زن در ایالات متحده آمریکا است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. آلبرایت که ریشه‌های خانوادگی‌اش به اروپای شرقی بازمی‌گردد و خود تجربه زیستن در سایه رژیم‌های تمامیت‌خواه را داشته، در این کتاب با نگاهی تاریخی، سیاسی و بسیار شخصی به مفهوم «فاشیسم» می‌پردازد.
این اثر توضیح می‌دهد که فاشیسم فقط پدیده‌ای مربوط به گذشته تاریک قرن بیستم نیست؛ بلکه الگوهایی از آن امروز نیز در جهان دیده می‌شود. آلبرایت با بررسی شخصیت‌هایی چون موسولینی و هیتلر و همچنین تحلیل رهبران معاصر که گرایش‌های اقتدارگرایانه از خود نشان می‌دهند، نشان می‌دهد چگونه دموکراسی‌ها می‌توانند به‌تدریج فرسوده و جای خود را به حکومت‌های استبدادی بدهند، اگر مردم بی‌تفاوت شوند یا قدرت در دست افراد نادرست جمع شود. «فاشیسم» در حقیقت هشداری روشن و مستند درباره شکنندگی آزادی‌های مدنی و اهمیت هوشیاری عمومی است.

بخشی از کتاب فاشیسم:
«در روزی که فاشیست‌ها برای نخستین‌بار مسیر زندگی من را تغییر دادند، من هنوز به‌سختی راه‌رفتن را آموخته بودم. تاریخ، ۱۵ مارس ۱۹۳۹ بود. گردان‌های سربازان تندروی آلمان به زادگاه من، چکسلواکی، حمله کردند؛ آدولف هیتلر را تا قلعه پراگ همراهی کردند و اروپا را تا آستانه جنگ جهانی دوم راندند. پس از ده روز پنهان‌کاری، من و پدر و مادرم به لندن گریختیم. آن‌جا به تبعیدیانی از سراسر اروپا پیوستیم که برای کمک به تلاش‌های جنگی متحدین، با امید و اضطراب در انتظار پایان مصیبت بودند. وقتی پس از شش سال طاقت‌فرسا نازی‌ها تسلیم شدند، با امیدی تازه به خانه بازگشتیم تا زندگی جدیدی را در دنیایی آزاد بسازیم. پدرم کار خود را در وزارت خارجه چکسلواکی از سر گرفت و برای مدتی همه‌چیز خوب پیش می‌رفت. اما در ۱۹۴۸ کشور ما به دست کمونیست‌ها افتاد. دموکراسی خاموش شد و بار دیگر خانواده‌ام به تبعید رانده شد.
در روز آتش‌بس، به ایالات متحده رسیدیم؛ جایی که زیر نظر مجسمه آزادی، مانند دیگر پناهندگان مورد استقبال قرار گرفتیم. برای حفاظت از ما و برای این‌که زندگی من و خواهرم، کَتی، و برادرم، جان، تا حد ممکن عادی باشد، والدینم حقیقتی را که تنها چند دهه بعد فهمیدیم، پنهان کردند: این‌که سه نفر از پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، عمه‌ها، عموها و خویشاوندانمان در بزرگ‌ترین جنایت فاشیسم—هولوکاست—جان باخته بودند.»