خلاصه کتاب روح یک زن
نویسنده:
ایزابل آلنده
امتیاز دهید
تاملی درباره زندگی، فمینیسم و معنای زن بودن
خلاصه کتاب «روح یک زن» (The Soul of a Woman) جانمایه اثر نویسنده بزرگ شیلیایی «ایزابل آلنده» (Isabel Allende) است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. آلنده، که یکی از مشهورترین چهرههای ادبیات معاصر آمریکای لاتین به شمار میرود، در این اثر صمیمی و الهامبخش، به بازتاب زندگی، عشق، و فمینیسم از نگاه یک زن باتجربه و مبارز میپردازد.
این کتاب آمیزهای است از خاطرات شخصی، تاملات فلسفی، و روایتهایی از زنان قدرتمند و مقاومی که در طول زندگی نویسنده نقش داشتهاند. آلنده در «روح یک زن» به شکلی صادقانه از مسیر خود به عنوان زنی فمینیست سخن میگوید؛ از روزهایی که برای برابری میجنگید تا امروز که به عشق، بخشش و پیری با نگاهی پخته و آرام مینگرد. کتاب، نگاهی شاعرانه و در عین حال واقعگرایانه به مفهوم زن بودن در جهانی پر از چالش دارد و خواننده را دعوت میکند تا معنای آزادی، عشق و قدرت را درون خود کشف کند.
بخشی از کتاب روح یک زن:
«وقتی میگویم من از دوران مهدکودک یک فمینیست بودم، حتی پیش از آنکه این واژه در خانوادهام شناخته شود، اغراق نمیکنم. من در سال ۱۹۴۲ به دنیا آمدم، پس داریم از دوران خیلی دوری حرف میزنیم. فکر میکنم وضعیت مادرم، پانچیتا، بود که باعث شد در برابر اقتدار مردانه سر به شورش بردارم. شوهرش او را در پرو رها کرد، با دو کودک خردسال و یک نوزاد در آغوش. پانچیتا ناچار شد به خانهی پدر و مادرش در شیلی برگردد، جایی که من سالهای نخست کودکیام را آنجا گذراندم.
خانهی پدربزرگ و مادربزرگم در سانتیاگو، در محلهی پروویدنثیا، آن زمان منطقهای مسکونی بود و حالا پر از دفتر و فروشگاه شده است. خانه بزرگ و زشت بود؛ هیولایی از سیمان با سقفهای بلند، دیوارهایی که از دود چراغ نفتی سیاه شده بود، پردههای ضخیم مخملی قرمز، مبلمان اسپانیایی که برای یک قرن دوام ساخته شده بود، پرترههای ترسناک خویشاوندان مرده و انبوهی از کتابهای خاکگرفته. جلوی خانه ظاهر باشکوهی داشت. کسی تلاش کرده بود اتاق نشیمن، کتابخانه و سالن غذاخوری را جلا دهد، اما این اتاقها بهندرت استفاده میشدند. بقیهی خانه قلمرو آشفتهی مادربزرگم، بچهها (من و برادرانم)، خدمتکاران و دو یا سه سگ بینژاد بود. همچنین خانوادهای از گربههای نیمهوحشی آنجا زندگی میکردند که بیوقفه پشت یخچال زاد و ولد میکردند؛ آشپز بچهگربهها را در حیاط با سطل آب خفه میکرد. پس از مرگ زودهنگام مادربزرگم، تمام شادی و روشنایی از خانه رخت بربست.»
خلاصه کتاب «روح یک زن» (The Soul of a Woman) جانمایه اثر نویسنده بزرگ شیلیایی «ایزابل آلنده» (Isabel Allende) است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. آلنده، که یکی از مشهورترین چهرههای ادبیات معاصر آمریکای لاتین به شمار میرود، در این اثر صمیمی و الهامبخش، به بازتاب زندگی، عشق، و فمینیسم از نگاه یک زن باتجربه و مبارز میپردازد.
این کتاب آمیزهای است از خاطرات شخصی، تاملات فلسفی، و روایتهایی از زنان قدرتمند و مقاومی که در طول زندگی نویسنده نقش داشتهاند. آلنده در «روح یک زن» به شکلی صادقانه از مسیر خود به عنوان زنی فمینیست سخن میگوید؛ از روزهایی که برای برابری میجنگید تا امروز که به عشق، بخشش و پیری با نگاهی پخته و آرام مینگرد. کتاب، نگاهی شاعرانه و در عین حال واقعگرایانه به مفهوم زن بودن در جهانی پر از چالش دارد و خواننده را دعوت میکند تا معنای آزادی، عشق و قدرت را درون خود کشف کند.
بخشی از کتاب روح یک زن:
«وقتی میگویم من از دوران مهدکودک یک فمینیست بودم، حتی پیش از آنکه این واژه در خانوادهام شناخته شود، اغراق نمیکنم. من در سال ۱۹۴۲ به دنیا آمدم، پس داریم از دوران خیلی دوری حرف میزنیم. فکر میکنم وضعیت مادرم، پانچیتا، بود که باعث شد در برابر اقتدار مردانه سر به شورش بردارم. شوهرش او را در پرو رها کرد، با دو کودک خردسال و یک نوزاد در آغوش. پانچیتا ناچار شد به خانهی پدر و مادرش در شیلی برگردد، جایی که من سالهای نخست کودکیام را آنجا گذراندم.
خانهی پدربزرگ و مادربزرگم در سانتیاگو، در محلهی پروویدنثیا، آن زمان منطقهای مسکونی بود و حالا پر از دفتر و فروشگاه شده است. خانه بزرگ و زشت بود؛ هیولایی از سیمان با سقفهای بلند، دیوارهایی که از دود چراغ نفتی سیاه شده بود، پردههای ضخیم مخملی قرمز، مبلمان اسپانیایی که برای یک قرن دوام ساخته شده بود، پرترههای ترسناک خویشاوندان مرده و انبوهی از کتابهای خاکگرفته. جلوی خانه ظاهر باشکوهی داشت. کسی تلاش کرده بود اتاق نشیمن، کتابخانه و سالن غذاخوری را جلا دهد، اما این اتاقها بهندرت استفاده میشدند. بقیهی خانه قلمرو آشفتهی مادربزرگم، بچهها (من و برادرانم)، خدمتکاران و دو یا سه سگ بینژاد بود. همچنین خانوادهای از گربههای نیمهوحشی آنجا زندگی میکردند که بیوقفه پشت یخچال زاد و ولد میکردند؛ آشپز بچهگربهها را در حیاط با سطل آب خفه میکرد. پس از مرگ زودهنگام مادربزرگم، تمام شادی و روشنایی از خانه رخت بربست.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/07/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب روح یک زن