خلاصه کتاب آشپزخانه محرمانه
نویسنده:
آنتونی بوردین
امتیاز دهید
ماجراجوییها در دنیای پنهان آشپزی
خلاصه کتاب «آشپزخانه محرمانه» (Kitchen Confidential) گزارشیست کوتاه از اثر آنتونی بوردِین (Anthony Bourdain)، آشپز، نویسنده و مستندساز آمریکایی که در آگوست ۲۰۰۰ منتشر شد. این کتاب، خاطراتی از زندگی حرفهای بوردین در آشپزخانههای رستورانهای درجهیک نیویورک را روایت میدهد؛ فضایی خشن، طاقتفرسا و پر از تجربههایی است که عموماً برای عموم آشکار نمیشوند. «آشپزخانه محرمانه» با لحنی بیپرده و طعنهآمیز، دنیاهای درونی پرتنش آشپزخانههای حرفهای را به تصویر میکشد، جایی که نظم صمیمی و هرجومرج در هم تنیدهاند. این اثر مبتنی بر مقاله معروف او با عنوان “Don’t Eat Before Reading This” است که پیش از آن در سال ۱۹۹۹ در نیویورکر منتشر شد و تبدیل به نقطه عطفی در آغاز مسیر رسانهای او شد.
بخشی از کتاب آشپزخانه محرمانه:
«اولین نشانهای که فهمیدم غذا چیزی فراتر از مادهای است که فقط هنگام گرسنگی وارد دهان میکنیم مثل پر کردن باک ماشین در پمپ بنزین بعد از کلاس چهارم ابتدایی برایم اتفاق افتاد. ما در تعطیلات خانوادگی به اروپا رفتیم؛ با کشتی «کوئین مری» و در سالن غذاخوری بخش کابین. عکسی از آن زمان وجود دارد: مادرم با عینک آفتابی «جکی اُ»، من و برادرم با لباسهای دریایی کودکانه و بامزه، و همهی ما سرشار از هیجان برای نخستین سفر اقیانوسپیمایمان، نخستین سفرمان به سرزمین اجدادی پدرم، فرانسه.
ماجرا از سوپ شروع شد. سوپ سرد بود. برای پسربچهای کنجکاو در کلاس چهارم که تمام تجربهاش از سوپ تا آن زمان محدود به «سوپ گوجهفرنگی کرمی» و «سوپ مرغ و رشته» کنسروی کمپل بود، این کشف بزرگی محسوب میشد. پیشتر در رستوران غذا خورده بودم، اما این اولین غذایی بود که واقعاً توجهم را جلب کرد. اولین غذایی که از خوردنش لذت بردم و مهمتر از آن، به یاد دارم که از آن لذت بردهام. از پیشخدمت صبور انگلیسیمان پرسیدم این مایع خوشمزه و خنک چیست. جواب داد: «ویشیسواز». واژهای که هنوز هم حتی با اینکه سالهاست به یک انتخاب تکراری در منوها تبدیل شده و خودم هزاران بار آن را پختهام همچنان در گوشم حالتی جادویی دارد.»
خلاصه کتاب «آشپزخانه محرمانه» (Kitchen Confidential) گزارشیست کوتاه از اثر آنتونی بوردِین (Anthony Bourdain)، آشپز، نویسنده و مستندساز آمریکایی که در آگوست ۲۰۰۰ منتشر شد. این کتاب، خاطراتی از زندگی حرفهای بوردین در آشپزخانههای رستورانهای درجهیک نیویورک را روایت میدهد؛ فضایی خشن، طاقتفرسا و پر از تجربههایی است که عموماً برای عموم آشکار نمیشوند. «آشپزخانه محرمانه» با لحنی بیپرده و طعنهآمیز، دنیاهای درونی پرتنش آشپزخانههای حرفهای را به تصویر میکشد، جایی که نظم صمیمی و هرجومرج در هم تنیدهاند. این اثر مبتنی بر مقاله معروف او با عنوان “Don’t Eat Before Reading This” است که پیش از آن در سال ۱۹۹۹ در نیویورکر منتشر شد و تبدیل به نقطه عطفی در آغاز مسیر رسانهای او شد.
بخشی از کتاب آشپزخانه محرمانه:
«اولین نشانهای که فهمیدم غذا چیزی فراتر از مادهای است که فقط هنگام گرسنگی وارد دهان میکنیم مثل پر کردن باک ماشین در پمپ بنزین بعد از کلاس چهارم ابتدایی برایم اتفاق افتاد. ما در تعطیلات خانوادگی به اروپا رفتیم؛ با کشتی «کوئین مری» و در سالن غذاخوری بخش کابین. عکسی از آن زمان وجود دارد: مادرم با عینک آفتابی «جکی اُ»، من و برادرم با لباسهای دریایی کودکانه و بامزه، و همهی ما سرشار از هیجان برای نخستین سفر اقیانوسپیمایمان، نخستین سفرمان به سرزمین اجدادی پدرم، فرانسه.
ماجرا از سوپ شروع شد. سوپ سرد بود. برای پسربچهای کنجکاو در کلاس چهارم که تمام تجربهاش از سوپ تا آن زمان محدود به «سوپ گوجهفرنگی کرمی» و «سوپ مرغ و رشته» کنسروی کمپل بود، این کشف بزرگی محسوب میشد. پیشتر در رستوران غذا خورده بودم، اما این اولین غذایی بود که واقعاً توجهم را جلب کرد. اولین غذایی که از خوردنش لذت بردم و مهمتر از آن، به یاد دارم که از آن لذت بردهام. از پیشخدمت صبور انگلیسیمان پرسیدم این مایع خوشمزه و خنک چیست. جواب داد: «ویشیسواز». واژهای که هنوز هم حتی با اینکه سالهاست به یک انتخاب تکراری در منوها تبدیل شده و خودم هزاران بار آن را پختهام همچنان در گوشم حالتی جادویی دارد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/06/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب آشپزخانه محرمانه