رسته‌ها
بهائیان
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
کتاب بهائیان نوشته سید محمدباقر نجفی اثری پژوهشی است که با نگاهی انتقادی به بررسی تاریخچه، عقاید، تحولات اجتماعی و نقش سیاسی فرقه بهائیت می‌پردازد. نویسنده که از منظر دینی و سیاسی به موضوع نزدیک شده، تلاش کرده تا با استفاده از منابع تاریخی، مذهبی و اسناد داخلی، پیدایش و گسترش آیین بهائی را در بستر تاریخ ایران و جهان تحلیل کند. در این کتاب، ریشه‌های فرقه بهائیت از جنبش بابیه تا شکل‌گیری رسمی آیین بهائی و نقش اشخاصی چون میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) و عبدالبها بررسی می‌شود. همچنین ارتباطات سیاسی، حمایت‌های خارجی، و نفوذ این گروه در برخی نهادها و تحولات معاصر نیز مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.
لحن کتاب بیشتر انتقادی و گاه افشاگرانه است و هدف اصلی آن، بازنمایی خطرات فرهنگی، اعتقادی و سیاسی‌ای است که از دید نویسنده از سوی این گروه متوجه جامعه اسلامی و خصوصاً ایران می‌شود. سید محمدباقر نجفی تلاش کرده با نگاهی نظام‌مند و مستند، تصویری از ساختار فکری و تشکیلاتی بهائیت ارائه دهد و خواننده را با پیچیدگی‌های تاریخی و فکری این آیین آشنا سازد. این کتاب بیشتر مورد توجه محققانی است که به دنبال تحلیل‌های انتقادی درباره بهائیت از منظر مذهبی یا سیاسی هستند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
834
آپلود شده توسط:
Ataman
Ataman
1404/04/17

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بهائیان

تعداد دیدگاه‌ها:
1
بخشهایی از متن:
شیخ احمد روحى و میرزا آقا خان کرمانى تصریح کرده اند که على محمد شیرازى در ایامى که هواى بوشهر بسیار گرم بوده و آب در کوزه مى جوشیده است، از صبح تا شام بر بالاى بام خانه مى ایستاده و رو به آفتاب اوراد و اذکار مى خوانده است / حسینعلى میرزا، در مقام اثبات دعاوى على محمد شیرازى و در مقام رئیس بهائیان تصریح مى کند که: "اکثر منجمان خبر ظهور نجم را (على محمد شیرازى) در سماء ظاهر داده اند..." / به گفته اعتضاد السلطنه: "وقتى که میرزا تقى خان امیرنظام، به خاطر دفع فتنه هاى بابیه، به عرض ناصرالدین شاه قاجار رسانید که باید على محمد شیرازى اعدام گردد، پادشاه وقت صریحاً اذعان داشته بود که این خطا از حاجى میرزا آقاسى افتاد که حکم داد او را بى آنکه به دارالخلافه آورند بدون تحقیق به چهریق فرستاده محبوس بداشت، مردم عامه گمان کردند که او را علمى و کرامتى بوده، اگر میرزا على محمد باب را رها ساخته بود تا به دارالخلافه آمده با مردم محاورت و مجالست نماید، بر همه کس مکشوف مى گشت که او را هیچ کرامتى نیست" / در کتاب «پنج شأن» على محمد شیرازى مى نویسد: "و براى خدا است هر علمى که جالب باشد براى نفوس در گذشته و آینده مانند علم قرطاس که حکایت مى کنید و یا مثل علم تسخیر که ذکر مى کنید و یا از قسمت وصل و فصل خبر مى دهید و براى خدا است تمام علم طلسمات در گذشته و آینده..." / جالب توجه در این است که حسینعلى میرزا در کتاب «ایقان» که در واقع آن را براى اثبات دعاوى على محمد شیرازى نگاشته است، بدون توجه به این علائق على محمد شیرازى که علوم مذکور را از جمله علوم الهى تلقى کرده در رد نظریه حاج محمد کریم خان کرمانى مى نویسد: «از جمله علوم مهم فلسفه و علم کیمیا و علم سیمیا را مذکور نموده و ادراک این علوم فانیه مردوده را شرط ادراک علوم باقیه قدسیه شمرده ...." / اعتضاد السلطنه در کتاب فتنه باب مى نویسد: "وقتى کتابى از کتب وى ... در مجلس مرحوم میرزا آقا خان نورى که صدراعظم بود آوردند ... دیدم نوشته است: قوام عالم بر وجود هیجده تن باشد اول خود من که سید على محمد بابم، پس مطلب را به صدر اعظم گفتم زیاده مایه تعجب و اسباب خنده شد " / على محمد شیرازى در باب 13 از واحد سوم کتاب بیان آشکارا متذکر مى شود که عمر عالم، از زمان آدم تا ظهور او 12120 سال مى باشد و چون به اعتبار على محمد شیرازى هر هزار سال از عمر جهان برابر است با یک سال، لذا خود را جوان دوازده ساله اى دانسته ومن یظهر اللَّه جوان 14 ساله و این به گفته ادوارد براون شاهد قطعى و مبین این است که باب در پیش خود عصر من یظهره اللَّه را قریب دو هزار سال بعد از عصر خود فرض مى کرده است و نه مبتنى بر امر وصایت / میرزا حسینعلى (بهاء الله)بنا به تصریح عباس افندى(عبدالبهاء)، به مدت دو سال در نواحى سلیمانیه در نزد دراویش نقشبندیه و قادریه بسر مى برد و در این ایام با لباس مبدل درویشى و در دست گرفتن کشکول، با نام جعلى درویش محمد که شوقى افندى آن را در کتاب قرن بدیع مورد تأیید قرار داده است زندگانى مى کرد.... پس از گذشت دو سال از اقامت میرزا حسینعلى در مناطق مذکور کار بر او بسیار سخت شده و بنا به تصریح کتاب رحیق مختوم دراویش او را از خانقاه اخراج کردند / (میرزا حسینعلى)بسیارى از نوشته هاى خود را در زمینه هاى وقایع و عقاید بابیه، چون سست و مفتضح و کاملًا مغایر به نظر رسید در شط دجله از بین برده بعدها شوقى افندى در کتاب قرن بدیع ضمن تأیید چنین عملى از جانب حسینعلى میرزا نوشت: "صدها هزار بیت از آیات که از سماء مشیت رب البینات نازل و اغلب به خط مبارک تحریر یافته بود حسب الامر در شط زوراء ریخته محو گردید" / وقتى پروفسور براون متن کامل تاریخ قدیم بابیه را به نام نقطة الکاف با مقدمه الحاقى مبسوطى انتشار داد ...فهرست مانندى از موارد اختلاف میان میرزا یحیى و میرزا حسینعلى در فاصله خروج هر دو از ایران تا وصول به عکا و ماغوسه در آن مقدمه جاداد، در نتیجه ذهن پژوهندگان شرقى و خوانندگان غربى مقدمه را به واقعیت کشمکش میان دو برادر نورى روشن ساخت، از این بابت خاطر عبدالبهاء را سخت بیازرد، چنانکه فوراً دستور جمع آورى نسخه هاى موجود خطى کتاب را از اکناف ایران و ارسال به عکا براى مقابله با نسخه چاپى صادر کرد و به ایادى و احباب خود پیشنهاد عمل شامل و مشترکى را بر ضد کار مستر براون و مقدمه نقطة الکاف نمود / عباس افندى ....اختلاف احکام مورد تحریر میرزا حسینعلى را با «بیان» على محمد شیرازى چنین توصیف و تعریف مى کند:"در یوم ظهور حضرت اعلى منطوق بیان، ضرب اعناق و حرق کتب و اوراق و هدم بقاع و قتل عام الا من آمن صدق بود اما در این دور بدیع و قرن جلیل، اساس دین اللَّه و موضوع شریعت اللَّه رأفت کبرى و رحمت عظمى و الفت جمیع ملل و صداقت و امانت و مهربانى صمیمى قلبى با جمیع طوائف و نحل و اعلان وحدت عالم انسانى است " / بهائیان براى برداشتن بزرگترین مانع بر سر راه دعوى میرزا حسینعلى چاره اى جز این نداشتند که به نحوى از انحاء نصوص وصایت که در شأن صبح ازل از جانب على محمد شیرازى صادر شده بود مورد تعبیر و تأویل قرار دهند و حقیقت امر را وارونه و واژگونه نمایند/ در کتاب بدیع و اقتدارات و مائده آسمانى میرزا حسینعلى آشکار ساخت که صبح ازل در بغداد به همسر دوم سید باب تجاوز به عنف کرده و پس از آنکه او سیر شده است او را وقف عام مریدانش نموده است. تا آنجا که میرزا حسینعلى آشکارا نوشت که :"صبح ازل مسلّم است به اکل و شرب و تصرف در ابکار (جمع بکارت دختران) و نساء ناس (زنان مردم) مشغول بوده و اعمالى که خجالت مى کشم از ذکرش "/ میرزا حسینعلى بهاء، مدعى است که او همان خدائى است که تورات آن را یهوه، انجیل به عنوان «روح حق» و قرآن به «نبأ عظیم» از آن یاد کرده است.... از عباس افندى راجع به آیه اى از باب دوم پولس مسیحى سؤال کردند: (در ذکر مرد شریر که بر هیکل خدا مى نشیند) عباس افندى پاسخ داد مقصود از مرد شریر میرزا یحیى ازل برادر میرزا حسینعلى است/ در آثار معروف و اساسى بهائیان است که بزرگان بهائیت پیرامون «نماز» و «قبله» بهائیان چنین عقیده بهائیت را خاطر نشان و بهائیان را به رعایت آن مکلف مى کنند قبله ما اهل بهاء، روضه ى مبارکه ى (قبر میرزا حسینعلى) در مدینه ى «عکا» که در وقت نماز خواندن باید رو به روضه ى مبارکه بایستیم و قلباً متوجه به جمال قدم جلّ جلاله و ملکوت ابهى باشیم. و این است آن مقام مقدرى که در کتاب اقدس نازل شده / زعماى بهائى به این مسئله خود اذعان کرده اند که دانشمندان و ادباى عربى شناس، از عدم رعایت اصول زبان عربى توسط میرزا حسینعلى ، ایرادهاى بس زیاد گرفته اند، که میرزا حسینعلى در مقام پاسخ بر آمده و چنین سر داده است علما نباید نوشته هاى این کتاب را با قاعده هاى صرف و نحو بسنجند بلکه باید قاعده هاى ادب عرب را با این نوشته هاى من بسنجند /متن لوح میرزا حسینعلى بهاء به امپراطور روس در «کتاب مبین»:"و عدالتى که از دولت قویه بهیه روسیه اطال اللَّه ذیلها من المغرب الى المشرق و من الشمال الى الجنوب در این محاکمه ظاهر شده شایسته ى ثبت در تواریخ و سزاوار مذاکره در انجمن دوستان در جمیع دیار و بلدان است ... و جمیع دوستان به دعاى دوام عمر و دولت ازدیاد حشمت و شوکت اعلى حضرت امپراطور اعظم الکساندر سوم و اولیاى دولت قوى شوکتش اشتغال ورزند، زیرا که در الواح منیعه که در این اوقات از ارض مقدس عنایت و ارسال رفته مى فرمایند آنچه را که ترجمه و ملاحظه آن این است: ... باید این طایفه مظلومه ابداً این حمایت و عدالت دولت بهیه روسیه را از نظر محو ننمایند و پیوسته تأیید و تشدید حضرت امپراطور اعظم و جنرال اکرم را از خداوند جل جلاله مسئلت نمایند" / میرزا ابوالفضل گلپایگانى به بهائیان عشق آباد خطاب می کند: "جمیع دوستان به دعاى دوام عمر و دولت و ازدیاد حشمت و شوکت اعلى حضرت امپراطور اعظم الکساندر سوم و اولیاى دولت قوى شوکتش اشتغال ورزند "
بهائیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک