رسته‌ها
خلاصه کتاب مردی که می شناختم
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 2 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 2 رای
داستان شگفت‌انگیز دوران پس از ریاست‌جمهوری جورج اچ. دبلیو. بوش

خلاصه کتاب «مردی که می شناختم» (The Man I Knew) فشرده شده اثر «ژان بِکر» (Jean Becker)، نویسنده و مشاور سیاسی آمریکایی است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. بکر برای سال‌ها رئیس دفتر جرج اچ. دابلیو. بوش (George H. W. Bush)، چهل و یکمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، در دوره پساریاست‌جمهوری‌اش بود. او در این کتاب، پرتره‌ای صمیمی، انسانی و متفاوت از رئیس‌جمهوری ترسیم می‌کند که بیشتر مردم او را از دید رسانه‌ها و سیاست‌های کلان می‌شناختند، نه از زاویه‌ی روابط انسانی و منش شخصی.
کتاب بیش از آنکه زندگی‌نامه‌ای رسمی باشد، خاطراتی شخصی، تاثیرگذار و گاه طنزآمیز از سال‌های پس از ریاست‌جمهوری بوش پدر است؛ دورانی که کمتر در تاریخ‌نگاری‌ها به آن پرداخته شده. بکر با نثری گرم و صادقانه، نشان می‌دهد که چطور بوش، با وجود شکست در انتخابات و دوری از قدرت، زندگی‌ای پُرمعنا، فعال و مهربانانه داشت و به دوستی‌ها، خدمت به مردم و خانواده‌اش ادامه داد.

بخشی از کتاب مردی که می شناختم:
«او هیچ‌وقت اجازه نداد شکست، او را تعریف کند. بعد از باخت در انتخابات سال ۱۹۹۲، رئیس‌جمهور بوش به‌جای اینکه تلخ و افسرده شود، به هیوستون برگشت و تصمیم گرفت زندگی‌اش را با آرامش، خدمت، دوستی‌های عمیق و وقار ادامه دهد. چه وقتی برای غریبه‌ها نامه می‌نوشت، چه وقتی جوانان را راهنمایی می‌کرد، و چه وقتی در نودسالگی از هواپیما می‌پرید، همواره نشان داد که زندگی پُر از معنا می‌تواند حتی بعد از ریاست‌جمهوری آغاز شود.
در آن سال‌های پس از ریاست‌جمهوری، من مردی را دیدم که با وقار زندگی می‌کرد؛ حتی در روزهایی که بدنش درد می‌کرد، حتی وقتی دیگر در مرکز توجه نبود. یادداشت‌های دست‌نویسش، توجه‌های کوچک و تماس‌های غیرمنتظره‌اش، بیشتر از هر سخنرانی، شخصیت واقعی‌اش را نشان می‌دادند. او باور داشت که مهربانی نشانه‌ی قدرت است و گوش دادن، یکی از شکل‌های رهبری. کار کردن در کنارش باعث می‌شد هر روز یاد بگیرم که صداقت و فروتنی چیزهایی قدیمی یا از مدافتاده نیستند، بلکه پایه‌ی یک زندگی واقعی و معنادارند.
لحظات غم‌انگیز هم بود به‌خصوص بعد از فوت همسر محبوبش، باربارا. اما حتی در غم، رئیس‌جمهور بوش راهی برای تسلی دادن به دیگران پیدا می‌کرد. همیشه کنار مردم می‌ماند؛ در مراسم تشییع شرکت می‌کرد، به دوستانی که روزهای سختی داشتند زنگ می‌زد، برایشان گل و نامه می‌فرستاد. هیچ‌وقت نمی‌خواست کسی از این کارهایش باخبر شود، فقط حس می‌کرد انجام دادنشان کار درستی است. این انسانیت ساکت، این مهربانی بی‌ادعا، چیزی‌ست که همیشه از او به یاد خواهم داشت.»
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
32
آپلود شده توسط:
Ketabnak
Ketabnak
1404/04/23

کتاب‌های مرتبط

خلاصه کتاب جو بایدن
خلاصه کتاب جو بایدن
2.7 امتیاز
از 7 رای
خلاصه کتاب آتش و خشم
خلاصه کتاب آتش و خشم
3.2 امتیاز
از 6 رای
خلاصه کتاب سرزمین موعود
خلاصه کتاب سرزمین موعود
3.4 امتیاز
از 5 رای
ابرهه این زمان، کارتر
ابرهه این زمان، کارتر
4.2 امتیاز
از 75 رای
استراتژی صلح
استراتژی صلح
4.3 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب مردی که می شناختم

تعداد دیدگاه‌ها:
13

با سلام به سایت محترم تابناک و خوانندگان گرامی آن . به نظر این جانب که سال ها قبل بعد با دنبال نمودن اخبار و موضوعات سیاسی به آن پی بردم و در همان زمان به دیگران نیز گفتم ، جرج بوش پسر نه به خاطر ادعای دروغ و بی اساس وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق ، که بعد از اشغال آن کشور ، دروغ و بی اساس بودنش مشخص شد ، چون هیچ سلاح کشتار جمعی نتوانستند در عراق پیدا کنند ، بلکه به علت این که رژیم سابق عراق در اوایل سال ۱۹۹۱ میلادی ( اواخر سال ۱۳۶۹ ) با پدرش بوش اول که رئیس جمهور وقت آمریکا بود ، جنگیده بود و بوش پدر هرچند حکومت عراق را شکست داده بود اما به دلایلی یا نتوانسته بود یا نخواسته بود حکومت عراق را سرنگون نماید ، به این علت بوش پسر با حکومت عراق مخالفت و دشمنی داشت و می خواست کار نیمه تمام پدرش را به پایان برساند و بنا بر این  در اوایل سال ۲۰۰۳ میلادی ( آخرین روز از سال ۱۳۸۲ ) به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق و بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل و بر خلاف اصول بنیادین حقوق بین الملل و منشور ملل متحد ، به همراه متحد همیشگی خود انگلیس ،  به عراق حمله کرد و بعد از حدود ۳ هفته جنگ که همراه با ارتکاب جنایات بر علیه غیر نظامیان نیز بود ، آن کشور را اشغال نمود و جنایات و فجایع بسیاری که در سال های بعد در آنجا انجام دادند در تاریخ ثبت شده است . پدرش بوش اول نیز که در این کتاب مورد بحث واقع شده ، شخصی جنگ طلب و خطرناک بود و به هیچ وجه چهره مثبتی نبود و با اصرار بسیار جنگ اول خلیج فارس را در اوایل سال ۱۹۹۱ میلادی به راه انداخت و همانند پسرش ، در طول جنگ از جنایت بر علیه غیر نظامیان فرو گذار ننمود . جرج دبلیو بوش یا بوش پسر که به مدت ۸ سال رئیس جمهور بود ، با ایران نیز مخالف یود و ایران را به همراه یکی دو کشور دیگر ( کره شمالی و یک کشور دیگر )  \" محور شرارت \" نامید که این عبارت او مشهور شد و هنوز هم در گوشه و کنار و اخبار و رسانه ها ، به عنوان یکی از مهمترین سخنان او نقل قول می شود . بنا به نوشته یک نویسنده آمریکایی در کتابی که خاطرات خود از دوره یوش پسر را بازگو می کند جرج دبلیو بوش در اواخر دوره ۸ ساله ریاست جمهوری خود به علت مشورت و توصیه برخی از مقامات دولت خودش تصمیم به جنگ با ایران گرفته بود ، اما مدت کمی قبل از قطعی نمودن تصمیم خود به شروع جنگ ، به دلایلی نامعلوم از آن منصرف شد . شاید چون مدت کمتر از ۲ سال باقی مانده از ریاست جمهوری خود را برای به سرانجام رساندن کار کافی نمی دانست و شاید هم نمی خواست چهر ه سیاسی خود را بیشتر از آن که بود ، جنگ طلب نشان دهد و بعدها نگویند تمام دوره ریاست جمهوری اش به جنگ و درگیری گذشت . آری این است شناخت ما از دوره دو رئیس جمهور آمریکا ، جرج بوش پدر و جرج دبلیو بوش یا بوش پسر که مجموعا ۱۲ سال در ایالات متحده آمریکا بر سر کار بودند . روز و شب شما خوش . روز ۲۵ تیر ۱۴۰۴ .
جنایتکار ترین و خبیث ترین رئیس جمهور آمریکا بعد از هری ترومن . او و پسر حرومزاده اش جنایات کثیفی علیه مردم عراق انجام دادند و تمدن عراق را نابود کردند . به امید اینکه پسرش هم هرچه زودتر به درک واصل شود .
هر کی لایک نکنه نامرده
عزیز دل! اینجا ورزشگاه آزادی نیست که هرکی تیم محبوبش رو تشویق نکنه نامرد باشه، شما دو نفر هم این قدر برای هم نوشابه باز نکنین. البته این احتمال هم هست که یک نفر باشید با دو کاربری.
دوست گرامی ! کسانی از دو یا چند کاربری استفاده می کنند که مایلند کسب امتیاز بیشتری کرده و کتاب های بیشتری دانلود کنند که البته امتیازات مکتسبه من مرا از این امر بی نیاز می کند و فکر نمی کنم که داشتن چند کاربری متفاوت کاربردهای دیگری داشته باشد . ضمن اینکه من کتابخانه الکترونیکی بسیار کاملی از (رمان و داستان) دارم و اگر تحقیق و پرسش کنید مشخص می شود که خیلی کم شاید فقط هر ماه یک کتاب از سایت دانلود کرده ام. مضافا بر این موضوع از روی IP ( آی پی) ورودی کاربران در سایت ، چند اکانته بودن آنها برای مدیران محترم سایت مشخص میشود و می توانند اکانتهای اضافی را حذف نمایند . همچنین با ذکر کردن احتمال دو کاربری بودن ، هویت آن کاربر عزیز دیگر زیر سوال رفته است .
هر کی نگــــه آلـــــــبـــــــــالـــــــو!
فقط اون دوست عزیزی که اومده این کامنت رو لایک هم کرده 😂
درست میگی. تمدن عراق داشت با صدام به اوج شکوفایی و انسانیت می‌رسید
جرج بوش نگذاشت
دوست عزیز ! جورج بوش پدر به کمک ژنرال نورمن شوارتسکوف معدوم ! در سال 1991 در جریان عملیات بازپس گیری کویت ، ده‌ها هزار سرباز عراقی را زنده به گور کردند در شرایطی که می توانستند اسیر کنند ، در حالی که این موضوع جنگی منطقه ای بود که هیچ ارتباطی به آمریکا نداشت . همچنین پسر او یعنی بوش پسر ( که حقا باید گفت که از نطفه شیطان بود ) به بهانه های واهی و دروغی به عراق حمله کرد و طبق آمارهایی رسمی که توسط مراکز مختلف منتشر شده تا 151000 نفر مرگ خشونت بار غیر نظامیان را شمارش کرده اند مرتکب شد و همچنین جنگنده‌های آمریکا بمب‌های حاوی اورانیوم ضعیف شده را طی سال‌های 2003 و 2004 میلادی در شهرهای العماره، بغداد، بصره، فلوجه و حتی کربلای مقدسه پرتاب کردند. در این حملات، 300 تُن اورانیوم ضعیف شده مورد استفاده قرار گرفت. و دیگر هرگز عراق روی آرامش و امنیت و آسایش را ندید ، اگر سفری به عراق کنید می بینید که تمام حاشیه اتوبان‌ها ی بغداد به کربلا و کربلا به نجف و حتی مناطق شمالی زباله دانی شده و تنها بطری های پلاستیکی آب و زباله هایی که مسافران بوجود آورده اند موج می زند ، نه رفتگری ، نه جمع آوری زباله ای ، نه پلیس راهنمایی رانندگی چه در شهرها و چه در جاده ها ، نه امنیتی ( هر کسی ساز خودش را می زند ) و نه حتی بهداشتی . شرایطی که به هیچ وجه نمی توان با قبل مقایسه کرد.

منکر جنایت‌های پدر و پسر نیستم.
عرض بنده اینه که در هر صورت برای عراق بهتر شد از اینکه صدام باقی می‌ماند
به نظر من هر تغییری باید به دست مردم همان کشور صورت بگیره حکایت عراق داستان از چاله به چاه افتادنه امروزه عراق محل تاخت و تاز کشورهای مختلف مثل آمریکا جمهوری اسلامی و کشورهای حاشیه خلیج فارس هست نمونه های دیگر مانند یمن لبنان فلسطین کاملا مشخصه در سوریه هر چند روشهای جناب جولانی چندان دلچسب نیست ولی اگر منجر به ثبات در سوریه بشه یک موفقیت بزرگ برای مردم اون کشور محسوب می شه
از این نظر که حکومت عراق سرنگون شد و صدام رفت حق با شماست و برای مردم اتفاق مثبت و خوبی بود ، ولی یادمان هست که بعدش اون مردک مزدور و دست نشانده کثیف ( نوری مالکی ) نخست وزیر شد و چندین سال مردم معترض عراق را به ناحق سرکوب کرد و کشت تا وقتی که مردم عراق از شرش راحت شدند .
بله اتفاقات تلخی هم افتاده
اما هر اتفاقی جنبه‌های مثبت و منفی خودشو داره بنده عرضم این بود که روی هم رفته جنبه‌های مثبت به منفی میچربه و اتفاق خوبی برای عراق افتاده.
این رو از دوستان عراقیم هم شنیدم که وضع به مراتب نسبت به اون موقع بهتر شده
خلاصه کتاب مردی که می شناختم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک