خلاصه کتاب اثر برنده
نویسنده:
ایان اچ. رابرتسون
امتیاز دهید
علم موفقیت و چگونگی استفاده از آن
خلاصه کتاب «اثر برنده» (The Winner Effect) حاوی مطالب کلی اثر «ایان اچ. رابرتسون» (Ian H. Robertson)، روانشناس و عصبشناس ایرلندی برجسته است که در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات Bloomsbury منتشر شد.
این کتاب با ترکیبی از پژوهشهای عصبشناختی، مطالعات روانشناسی و مثالهای واقعی از دنیای سیاست، تجارت و ورزش، توضیح میدهد که چگونه تجربه پیروزی باعث تغییرات شیمیایی در مغز میشود و احتمال موفقیتهای بعدی را افزایش میدهد. رابرتسون نشان میدهد که موفقیت باعث افزایش سطح دوپامین و تستوسترون در مغز میشود، که به نوبه خود اعتماد به نفس، تمرکز و ریسکپذیری را تقویت میکند. اما او همچنین هشدار میدهد که این «اثر برنده» میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود: قدرت بیش از حد میتواند به تصمیمگیری ضعیف، خطرپذیری بیپروا و حتی رفتارهای غیراخلاقی منجر شود. کتاب رابرتسون نگاهی عمیق به روانشناسی قدرت و موفقیت دارد و برای مدیران، رهبران و هر کسی که به درک ماهیت پیچیده انگیزه و موفقیت علاقهمند است، خواندنی ضروری به شمار میرود.
بخشی از کتاب اثر برنده:
«تصور کنید یک بوکسور را که در رینگ مسابقه ایستاده است. او تازه حریف خود را شکست داده و دستهایش در میان هلهله تماشاگران بالا برده شده است. آنچه در این لحظه در مغز او رخ میدهد، بسیار فراتر از احساس سرخوشی معمولی است. پیروزی او باعث آزاد شدن سیلی از هورمونها و انتقالدهندههای عصبی شده که به واقع ساختار مغز او را تغییر میدهند. دوپامین، که به عنوان هورمون پاداش شناخته میشود، در مدارهای مغزی او جریان مییابد و احساس لذت شدیدی ایجاد میکند. همزمان، سطح تستوسترون او افزایش مییابد، که اعتماد به نفس و آمادگی برای چالشهای بعدی را تقویت میکند. این تغییرات بیوشیمیایی تنها در کوتاهمدت رخ نمیدهند، بلکه در صورت تکرار تجربههای پیروزی، میتوانند به تغییرات عمیقتر و پایدارتری در مغز منجر شوند. در واقع، هر پیروزی مسیرهای عصبی را که با موفقیت مرتبط هستند تقویت میکند و احتمال موفقیتهای بعدی را افزایش میدهد.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. همان سیستمهای عصبی که باعث میشوند برندگان بیشتر برنده شوند، میتوانند به تلهای خطرناک تبدیل شوند. وقتی افراد زنجیرهای از موفقیتها را تجربه میکنند، سیستمهای مغزی مرتبط با ارزیابی خطر میتوانند دچار اختلال شوند. سطوح بالای دوپامین و تستوسترون میتواند منجر به آنچه من «مستی قدرت» مینامم شود. حالتی که در آن فرد احساس شکستناپذیری میکند و خطرات را دست کم میگیرد. نگاهی به تاریخ رهبران سیاسی، مدیران ارشد شرکتهای بزرگ یا حتی ستارگان ورزشی که در اوج موفقیت تصمیمات فاجعهباری گرفتهاند، نشان میدهد که چگونه این اثر برنده میتواند از کنترل خارج شود. آنها در دام چرخهای افتادهاند که در آن موفقیت منجر به اعتماد به نفس بیش از حد شده، که به نوبه خود منجر به ریسکهای بزرگتر و در نهایت شکستهای بزرگتر میشود. به همین دلیل است که برخی از موفقترین افراد و سازمانهای جهان، راههایی برای مقابله با این اثر طراحی کردهاند! سیستمهایی برای به چالش کشیدن فرضیات، ارزیابی انتقادی تصمیمات و حفظ تعادل قدرت.»
خلاصه کتاب «اثر برنده» (The Winner Effect) حاوی مطالب کلی اثر «ایان اچ. رابرتسون» (Ian H. Robertson)، روانشناس و عصبشناس ایرلندی برجسته است که در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات Bloomsbury منتشر شد.
این کتاب با ترکیبی از پژوهشهای عصبشناختی، مطالعات روانشناسی و مثالهای واقعی از دنیای سیاست، تجارت و ورزش، توضیح میدهد که چگونه تجربه پیروزی باعث تغییرات شیمیایی در مغز میشود و احتمال موفقیتهای بعدی را افزایش میدهد. رابرتسون نشان میدهد که موفقیت باعث افزایش سطح دوپامین و تستوسترون در مغز میشود، که به نوبه خود اعتماد به نفس، تمرکز و ریسکپذیری را تقویت میکند. اما او همچنین هشدار میدهد که این «اثر برنده» میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود: قدرت بیش از حد میتواند به تصمیمگیری ضعیف، خطرپذیری بیپروا و حتی رفتارهای غیراخلاقی منجر شود. کتاب رابرتسون نگاهی عمیق به روانشناسی قدرت و موفقیت دارد و برای مدیران، رهبران و هر کسی که به درک ماهیت پیچیده انگیزه و موفقیت علاقهمند است، خواندنی ضروری به شمار میرود.
بخشی از کتاب اثر برنده:
«تصور کنید یک بوکسور را که در رینگ مسابقه ایستاده است. او تازه حریف خود را شکست داده و دستهایش در میان هلهله تماشاگران بالا برده شده است. آنچه در این لحظه در مغز او رخ میدهد، بسیار فراتر از احساس سرخوشی معمولی است. پیروزی او باعث آزاد شدن سیلی از هورمونها و انتقالدهندههای عصبی شده که به واقع ساختار مغز او را تغییر میدهند. دوپامین، که به عنوان هورمون پاداش شناخته میشود، در مدارهای مغزی او جریان مییابد و احساس لذت شدیدی ایجاد میکند. همزمان، سطح تستوسترون او افزایش مییابد، که اعتماد به نفس و آمادگی برای چالشهای بعدی را تقویت میکند. این تغییرات بیوشیمیایی تنها در کوتاهمدت رخ نمیدهند، بلکه در صورت تکرار تجربههای پیروزی، میتوانند به تغییرات عمیقتر و پایدارتری در مغز منجر شوند. در واقع، هر پیروزی مسیرهای عصبی را که با موفقیت مرتبط هستند تقویت میکند و احتمال موفقیتهای بعدی را افزایش میدهد.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. همان سیستمهای عصبی که باعث میشوند برندگان بیشتر برنده شوند، میتوانند به تلهای خطرناک تبدیل شوند. وقتی افراد زنجیرهای از موفقیتها را تجربه میکنند، سیستمهای مغزی مرتبط با ارزیابی خطر میتوانند دچار اختلال شوند. سطوح بالای دوپامین و تستوسترون میتواند منجر به آنچه من «مستی قدرت» مینامم شود. حالتی که در آن فرد احساس شکستناپذیری میکند و خطرات را دست کم میگیرد. نگاهی به تاریخ رهبران سیاسی، مدیران ارشد شرکتهای بزرگ یا حتی ستارگان ورزشی که در اوج موفقیت تصمیمات فاجعهباری گرفتهاند، نشان میدهد که چگونه این اثر برنده میتواند از کنترل خارج شود. آنها در دام چرخهای افتادهاند که در آن موفقیت منجر به اعتماد به نفس بیش از حد شده، که به نوبه خود منجر به ریسکهای بزرگتر و در نهایت شکستهای بزرگتر میشود. به همین دلیل است که برخی از موفقترین افراد و سازمانهای جهان، راههایی برای مقابله با این اثر طراحی کردهاند! سیستمهایی برای به چالش کشیدن فرضیات، ارزیابی انتقادی تصمیمات و حفظ تعادل قدرت.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/02/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب اثر برنده