نیکان عجله دارد - موضوع: عجله
نویسنده:
لیلا خیامی
امتیاز دهید
تصویرگر: غزاله باروتیان
مجموعه داستان های نیکو و نیکان - جلد دوم
برگرفته از کتاب یکصد و پنجاه درس زندگی آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
برگرفته از متن کتاب:
نیکان با عجله، کتاب و دفترهایش را بست و دوید تا برود توی حیاط توپ بازی کند؛ اما از بس عجله داشت پایش به پایه ی میز گیر کرد و تلق و تولوق، میز و همه ی وسایلش روی زمین پخش شدند. نیکان هم تالاپی افتاد روی وسایل و آخ و اوخش بلند شد. مامان و نیکو تا صدا را شنیدند آمدند.
نیکو گفت: «چی را شکستی؟»
مامان گفت: «چی شد؟ چکار کردی؟»
نیکان نالهکنان گفت: «هیچی، پایه میز را ندیدم، خوردم بهش»...
مجموعه داستان های نیکو و نیکان - جلد دوم
برگرفته از کتاب یکصد و پنجاه درس زندگی آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
برگرفته از متن کتاب:
نیکان با عجله، کتاب و دفترهایش را بست و دوید تا برود توی حیاط توپ بازی کند؛ اما از بس عجله داشت پایش به پایه ی میز گیر کرد و تلق و تولوق، میز و همه ی وسایلش روی زمین پخش شدند. نیکان هم تالاپی افتاد روی وسایل و آخ و اوخش بلند شد. مامان و نیکو تا صدا را شنیدند آمدند.
نیکو گفت: «چی را شکستی؟»
مامان گفت: «چی شد؟ چکار کردی؟»
نیکان نالهکنان گفت: «هیچی، پایه میز را ندیدم، خوردم بهش»...
آپلود شده توسط:
شیعه زاده
1404/01/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نیکان عجله دارد - موضوع: عجله